شناخت، عشق و زندگی
- وظیفهام را چنان وفادارانه انجام دادهام که آرامش و زندگیم را از دست دادم.
- زمین، گلستانی که ما را این همه سنگدل میکند.
- انسان نباید هنگامی که دوستهای مهم پیدا میکند، نیکیهایی را که دوستان کماهمیت به او کردهاند فراموش کند.
- نمیتوان میل شدید من به شناخت دنیا و نیکیها و پلیدیهای نوع بشر را از بین برد.
- برادر، پاکدامنی راه را بر خواستههای ما میبندد آنچنان که ما فقط آن چیزهایی را طالب خواهیم بود که در حال داریم و نه چیز دیگر.
- عشق و قلب مهربان یکی هستند.
- و به او گفتم: «من همانم که آنگاه که از عشق الهام میگیرم مینویسم ودقیقاً همان چیزی را مینویسم که عشق میگوید.»
- هرچه داناتر بشوی از دست دادن وقت برایت آزاردهندهتر است.
- هرچه چیزی کاملتر باشد بیشتر تحت تأثیر امور نیک و بد قرار میگیرد.
- به یاد داشته باش امروز طلوع دیگری ندارد.
- کسی خوب گوش میکند که یادداشت میکند.
- اگر دنیای حال به بیراهه رود، دلیلش در وجود توست، در وجود تو باید آن را جست.
- ای انسان، تو آفریده شدهای که به آسمانها پرواز کنی، برای همین با وزش بادی ضعیف سرنگون میشوی.
- اشک نریختم، پس به سختی یک سنگ پرورش یافتم.
- حتی آنگاه که بدون امید زندگی میکنیم هم آرزوهایی داریم.
- عاشق آن کسی باش که بردوطرفه بودن عشق اصرار دارد.
- شک به اندازه دانستن برایم جذاب است.
- زیبایی روح را بیدار میکند و به حرکت وامیدارد.
- به دنبال من بیا، به سخنان مردم اهمیتی نده، محکم باش بسان برجی که در برابر طوفان فرو نمیریزد.
دانته
از کتاب نان تلخ – نشر اندیشه
تهیه و تنظیم برای تبیان : مهسا رضایی - بخش ادبیات تبیان