داستان سیاوش یکی از چهار داستان تراژیک اصلی شاهنامه است. منظورم داستان رستم و سهراب، داستان سیاوش، داستان فرود پسر سیاوش و داستان رستم و اسفندیار است. چرا میگویم اصلی؟
رستم وقتی در حال کشتی با دیو سپید است حرف جالبی میزند: «به دل گفت رستمگر امروز جان/ بماند به من، زندهام جاودان» البته رستم اشتباه میکرد و عمرش به این دنیا نبود اما این حرف او وجه مخالفی هم دارد.
در شاهنامه پادشاه زیاد است، جمشید که دم از خدایی زد و ضحاک که ایرانیان را به ذلت کشاند. فریدون که دادگر بود و کیخسرو که در برف ناپدید شد، اما لقب «شاه دیوانه» تنها نصیب یکنفر است؛ کیکاووس.
فردوسی از زبان دهقان و پژوهنده باستان اینگونه روایت می کند که کیومرث نخستین کسی بود که رسم فرمانروایی و تاج و تخت آورد. آن زمان که فروردین آغاز شد و فصل بهار آمد کیومرث هم فرمانروایی خود را آغاز کرد.
داستان های حماسی به جا مانده از قرون گذشته، آثار گرانبها و ارزشمندی هستند که برخی از نکات فراموش شده درباره فرهنگ، ملیت و هویت مان را به ما یادآوری می کنند.
با نگاه به تاریخ ملل مختلف درخواهیم یافت که هیچ ملتی بوجود نیامده مگر اینکه خطرهای بسیاری را از سر گذرانده و به اعمال پهلوانی دست زده و بزرگان و پهلوانانی دلیر پرورش داده باشد. این اتفاق ها و این پهلوانی ها سینه به سینه نقل شد تا در قالب داستان و حماسه به
شخصیتهای عمو نوروز و ننه سرما در روایتهای کهن و ادبیات شفاهی، نمادی از تغییر و تحول در طبیعت و احوال آدمیان است که طی آن، ننه سرما به عنوان نماد سکون و انجماد میرود و عمو نوروز به عنوان نماد رویش و تازگی از راه میرسد.
نام، اولین و مهمترین بخش هویت هر شیء است که در انسان به دلایل مختلفی اهمیت بالاتری پیدا میکند. شاهنامه لبریز نامهای مختلف است و مثل هر داستان دیگری کاراکترهایی دارد که برای تفکیک آنها ذکر نامشان غیر قابل اجتناب است. فروغ حکمت حکیم فردوسی آنجا جلوهگر می
داستان حماسی کوراغلو، نا پیدا کرانهای به سوی نور و روشنی است و ترنم گر ستیزی جاودانه با ظلمت و تاریکی در افقهای گلرنگ غروب کوهساران دنیایی که افسانههایش نیز- صبور و پروقار- چون خاک تشنه، خواب سبز نم- نمهای بهاری را چشم انتظارند.
زال نمونه خرد مجسم حماسه است . وجود او در قسمت اسطوره یی و حرکت به بخش پهلوانی به همراه تعدیل جامعه است . اگر چه در ابتدا و انتهای این سمبل خرد نوعی تضاد با جامعه دیده می شود که اولی ناشی از نگرش سنتی جامعه و دیگری ناشی از دوری از خرد و سبکسری گردندگان قد
از جمله شاهان آرمانی در زمان کیانیان و قسمت اساطیری شاهنامه فریدون است . وی از جمله کسانی است که دارای فر ایزدی و دینی است . او نماینده مبارزه با اهریمن و آورنده ی نیکی است
فریدون چون بر ضحاك تازی چیره شد و فرمانروا گشت در آغاز ماه مهر به رسم كیان تاج برسرنهاد و جشن مهرگان را مرسوم ساخت و مردم را به جشن و سرور دعوت كرد.پادشاهی وی پانصد سال به طول انجامید.در این روزگار ایرانیان روی سختی را ندیدند و بر كسی ستمی نرفت.
آن چه در داستان کیومرث می بینیم اسطوره های زیبایی است که خواننده را به تفکر وا می دارد. او نخستین شاه است اما در شاهنامه سخنی از این که وی نخستین انسان است به میان نیامده است . مدت پادشاهی کیومرث سی سال به طول انجامید.
تنوع بسیار در تصورات مربوط به شخصیت خدایان ایران باستان نشان دهنده ی طرز تلقی و تفکر مردمان، پیرامون خدایان و هم چنین تأثیرپذیری سایر ملل بر عقاید آن هاست. بعضی از آن ها در عقاید سایر اقوام به گونه یی دیگر به چشم می خورد . این خدایان هر کدام دارای نما
اسطوره ها آیینه هایی هستند که تصویرهایی را از ورای هزاره ها منعکس می کنند و آن جا که تاریخ و باستان شناسی خاموش می ماند اسطوره به سخن در می آید و فرهنگ آدمیان را از دور دست به زمان ما می آورند و افکار بلند و منطق گسترده مردمانی ناشناخته ولی اندیشمند را در