تبیان، دستیار زندگی
در این بخش می خوانیم :داستان تو در تو،دلالت ذاتی،دوبیتی،دو تلفظی،ذم شبیه به مدح،راوی خودآگاه،رباعی،ردالقافیه،ردیف،رمان گوشه دار،رمانتیک اجتماعی،رمانتیک عرفانی،روی،زبان شناسی،زشت و زیبا،زنگی گری،ژانر.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آشنایی با اصطلاحات ادبی!(6)

بخش اول ، بخش دوم ، بخش سوم ، بخش چهارم ، بخش پنجم ، بخش ششم :

آشنایی با اصطلاحات ادبی!(6)

داستان تو در تو

بعضی از نمونه های مشهورتر این نوع داستان عبارتند از: "هزار و یک شب"،  "دگرگونگی" اثر اووید، "دکامبرون" اثر بوکاچو و "داستان های کنتربری" اثر چاسر.. گوته و هوفمان نیز به این نوع داستان پرداخته اند.

نویسندگان سوییسی سی.اف.مایر و گوتفرید کلر از دست اندر کاران ورزیده در این زمینه اند. از آثار عمده ی آنان ( Heilige  Der1880) اثر مایر و (Das Sinnge dicht 1881) اثر کلر را باید نام برد.

دلالت ذاتی

دلالت ذاتی از خاصیت آوایی کلماتی سرچشمه می گیرد که ادای اصوات آن ها بیان کننده معنای آن هاست مثل چک چک، شُرشُر، هیس، تـَرَق، ...

دلالت ذاتی از جمله ویژگی های موسیقایی شعر است که در انتقال احساس و اندیشه شاعر با بهره گیری از هماهنگی بین صوت و معنی نقش با اهمیت ایفا می نماید. استفاده از دلالت ذاتی کلمات با در آمیختن و تجمع و تناسب بین اصوات به لحاظ اندازه، حرکت، نیرو، و ادا موجب تبلور و انتقال احساس خاصی می شود. مثلا در بیت:

ستون کرد چپ را و خم کرد راست/خروش از خم چرخ چاچی بخاست

ترکیب صداهای چ و خ به گونه ایست که صدایی شبیه به شکستن چوب و رها شدن تیر از کمان از آن شنیده می شود.

دوبیتی

دوبیتی یا ترانه، از جهت قافیه همانند رباعی است و تفاوت آن با رباعی در وزن آن ها است . دوبیتی معمولا بر وزن مفاعیلن  مفاعیلن  مفاعیل  سروده می شود.

موضوع دوبیتی ها بیان حال و روز شاعر و مشکلات روزانه، آرزوهای نخستین انسان وگاهی باورهای فلسفی و مطالب عرفانی است. مشهورترین گویندگان دوبیتی باباطاهر و فایز دشتستانی هستند.

دوبیتی های باباطاهر به فهلویات یا پهلویات نیز معروف است.

بابا طاهر می گوید:

ز دست دیده و دل هردو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش  ز فولاد
زنم  بر دیده تا دل گردد آزاد

فایز دشتستانی می گوید:

سحرگاه ز آرزوی شوق دیدار
کشاندم خویش بر بالین دلدار
ادب نگذاشت (فایز)بوسدش لب
همی سودم  به  زلفش چشم خونبار

دو تلفظی

"دو تلفظی" به کلماتی می گویند که در فارسی رایج و معیار، به دو شکل تلفظ می شوند. ما امروز هم مهرْبان (مهر + بان = دو هجایی) می گوییم و هم مهرَبان (مه + رَ + بان = سه هجایی، هم چنین است روزْگار (دو هجایی) و روزِگار (سه هجایی).

ذم شبیه به مدح

الحق این مطرب ما گر چه زند سازی بد / لیکن این خاصیتش است که ناخوش خواند

این بیت صنعت ذم شبیه به مدح دارد. در علم بدیع، نکوهشی را به نکوهشی دیگر که در آغاز به ستایش شبیه باشد استوار کردن را ذم شبیه به مدح گویند.

راوی خودآگاه

راوی خودآگاه، نویسنده ای است که در ضمن روایت داستان، با خواننده از خصوصی‌ترین مشکلات خود برای نوشتن داستانی که هم اکنون می‌خواند، سخن می‌گوید؛ مثل راوی "تام جونز" (هنری فیلدینگ) و راوی "آتش پریده رنگ" (نابوکوف).

رباعی

که آغازگر آن رودکی بوده است، عبارت است  از چهارمصراع که مصراع های اول، دوم و چهارم آن هم قافیه است و گاه مصراع سوم نیز با دیگر مصراع ها هم قافیه است . رباعی بر وزن لا حول و لا قوة الّا بالله بنا می شود.

موضوع رباعی عبارت است از مسایل حکمی، فلسفی، شکوه از کوتاهی عمر و گشوده نشدن  راز آفرینش  و گاه شکایت از دوست و تنهایی و جدایی.

عطار ، مولانا ، بیدل و شیخ ابوسعید از مشهورترین رباعی سرایان تاریخ ادبیات ایران هستند و نام آورترین آنان عمرخیام است.

از گویندگان رباعی در دوران معاصر باید از سیدحسن حسینی ، نصرالله مردانی ، وحیدامیری و مصطفی علی پور نام برد.

خیام می گوید:

هرذرّه که درخاک زمینی بوده ست
پیش  از من و تو تاج و نگینی  بوده ست
گرد از  رخ  نازنین  به  آزرم فشان
کان هم رخ خوب نازنینی بوده است

عطار می گوید:

گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون  باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون  باید رفت

مولوی می فرماید:

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم  ز دوست، تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم
کان  درد به صد هزار درمان  ندهم

ردالقافیه

صنعت رد القافیه در علم بدیع، دوباره آوردن قافیه ی مصراع اول قصیده یا غزلی در آخر بیت دوم است، مانند:

بر لشکر زمستان نوروز نامدار
کرده است رأی تاختن و عزم کارزار
و اینک بیامده است به پنجاه روز پیش
جشن سده طلایه نوروز نامدار

(منوچهری دامغانی)

ردیف

ردیف از ویژگی های شعرهای سنتی است و آن واژه ای است که درپایان هر بیت تکرارمی شود. این تکرار برتأثیر موسیقی شعر می افزاید و در انسجام شعر موثر است. تکرار، مانند قافیه، تداعی معانی را ممکن می سازد و موجب تأکید می شود. سعدی می گوید:

ای ساربان آهسته ران که آرام جانم می رود / وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود

من مانده ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او / گویی که نیشی دور از او دراستخوانم می رود

ردیف می تواندیک یا چند واژه و یا یک جمله باشد.

گوهرخود را هویداکن کمال این است و بس / خویش را درخویش پیدا کن کمال این است و بس  (حاج میرزاحبیب خراسانی)

رمان گوشه دار

رمان گوشه دار نوعی رمان است شامل یک رشته حوادث که از لحاظ مضمون، پیوستگی خیلی روشنی با هم ندارند. نمونه ی قابل ذکر این نوع رمان " ژیل بلاس دوسانتیان " اثر لوساژ رمانسی پیکارسک است.

رمانتیک اجتماعی

رمانتیک اجتماعی در آثار کسانی چون ویکتور هوگو و ویلیام بلیک و در دیدگاه های خاص آنان نسبت به خوبی فطری بشر و نقش مخرب شرایط ناعادلانه اجتماع و نهادهای اجتماعی در فساد اخلاقی بشر منعکس می کند.

رمانتیک عرفانی

رمانتیک عرفانی اعتقاد به وجود جان جهان و منشأ ربوبی روح بشر است که نزد پاره ای از شعرای رمانتیک نظیر وردزورث منجر به میل شدید به بازگشت به این مرحله از زندگی روحانی گردید.

رَوی

آخرین حرف قافیه را گویند، مانند حرف را در "در" و "زر"

زبان شناسی

زبان‌شناسی مطالعه‌ی قانون‌مند زبان است. زبان‌شناسی به شیوه‌ی علمی عمل می‌کند زیرا رویکردی بی‌طرفانه دارد و نیز شیوه‌ی آن تجربی است. یعنی آن‌گونه که نوآم چامسکی عنوان می‌کند مطالعه‌ی زبان‌شناسی بر اصل مشاهده، توصیف و تشریح استوار است.

موضوعات عمده‌ی زبان‌شناسی به شرح زیر می‎باشد:

واج شناسی  (phonology)

آوا شناسی  (phonetics)

نحو  (syntax)

معناشناسی  (semantics)

تحول زبان (ethimology)

به طور کلی زبان‌شناسی به جای اداره کردن زبان، به فهم زبان می‌پردازد و دغدغه‌ی عمده‌ی آن به هر گرایشی که باشد پاسخ به پرسش‌های اساسی زیر است: زبان چیست؟ چه گونه عمل می‌کند؟ وجه اشتراک زبان‌ها چیست؟ چرا زبان تغییر می‌کند؟ چه گونه یاد بگیریم حرف بزنیم؟  ...

زشت و زیبا

زشت و زیبا همان "مدح شبیه به ذم" است که به آن "تحویل" هم می‌گویند. این صنعت به گونه‌ای‌ست که در اثنای مدح با استفاده از کلماتی چون وَ اِلّا، اما، جز، لیکن، ولی، مگر، ... سخن را در مدح چنان بیاورند که شنونده در آغاز آن را مذمّت بپندارد و هنگامی که بیت یا کلام پایان می‌پذیرد، معلوم شود که مدح و ستایش است. مانند:

همی به فرّ تو نازند دوستان، لیکن/به بی‌نظیری تو دشمنان کنند اقرار

زنگی گری

این اصطلاح در یکی ازسال های دهه ی 1910م  به وسیله ی امه سزر (شاعر و درام نویس فرانسوی اهل مارتینیک) و شاعر و سیاستمدارسنگالی لئوپولد سدارسنگور باب شد و به بینش و رویکرد نویسندگان آفریقایی و به ویژه آفریقایی های فرانسوی زبان درسال های اخیر باز می گردد.

درادبیات نماینده ی نوعی زیبایی شناسی در بازیافت و نگهداشت فرهنگ و حساسیت های سنتی آفریقایی است. اندیشه ی زنگی گری پس از انتشار "بازگشت به زاد بوم" (1919م) و به دنبال آثار سنگور رواج عام یافت.

ژانر

ژانر اصطلاحی فرانسوی است برای نوع اثر، زمره و گونه ی ادبی.

ادامه دارد ...

آریا ادیب

تهیه و تنظیم برای تبیان: زهره سمیعی - بخش ادبیات