فلانی باید آدم شد
قال امیرالمومنین علیهالسلام: ایهاالناس اذا علمتم فاعملوا بما علمتم لعلّکم تهتدون
وقتی انسان به حکمی از احکام الهی یا به هرچه که برایش مفید است، علم پیدا کرد، دیگر حجت تمام شده است و باید عمل کند. شاید باعث هدایت او شود؛ این لعلّ که امام فرموده به عنوان تحریک است. میفرماید شما عمل کنید به امید این که هدایت یابید. شما به این مقداری که میدانید عمل کنید، در بقیه موارد هم خدا شما را از ضلالت و لغزش حفظ میکند. خدا به شکرانه عملی که کردید، جاهای دیگر هم هدایتتان میکند؛ مثلا شما به کسی پول میدهید و می بینید که او پول را جای مناسب خرج کرده است، لذا دفعه دیگر هم ممکن است پول بدهید، اما اگر پول را جای نامناسبی خرج نماید، دیگر ممکن است پول ندهید. خدا میفرماید لئن شکرتم لزیدنّکم؛ یعنی اگر سپاسگزاری کنید، حتما زیاد میکنم. آیه، هم لام تأکید دارد و هم نون تأکید.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
شکر دانایی و آگاهى، این است که عمل کنیم.
اِنّ العالم العامل بغیره کالجاهل الحائر الذی لایستفیق عن جهله بل قد ریت ان الحجة علیه اعظم و الحسرة ادوم علی هذا العالم المنسلخ من علمه، کافی1/ 45؛ عالمی که میداند این عمل بد است، ولی انجام میدهد یا میداند که این کار خوب است، ولی بجا نمیآورد، این فرد مانند جاهلى، متحیر و سرگردان است و هرگز از جهل خود خارج نمیشود. خوب چه فرق میکند کسی که چراغ دستش است، ولی از نور چراغ استفاده نمیکند و گمراه میشود با کسی که اصلا چراغ روشنی ندارد؟ شما لابد دیدهاید بعضی از دکترها را که مثلا به شخصی میگویند: آق سیگار نکش، در حالی که سیگار خودش خاموش نمیشود
یا مثل خودمان که میگوییم این حلال و این حرام است، ولی خودمان عمل نمیکنیم و همه اینها از یک باب است. شرمآور است که انسان خصوصا عالم روحانى، یک چیزی را بگوید ولی خودش عمل نکند.
امتیاز انبیاء علیهمالسلام و اتباع آنها در همین است که اول خودشان عمل میکنند. میگوید عبادت کنید و خودش از همه بیشتر عبادت میکند. میگوید به دنیا اعتنا و اعتماد نکنید، خودش از همه زاهدتر است. اما اهل دنیا این طور نیستند، آنها برای مردم قانون درست میکنند، ولی خودشان مستثنی هستند. بنابراین اگر شما در یک شهر یا روستایی و ارگانی صحبت میکنید، مواظب باشید چیزی را به مردم بگویید که خودتان عمل میکنید. روایت معروفی است که یک نفر بچهاش را به خدمت حضرت رسولاللّه صلیاللّهعلیهوآله آورد و عرض کرد: یا رسولاللّه فرزندم خرما میخورد در حالی که برایش ضرر دارد و لذا بفرمایید خرما نخورد. حضرت فرمودند: برو و فردا بیا. آن مرد هم فردا به اتفاق بچهاش آمد. حضرت هم او را از خرما خوردن منع کرد. آن مرد عرض کرد: ای رسول خد چرا دیروز این کار را انجام ندادید؟ فرمودند: چون دیروز خودم خرما خورده بودم.
من نمیگویم یک نفری که مقدمات میخواند، برود مثل آقای فلسفی حرف بزند، اصلا درست نیست، بلکه به حد خودش باید صحبت کند. فرض کنید که من سوادم کم است، خوب مطالب را از روی کتاب میگویم. توضیحالمسایل را باز میکنم و روی منبر مسأله میخوانم یا حدیث را مینویسم و برایشان میخوانم، این هیچ اشکالی ندارد. آن چه که بلد هستید، جواب دهید و آن چه را که نمیدانید، صاف بگویید: نمیدانم. این که دو پهلو پاسخ دهید و بگویید مسأله محل اختلاف است من عرض میکنم این کار را نکنید بلکه صاف بگویید نمیدانم.
مرحوم علامه طباطبایی قدسسره وقتی مطلب حقی را از شاگردی میشنید، صاف میفرمود: راست میگویى. علمای بزرگوار اینطور هستند؛ زیرا تنها یک نفر در عالم فرمود: سلونی قبل ان تفقدونى. قرآن میفرماید: یا حسرة علی العباد ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزءون، یس30؛ افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا میکردند. روایتی است در وصایای رسول اکرم صلیاللّهعلیهوآله به جناب اباذر که مفصل است، اما یک جملهاش این است: یا اباذر عدهای که میخواهند از صراط عبور کنند و به بهشت بروند، در جهنم عالمی را میبینند که به آنها موعظه میکرد، ولی الان میسوزد. خطاب میکنند: آق ما به فضل و علم تو به بهشت میرویم، شما چرا این جا هستى؟ خوب این چقدر حسرت دارد. میفرماید: و ان منکم الا واردها کان علی ربک حتما مقضیا، مریم71؛ از شما احدی نیست، مگر این که وارد جهنم شود. ثم ننجی الذین اتقوا، در آن وقت متقین را نجات میدهیم. و نذر الظالمین فیها جثیا، مریم72؛ ظالمین را در جهنم میبینید. پس جهنم رفتن همه ما یقینی است، ولی بیرون آمدن ما جای شک است و لذا باید سعی کنیم از جهنم بیرون بیاییم. در ادامه روایت میفرماید: لاترتابوا فتشکوا و لا تشکوا فتکفروا لاترخصوا لانفسکم فتدهنوا و لا تدهنوا فیالحق فتخسروا و ان من الحق ان تفقهوا.
حق این است که شما در دین تفقه کنید و بدانید که تفقه کردن، تنها در نوشتن توضیحالمسایل نیست؛ بلکه باید به فروع و اصول دین عالم شویم، به مرگ و حوادث بعد از مرگ عالم شویم. اسلام حتی در مسایل شهرسازی هم میتواند نظر داشته باشد. روزی چند نفر از شهرداری به منزل ما آمدند و گفتند: آقا در شهرسازی نظر اسلام چیست؟ فرهنگ شهرسازی اسلامی یک قسمتش که معلوم است، خانهها مشرف به هم نباشند. خانههایتان طوری نباشد که دستشوییاش مردم را اذیت کند، حق است ناودانها را در کوچه قرار ندهید. در روایت است که توالت را در بیرون و دورتر از اتاق بسازید؛ بر خلاف فرهنگ اروپایی که توالت در کنار اتاق است.
منظور تفقه این نیست که چند مسأله را در مورد حلال و حرام یاد بگیریم. بعد میفرماید: و من الفقه ان لا تغتروا ... از جمله فقه این است که هیچ وقت مغرور نشوید، هیچ وقت عوامانه حرف نزنید و مبادا بگویید که من طلبه هستم، چه غمی دارم بین خدا و بندهاش هیچ قرابت و خویشاوندی نیست؛ بلکه این عمل صالح و تقوا است که نزد حقیقت عالم ارزش دارد. من یطع اللّه یأمن و یستبشر و من یعصاللّه یخب و یندم، کافی1/45؛ چنانچه فرموده: کسی به ولایت ما اهلبیت نمیرسد مگر با تقوا باشد؛ واعلموا ان ولایتنا لاتنال الا بالورع، کافی8/212.
در رعایت تقوا باید خیلی تلاش کرد و همت بلند داشت. بعضی افراد دیندارند، ولی تنبل هستند. میگویند؛ آقا مرا به بهشت راه بدهند، حالا دم در هم باشد، عیب ندارد این تنبلی است.
من به شما برادران یک توصیه میکنم؛ هیچ وقت گناه نکنید. مستحبات، مستحبات است و مکروهات هم مکروه، ولی گناه نکنید. اگر گناه نکنید، خیلی چیزها به شما میدهند، دستگاه خدا بخیل نیست. من از یک آقای بزرگواری پرسیدم؛ نظرتان در مورد حرز یمانی که یک دعا است، چیست؟ فرمود: فلانی باید آدم شد . دیدم راست میگوید. دستگاه خدا که بخیل نیست. باید ما معصیت نکنیم و نفسمان را تهذیب کنیم. ما باید به درون خود رجوع کنیم و ببینیم که آیا حب دنیا داریم؟ آیا حب ریاست داریم؟ مردم جلوی پایمان بلند شوند، خوشمان میآید؟ مردم ما را تعریف کنند یا از منبرمان تعریف کنند خوشمان میآید؟
بالاخره این نفس را باید تهذیب کرد. اگر نفسمان را تهذیب کردیم، یقینا بدانیم که به رسول خدا، امیرالمومنین علی و امام زمان علیهماالسلام نزدیک هستیم.
ما عیوب خود را نمیبینیم تا نفسمان را تهذیب کنیم. این توصیههایی را که در روایات است، در خودمان پیاده نکردیم. مثلا میبینیم بچه دیگری مریض است، ولی من دلم آنطور نمیسوزد که بچه خودم مریض میشود چطور میشود وقتی مسلمان گرفتار است من راحت در خانهام بخوابم؟
توکز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمى
رسول اکرم صلیاللّهعلیهوآله میفرمایند: من اصبح و لایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم، کافی2/163؛ کسی که به مسلمان دیگری اهمیت نمیدهد، این آیا کشف نمیکند که او به اسلام و مسلمین علاقه ندارد؟ آیا کشف نمیکند که این آقا، ضعیف است. صاحب جواهر از مقدس اردبیلی نقل میکند که اگر کسی به برادر مسلمانی اظهار حاجت کند و بتواند حاجت او را برآورده سازد، ولی نکند، از عدالت خارج شده است. بعضی میگویند: آق ما چه کار کنیم، راه تزکیه چیست؟ میگوییم گناه نکردن، معصیت نکردن. انسان معصیت نکند و سعی کند تا صفات رذیله را از خودش زایل کند. خلاصه باید خودمان را اصلاح کنیم.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
تنظیم برا ی تبیان مولادوست
منبع حوزه نت