تبیان، دستیار زندگی
به رمز نوشتن در نزد ارباب فن, معمول بوده است. از این روى بایسته است بر طالب علمان كه آنچه به رمز در نوشته هاى محدثان, فقیهان و اهل رجال آمده بدانند, تا به مراد آنان پى برند و در شرح سخن آنان در نمانند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمز گشایی از رمز گذاری فقیهان
رمز

به رمز نوشتن در نزد ارباب فن, معمول بوده است. از این روى بایسته است بر طالب علمان كه آنچه به رمز در نوشته هاى محدثان, فقیهان و اهل رجال آمده بدانند, تا به مراد آنان پى برند و در شرح سخن آنان در نمانند

شیخ:

هرگاه این واژه به طور مطلق آورده مى شود, مراد شیخ طوسى (460هـ.ق.) است.67

العجلّى:

مراد محمد بن ادریس حلّى است.

الستّة:

1. شیخ طوسى محمد بن حسن (460هـ.ق.)

2. محمد بن محمد بن نعمان, معروف به مفید (413هـ.ق.)

3. سید مرتضى علم الهدى (355 ـ 436هـ.ق.)

4. شیخ صدوق, محمد بن على بن بابویه (381هـ.ق.)

5. على بن بابویه قمى (329هـ.ق.)

6. ابن أبى عقیل عمانى.

السبعة:

مراد همان شش فقیه نامبرده و به اضافه أحمد بن جنید كاتب اسكافى (381هـ.ق.) است.68

علم الهدى:

لقب سید مرتضى است. حكایت شده كه این لقب را مولى امیرالمؤمنین به او بخشیده است. گویند:

(وزیر ابوسعید محمد بن حسین بن عبدالصمد در سال 420هـ.ق. مریض شد; در خواب مولى امیرالمؤمنین علیه السلام را دید كه به او فرمود: به علم الهدى بگو بر تو دعا كند, تا شفایابى.

وزیر گفت: یا امیرالمؤمنین علم الهُدى كیست؟

امام فرمود: على بن الحسین الموسوى.

وزیر جریان خواب را براى سید مرتضى نوشت.

مرتضى گفت: پناه مى برم به خدا در پذیرش این لقب.

وزیر در جواب نگاشت: قسم به خدا من تو را لقب نداده ام, مگر به آنچه جد تو امیرالمؤمنین تو را به آن لقب داده.

قادر بالله خلیفه عباسى از جریان با خبر شد و به سید مرتضى نوشت: اى على قبول كن آنچه را كه جد تو بر تو گذاشته.

سید پذیرفت و به مردم نیز واگو كرد.)69

الشریف:

مراد سید عمید الدین عبدالمطلب بن أعرج حسینى70 است. وى در سال 681 به دنیا آمد و در سال 757 فوت كرد. او صاحب كنزالدقائق فى حل مشكلات القواعد است.

الشهید:

به طور مطلق مراد شهید اول (734 ـ 786هـ.ق.) است.71 اگر با قید ثانى ذكر شود, مراد زین الدین جبعى عاملى است و هرگاه با یكدیگر ذكر شوند, مقیّد به قید شهید اول و ثانى مى شود.

الحسن:

مراد حسن بن أبى عقیل عمانى است.

ابن على مراد احمد بن جنید اسكافى (381هـ.ق.) است.

شیخ وتلمیذه:

مراد شیخ طوسى و شاگردش قاضى عبدالعزیز بن برّاج (400 ـ 481هـ.ق.) است.

الفقیه:

مراد پدر شیخ صدوق, على بن بابویه قمى (329هـ.ق.) است.72

فقیهین:

مراد شیخ صدوق (381هـ.ق.) و پدرش على بن بابویه (329هـ.ق.) است.73

ابنا بابویه:

مراد شیخ صدوق و پدرش على بن بابویه است.

ابن بابویه:

به طور مطلق مراد شیخ صدوق (381هـ.ق.) است, نه پدرش على بن بابویه (329هـ.ق.)

الشیخ فى كتابى الفروع:

منظور, تهذیب الاحكام واستبصار است.

الشیخ فى كتابى الخلاف:

مراد, مبسوط و خلاف است.

كتابى القاضى:

مراد مهذب و كامل است.

الشیخ فى كتابى الاخبار:

مراد شیخ طوسى (460هـ.ق.) و كتاب شریف تهذیب الاحكام و استبصار است.

صاحب ریاض و ریاض:

هرگاه در كتابهاى فقهى گفته مى شود, صاحب ریاض, مراد سید على طباطبائى74 (1231هـ.ق.) صاحب كتاب شریف ریاض المسائل شرح مختصرالنافع محقق حلّى است. این كتاب, در برهه اى درسى بوده و افزون بر چاپ حجرى, دو نوبت توسط مؤسسه آل البیت و مؤسسه نشر اسلامى به چاپ رسیده است.

اما مراد از صاحب ریاض, در مقام بیان تراجم و كتابهاى ترجمه, میرزا عبدالله أفندى, صاحب ریاض العلماء است.

هرگاه مسأله فقهى را به ریاض حواله دهند, مراد ریاض المسائل و هرگاه ترجمه و تاریخ را به ریاض حواله دهند, مراد ریاض العلماء است.

صاحب الكفایة:

هرگاه در كتابهاى فقهى گفته مى شود, صاحب الكفایة, مراد محمد باقر مؤمن سبزوارى (1091هـ.ق.) از فقیهان برجسته قرن یازدهم است. او در اصفهان رشد یافته و با حاج آقا حسین خوانسارى (1098هـ.ق.) معاصر بوده و در فقه, اصول و فلسفه تبحر داشته و پنج اثر مهم از خود به یادگار گذاشته است:

1. ذخیرةالمعاد فى شرح ارشاد الأذهان: این اثر, شرحى است بر بخش عبادات از كتاب ارشاد الأذهان علاّمه حلّى. محمّد باقر مؤمن سبزوارى در این كتاب بسیار از مدارك الاحكام, نوشته سید محمد عاملى (1009هـ.ق.) اثر پذیرفته كه گویى مدارك متن است و ذخیرةالمعاد شرح آن.

2. كفایةالاحكام: این اثر, دوره كامل فقه است و در اصفهان به گونه حجرى به چاپ رسیده است. از آراى معروف او در اصول آن است كه صیغه امر دلالت بر وجوب نمى كند.

محدث بحرانى (1186هـ.ق.) در كتاب حدائق الناضره وى را به شدت مورد حمله قرار داده است. ایشان, اصالة الطهاره را نیز نمى پذیرد. محقق وحید بهبهانى (1205هـ.ق.) در الفوائد الحائریه, نقدى بر آن دارد. در غناء نیز آراى خاصى دارد. شیخ انصارى (1281هـ.ق.) در مكاسب محرمه, آراى او را به بوته نقد و بررسى مى نهد.

3. شخصیت دیگرى كه از صاحب الكفایة اراده مى شود, محمد كاظم خراسانى هروى, صاحب كفایةالاصول است. بویژه دركتابهاى اصول, هرگاه گفته مى شود: صاحب الكفایة, مراد آخوند خراسانى است.

المشایخ الثلاثة:

این اصطلاح در چندین جا كاربرد دارد و در هرجا چیزى مراد است:

الف. هرگاه در كتابهاى فقهى مى آید: این روایت را مشایخ ثلاثة روایت كرده اند, مراد, شخصیتهاى زیر است:

1. محمد بن یعقوب كلینى (328هـ.ق.) پدید آورنده كافى.

2. محمد بن حسن طوسى (460هـ.ق.) پدیدآورنده تهذیب الاحكام واستبصار.

3. ابوجعفر محمد بن على بن بابویه قمى (381هـ.ق.) پدید آورنده من لایحضره الفقیه.

ب. هرگاه در فقه گفته مى شود: مشایخ ثلاثه به این مضمون و مسأله فتوى داده اند, مراد همان چیزى است كه از كلمة الثلاثه اراده مى شود: یعنى:

1. محمد بن محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید (413هـ.ق.) نویسنده مقنعه.

2. محمد بن حسن طوسى (460هـ.ق.) نویسنده نهایه و مبسوط.

3. سید مرتضى علم الهدى (336هـ.ق.) نویسنده انتصار.

اطلاق اول در كتابهاى فقهى بسیار است; بویژه در مقام جبران ضعف روایت گفته مى شود: این حدیث را مشایخ ثلاثه روایت كرده اند. امّا تعبیر دوم: شیخ انصارى در خیار الشرط مى نویسد:

(یظهر من المحكى عن المشایخ الثلاثه فى تلك المسألة تجویز اشتراط الخیار فى الواقف.)75

ج. هرگاه در كتابهاى رجالى گفته مى شود: مشایخ ثلاثه, بدین گونه:

(نقل مشایخ ثلاثة, دلیل توثیق راویِ است.)

و یا:

(مرسلات مشایخ ثلاثة معتبر است.)

مراد از مشایخ ثلاثه افراد زیر است:

1. محمّد بن أبى عمیر (217هـ.ق.)

2. صفوان بن یحیى.

3. احمد بن أبى نصر بزنطى.

و هرگاه در كتابهاى رجالى عبارت بدین گونه باشد كه مشایخ ثلاثه او را توثیق كرده اند, مراد شخصیتهاى زیر است:

1. احمد بن على النجاشى (450هـ.ق.).

2 . محمد بن عمر الكشى.

3. ابوجعفر محمد بن الحسن الطوسى (460 هـ.ق.)

الحلیّین الأربعه:

1. ابوالمكارم ابن زهره حلبى (585هـ.ق.) صاحب غنیة النزوع.

2. عبدالعزیز بن برّاج حلبى (400 ـ 481هـ.ق.)

3. ابوالصلاح حلبى (374 ـ 447هـ.ق.) صاحب الكافى فى الفقه.

4. علاءالدین ابوالحسن علیّ بن أبى الفضل حسن بن أبى مجد حلبیّ, صاحب أشارة السبق الى معرفة الحقّ.

الأردبیلى وأتباعه:

مراد علاّمه ملاأحمد أردبیلى (993هـ.ق.) صاحب مجمع الفائدة والبرهان و فقیهانى است كه پس از او آمده و با واسطه و یا بدون واسطه شاگرد او بوده اند.

اینان عبارتند از:

1. سیّد محمد عاملى (1009هـ.ق.)

2. شیخ حسن عاملى (1011هـ.ق.)

3. محمد باقر مؤمن سبزوارى (1091هـ.ق.)

الأخباریّون, الأخباریّین:

این اصطلاح در كتابهاى اصولى و فقهى بر پیروان مكتب أخباریگرى اطلاق مى شود كه به دست میرزا محمد أمین استرآبادى (1028 هـ.ق.) بنیان نهاده شده است.

او در دو كتاب: الفوائد المكیّة, والفوائد المدنیّه, پایه هاى مكتب اخبارى را استوار ساخت. از جمله پیروان این مكتب عبارتند از:

1. علاّمه محمد تقى مجلسى (1070هـ.ق.).

2. علاّمه محمد باقر مجلسى (1111هـ.ق.)

3. سید نعمت اللّه جزائرى (1112هـ.ق.)

4. شیخ حرّ عاملى (1104هـ.ق.)

5. ملامحسن فیض كاشانى (1091هـ.ق.)

6. سیّد ماجد بحرانى (1028هـ.ق.)

7. سید هاشم بحرانى.

8. شیخ یوسف بحرانى (1186هـ.ق.)

الاصولیون, المجتهدون:

علماى اصولى كه ظواهر قرآن را حجت مى دانسته اصل براءت را در شبهات حكمیه جارى مى ساخته و خلاصه به علم اصول معتقد بوده اند, در دوره قدماء, در برابر محدثین (شیخ صدوق, محمد بن یعقوب كلینى) قرار داشته اند و در دوره متأخرین در برابر پیروان مكتب اخباریگرى.

*******مطالب مرتبط************

قسمت اول رمزگشایی از رمز گذاری فقیهان

قسمت دوم رمزگشایی از رمز گذاری فقیهان

قسمت سوم رمزگشایی از رمز گذاری فقیهان

قسمت چهارم  رمزگشایی از رمز گذاری فقیهان

قسمت پنجم  رمزگشایی از رمز گذاری فقیهان

قسمت ششم  رمزگشایی از رمز گذاری فقیهان


تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

كاوشى نو شماره : 25-26محمد حسن ربانى


پى نوشتها:

67. (منتهى المطلب), ج9/1; (التنقیح), ج10/1; (المعتبر), ج34/1; (المهذب البارع), ج74/1.

68. (التنقیح), ج10/1; (المعتبر), ج34/1.

69. (تنقیح المقال), ج284/2; (میزان الاعتدال), ج223/2; (تاریخ بغداد), ج402/11; (الغدیر), ج4 / 246; (التنقیح الرائع), ج10/1; (الكنى والالقاب), ج439/2; (معجم الادباء), ج173/5; (الكامل), ج181/9; (لسان المیزان), ج141/5; (منهج المقال)231/.

70. (التنقیح), ج11/1.

71. همان.

72. (المهذب البارع), ج69/1.

73. همان.

74. (ریحانة الادب), ج428/3; (هدیة الاحباب)174/.

75. (المكاسب), ج152/5, كنگره شیخ انصارى.

كاوشى نو شماره : 25-26