تبیان، دستیار زندگی
به رمز نوشتن در نزد ارباب فن, معمول بوده است. از این روى بایسته است بر طالب علمان كه آنچه به رمز در نوشته هاى محدثان, فقیهان و اهل رجال آمده بدانند, تا به مراد آنان پى برند و در شرح سخن آنان در نمانند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 رمزگشایی از رمزگذاری فقیهان قسمت چهارم
اسلام

به رمز نوشتن در نزد ارباب فن, معمول بوده است. از اين روى بايسته است بر طالب علمان كه آنچه به رمز در نوشته هاى محدثان, فقيهان و اهل رجال آمده بدانند, تا به مراد آنان پى برند و در شرح سخن آنان در نمانند

متأخرى, المتأخرين:

1. هرگاه متأخرى المتأخرين گفته مى شود, در آغاز آنها محقق برجسته و نامور ملااحمد اردبيلى (933هـ.ق.) است. او, مكتب فقهى نوينى را بنيان نهاد و فتاواى جديدى را ارائه داد. پيروان او در فقه بسيارند. در كتابهاى فقهى, از او و پيروان او با عنوان: (اردبيلى و اتباع او) ياد مى شود. او معاصر شاه عباس صفوى بوده و در حوزه نجف سكونت داشته است. سيد محمد عاملى (1009هـ.ق.) و شيخ حسن عاملى (1011هـ.ق.) از شاگردان و پيروان او به شمار مى آيند. مجمع الفايدة والبرهان و زبدةالبيان در آيات الاحكام از نگاشته هاى اوست.

2. ملاعبداللّه شوشترى (1021هـ.ق.) كه در علم رجال استاد قهپائى بود. قهپائى در مجمع الرجال به مناسبت شرح قاعده اجماع (أجمعت العصابة على تصحيح مايصحّ عنهم) معناى آن را از استاد خود, ملا عبداللّه شوشترى نقل مى كند و به نظر مى آيد كه در اين دوره, در معناى قاعده اجماع اختلاف رخ داده بوده و دو تفسير براى آن ارائه شده كه ايشان ديدگاه استاد خود را مطرح مى كند.

او مجموعه سخنان ابن غضائرى را از نوشته هاى استادش كه از كتاب حل الاشكال احمد بن طاووس حلى (673هـ.ق.) جمع آورى كرده بوده, در مجمع الرجال, با مقدمه خود استاد آورده است.

3. ملاعبدالله يزدى, صاحب حاشيه تهذيب المنطق. وى شرحى بر قواعدالاحكام نيز دارد. در كتابهاى فقهى نديدم كه از فتاواى وى ياد شود.

4. سيد محمد عاملى (1009هـ.ق.) شاگرد محقق اردبيلى, ولى در حديث شناسى و علم رجال از محقق اردبيلى دقيق تر و سخت گيرتر است. او فقط به روايت صحيح اعلائى عمل مى كند و روايات حسنه و موثّقه را مردود مى شمارد; از اين روى, بسيار مورد طعن محدث بحرانى (1186هـ.ق.) واقع شده است.37

5. شيخ حسن عاملى (1019هـ.ق.) او با سيد محمد عاملى همدرس بوده و هر دو از محضر محقق اردبيلى استفاده كرده اند. كتاب معالم الدين او معروف است. مقدمه اى در اصول دارد كه در حوزه علميه به عنوان كتاب درسى تدريس مى شود. به تازگى بخش فقه معالم نيز, در دو جلد چاپ شده است. شيخ حسن عاملى آرا و افكارى مانند سيد محمد موسوى دارد; از اين روى, محدث بحرانى با او نيز ميانه خوبى ندارد.

6. ملامحمد باقر معروف به محقق سبزوارى38 (1090هـ.ق.) او اهل سبزوار و در اصفهان رشد كرده است. جامع معقول و منقول است. وى دو كتاب معروف در فقه دارد: كفايةالاحكام كه دوره كامل فقه است و ذخيرة المعاد فى شرح إرشادالأذهان. اين كتاب شرح بخش عبادات; يعنى از طهارت تا آخر حج است. ذخيرة المعاد بسيار ناظر به عبارات سيد محمد عاملى در مدارك الاحكام است; از اين روى, شمارى از آن, به شرح مدارك الاحكام تعبير مى كنند. او بسيار از آراى سيد محمد عاملى و محقق اردبيلى اثر پذيرفته است; بدين جهت او را از پيروان مكتب اردبيلى شمرده اند. هرگاه گفته مى شود اردبيلى و پيروان او, مراد سيد محمد عاملى, شيخ حسن عاملى و محقق سبزوارى است.

7. حاج آقا حسين خوانسارى39 (1098هـ.ق.) وى, در مكتب اصفهان رشد يافته و جامع معقول و منقول بوده است. از او با عنوان استاد الكل فى الكل ياد مى شود. شرحى بر دروس شهيد اول با عنوان مشارق الشموس دارد كه بسيار مورد توجه فقها, بويژه صاحب جواهرالكلام است. او معاصر محقق سبزوارى بوده و حكايتها و لطيفه هاى بسيارى از آمد و شد آنان نقل شده است.

8. جمال المحققين, معروف به آقاجمال خوانسارى (1125هـ.ق.) فرزند حاج آقا حسين خوانسارى. وى, مانند پدرش40 حاشيه معروف بر روضه شهيد ثانى دارد با عنوان: الحواشى على الروضه. فقهاى پس از او بويژه شيخ انصارى در كتابهاى خود به آراى او توجه دارند. او حاشيه اى نيز بر شفاى بوعلى دارد.

9. بهاءالدين محمد بن حسن اصفهانى41, معروف به فاضل هندى (1062 ـ 1137هـ.ق.) وى, شرحى بر قواعدالاحكام علاّمه حلّى دارد, با عنوان كشف اللثام. وى در سال 1137هـ.ق. در گاه فتنه افغانان درگذشت.

10. شيخ يوسف بحرانى (1186هـ.ق.)42 صاحب كتاب حدائق الناضره. حدائق جامع اقوال و روايات است و مورد توجه فقيهان. او اخبارى معتدل بوده و با وحيد بهبهانى بحثهاى فراوانى داشته است.

به نظر مى آيد تا سال 1200 را متأخرى المتأخرين مى نامند. بنابراين, از سال 1000 تا 1200 را متأخرى المتأخرين نام نهاده اند. گاهى در پاره اى از نوشته ها ديده مى شود كه حتى آرا و ديدگاههاى فقيهان پس از سال 1200هـ.ق. همچون: محمد باقر وحيد بهبهانى (1205هـ.ق.) محمد مهدى بحرالعلوم (1212هـ.ق.) كاشف الغطاء (1228هـ.ق.) سيد محمد جواد عاملى (1228هـ.ق.) سيد على طباطبائى (1231هـ.ق.) ملامهدى نراقى (1209هـ.ق.) ملا احمد نراقى (1245هـ.ق.) و ميرزا ابوالقاسم قمى (1152 ـ 1221هـ.ق.)43 كه همه از فقهاى مكتب وحيد بهبهانى استاد كل به شمار مى آيند, در محدوده آراى متأخرى المتأخرين مى شمارند و فقيهانى همچون محدث بحرانى (1186هـ.ق.) و فاضل هندى (1062 ـ 1137هـ.ق.) را در رديف متأخران به شمار مى آورند.

الطبقة الأولى, الطبقة الثانية والطبقة الثالثة:

مراد از طبقه اولى, همان متقدمان و از طبقه ثانيه متأخران و از طبقه ثالثة متأخرى المتأخرين است. علاّمه ملا احمد نراقى, در بحث عصير عنبى نوشته است.

(والذى يظهر لى: انّ المشهور بين الطبقة الثالثة الطهارة, وبين الثانية: النجاسة, وأما الأولى فالمصرّح منهم بالنجاسة اما قليل او معدوم.)44

آنچه ظاهر مى شود براى من آن است كه مشهور بين طبقه سوم, طهارت عصير عنبى است و بين طبقه دوم, نجاست است; اما در طبقه اول, كسانى كه به روشنى حكم به نجاست داده اند, يا كم هستند يا كسى نيستند.

ابنا سعيد:

مراد از دو پسر سعيد, يكى محقق حلّى, شيخ ابوالقاسم جعفر بن حسن بن يحيى بن سعيد حلّى (675هـ.ق.) صاحب شرايع الاسلام و ديگرى يحيى بن سعيد حلّى (601 ـ 689هـ.ق.) صاحب جامع للشرايع است:

شهيد اول در كتاب غايةالمراد, از يحيى بن سعيد و محقق حلّى به ابنا سعيد تعبير مى كند.

المحقق يا المحقق الاوّل:

هرگاه محقق به طور مطلق گفته مى شود, يا با قيد اول مقيد مى شود, مراد همان جعفر بن حسن حلّى (675هـ.ق.) صاحب شرائع الاسلام است.

المحقق الثانى:

مراد على بن عبدالعالى, معروف به محقق كركى (940هـ.ق.) است او شارح قواعدالاحكام, با عنوان جامع المقاصد است. اين كتاب در 14 جلد به چاپ رسيده است.

الثلاثة:

مراد از اين واژه, سه نفر هستند:

1. شيخ مفيد محمد بن محمد بن نعمان (413هـ.ق.)

2. شيخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسى (460هـ.ق.)

3. شيخ صدوق محمد بن على بن بابويه (381هـ.ق.)

...............مطالب مرتبط...........................

قسمت اول از زمزگشایی ازرمزگذارفقیهان

قسمت دوم از زمزگشایی ازرمزگذارفقیهان

قسمت سوم از زمزگشایی ازرمزگذارفقیهان


كاوشى نو شماره : 25-26محمد حسن ربانى

تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

پاورقی ها

37. (لؤلؤة البحرين)472/5.

38. (مقابس الانوار) 17/; (فوائد الرضويه), ج425/2; (علامه مجلسى), على دوانى 241/.

39. (علامه مجلسى) على دوانى 243/; (رياض العلماء), ج39/5; (جامع الرواة), ج235/1; (امل الآمل), ج101/2; (سلافة العصر)419/.

40. (ريحانة الادب), ج24/1; (علامه مجلسى), على دوانى293/; (امل الامل), ج56/2; (جامع الرواة), ج164/1; (رياض العلماء), ج114/1; (مقابس الانوار)17/; (روضات الجنات), ج213/2; (فوائد الرضويه), ج83/1; (تتميم امل الآمل)107/.

41. (علامه مجلسى), على دوانى296/; (فوائد الرضويه), ج477/2; (روضات الجنات), ج111/7 ـ 116; (مستدرك الوسائل الشيعه), ج402/3.

43. (غنائم الايّام), ج35/1, مقدمه; (ريحانة الادب), ج125/4; (الكلام البررة), شماره 52/113; (هدية الاحباب)36/.

44. (كشف اللثام, ج1, مقدمه; (ريحانةالادب), ج183/2; (مستند الشيعه), ج214/1; ج63/4.