تبیان، دستیار زندگی
وی احترام خاصی برای عامه مردم قائل بود و رعایت حال آنها را برخود لازم می دانست. خیلی حساس و مقید بود که صدای بلندگوی مساجد جز در اوقات اذان، بلند نباشد، اصلاً اجازه نمی داد صدای سخنرانی وی به بیرون از مسجد پخش شود و آن را موجب مزاحمت برای مردم و سبک شمردن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیت الله محمد باقر ملکی میانجی

آیت الله محمد باقر ملکی میانجی

مبانی علمی

مناظرات و مباحثات علمی

تربیت شاگردان فاضل

ویژگیهای اخلاقی

خدمات مذهبی، فرهنگی و عمرانی

تألیفات و آثار علمی

رحلت

قسمت اول را اینجا ببینید

مبانی علمی

طریق تحقیقی و شیوه استنباطی آیت الله ملکی، همان سیره و اسلوب فقهای اصولی شیعه در طول تاریخ بود. او در رشته های؛ فقه، تفسیر و کلام، تبحر و تخصصی ویژه داشت، در هر کدام به همان شیوه فقاهتی و اجتهادی که از کتاب، سنت و عقل سرچشمه گرفته بود، عمل می کرد؛ یعنی علاوه بر فقه و اصول، در معارف، کلام و اصول دین نیز به اجتهاد و تفقّه، مبتنی بر این سه اصل، اعتقاد راسخ داشت و آن را «فقه کبر» و بخش مهمی از فقاهت می دانست.

«مکتب معارفی» که مرحوم آیت الله ملکی میانجی در پرتو آن بر دفاع از آرمانهای اعتقادی اسلام و تشیع همت گماشت، تنها از راه صحیح (قرآن، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، دیگر کلام معصومین و عقل) اسلام را ترسیم می کند و به نظر این عالم اندیشمند، «مکتب تشیع» یک مکتب غنی است و در ارائه آرمانهای اعتقادی اسلام و... وام دار مکاتب دیگر نمی باشد، وی اگرچه نسبت به علم و عقل جایگاه ویژه ای در نظر داشت و حتی برخی اوقات به «علم» سوگند یاد می کرد؛ ولی هرگز «این همانیِ» بحث های عقلانی با فلسفه را قبول نداشت و ترویج دیدگاههای فلسفی و عرفانیِ متأثر از اندیشه های دانشمندان بیگانه یونانی و... را که به هر حال ساخته و پرداخته بشر بوده یک نوع حرکت انفعالی، تضعیف اسلام و انحراف از صراط مستقیم تلقی می کرد. او می گفت: با توجه به«اِنَ الدّین عندالله الاسلام»، مکتب راستین اسلام، برتر و بالاتر از آن است که در ارایه اصیل ترین باورهای اعتقادی خود عاجز شده، دست تَکدّی به سوی سایر مکاتب و تمدنها دراز بکند؛ بلکه دین اسلام دارای محتوای جدید و پویا بوده و همواره در مقابل اندیشه های کهن یونانی و ماقبل آن قرار داشته است و اسلام ارزش عقل را - چه از بُعد حقیقت آن که دارای عصمت ذاتی و پیامبر باطن قلمداد شده و چه در قلمرو اصول و احکام عقلی - بیش از دیگران مورد تکید قرار داده است. همچنین او بر این باور بود که علاوه بر معارف دینی، مسلمانان در علوم و فنون دیگر مانند: تاریخ، جغرافیا، ریاضیات، علوم تجربی و... با تمام گستردگی اش - که محصول مشترک تمدّن بشری به شمار می آید. - باید به گونه ای ابتکار، نوآوری و رشد از خود نشان بدهند که هیچ وقت نیازمند بیگانگان نباشند.

آیت الله ملکی در دفاع از تفکر خود اگرچه با مسلک برخی از شخصیتهای فلسفی و عرفانی مخالف بود و آراء آنها را زمینه «مسخ» قرآن و عقاید دینی می پنداشت؛ امّا هیچ وقت گستاخی به ساحت بزرگان را نمی پسندید و خود را نیز از تقابل و خودنمایی به دور می داشت. همواره نسبت به شخص آنها احترام قایل بود و دیگران را نیز به حفظ حریم و تکریم آنان توصیه می نمود و هنگام نقد و یا ردّ افکارشان به گونه غیرمستقیم و با کنایه از ایشان نام می برد.(2) از این رو، وقتی کسی در بین مردم و در حضور این عالم بزرگوار به یکی از بزرگان معاصر که مخالف مسلک علمی ایشان بود، اسائه ادب کرد، آیت الله ملکی به اظهارات وی اعتراض نمود و از آن پس رابطه خود را با او قطع کرد.

مناظرات و مباحثات علمی

آیت الله ملکی، علاوه بر تبحر در فقاهت و تفسیر، به عنوان یکی از اساتید «مکتب معارفی خراسان»(3) در حوزه علمیه قم به تدریس و تألیف اشتغال داشت، افزون بر این، بخشی از حیات علمی این عالم تلاشگر را مناظره و مباحثه های علمی تشکیل می داد. او بارها با علمای فِرَق و مذاهب اسلامیِ غیر شیعی به مناظره نشسته بود. اما بیشترین مباحثات او در حوزه اندیشه های جهان تشیع قرار داشت. گفتمانهای علمی متعدد وی با بسیاری از اهل فکر با اندیشه های مختلف، مدتهای مدیدی ادامه پیدا کرد و برخی از چهره های طرف گفتگو هم کنون از اندیشمندان و شخصیتهای بزرگ معاصر محسوب می شوند.

بیشتر بحثهای وی پیرامون موضوعات معارفی و کلامی دور می زد؛ ولی او در بُعدِ «فروع دین» هم مناظرات قابل توجهی با اشخاص داشت از جمله در سالهای پیش، که یکی از اخباریهای مقدس و بسیار قوی (از پیروان تفکر مرحوم محمد امین استرآبادی) سکن جنوب غرب استان اردبیل، به روستاهای پیرامون بخش «گرمرود» نفوذ کرده و دست به فعالیت علیه مسلک «تفقه و اجتهاد» زده بود، یک بار هم برای مناظره با آیت الله ملکی به مرکز بخش گرمرود (ترک) آمده بود؛ اما در مباحثه با ایشان شکست سختی خورد و فوراً با ناراحتی منطقه را ترک کرد.

تربیت شاگردان فاضل

این فقیه پرتلاش افزون بر فعالیهای تحقیقی، تفسیری و معارفی، به تربیت شاگردانی چند همت گماشت. از آن جمله، حضرات آیات و حجج اسلام: 1- شیخ محمدعلی حقی(ره) 2- شیخ اسدالله ربانی سرابی(ره) 3- شیخ حسین ربانی(ره) 4- محمد عبایی خراسانی 5- میرزا ابراهیم علیزاده اروموی 6- میرزا احمد ارجمند مشکینی 7- سیدعلی کبر تقوی قزوینی 8- میرزا ایوب گرمرودی 9- سیدهادی عظیمی ترکی 10- سیدبهلول سجادی مرندی 11- سیدبهاءالدین علوی هشترودی 12- سیدمحمد علی جلیلی 13- شیخ حسن احمد ترکی 14- میرزا عین الله حسنی 15- رضا برنجکار 16- محمد بیابانی اسکویی 17- سید رضا حسینی مرندی 18- محمد هادی ابراهیم نژاد قوچانی 19- محمد مهدی ابراهیم نژاد قوچانی 20- میرزا رفعت الله حامدی 21- علی ملکی میانجی و...

ویژگیهای اخلاقی

1 - رعایت حال مردم

وی احترام خاصی برای عامه مردم قائل بود و رعایت حال آنها را برخود لازم می دانست. خیلی حساس و مقید بود که صدای بلندگوی مساجد جز در اوقات اذان، بلند نباشد، اصلاً اجازه نمی داد صدای سخنرانی وی به بیرون از مسجد پخش شود و آن را موجب مزاحمت برای مردم و سبک شمردن شعائر مذهبی می شمرد.

2 - مبارزه با عوام زدگی

احترام به عامه مردم غیر از عوام زدگی است، این تمایز در وجود آیت الله ملکی ظهور چشمگیر داشت. از نقل روایات مجعول و وقایع تاریخی مشکوک در محافل و مجالس که اغلب افراد به خاطر خوشایند مردم در منابر و محافل ذکر می کردند، شدیداً مخالفت و جلوگیری می کرد. یک وقت (قبل از سال 1340) شخص ناشناسی با ریشی بلند که به منطقه رفت و آمد داشت، ادعا کرد در هشت کیلومتری مرکز بخش در روستائی به نام «دِیْزَجْ» امامزاده ای کشف کرده است، سپس اظهار کرد: امامزاده در خواب از وی خواسته تا آیت الله ملکی هم قبر او را آشکار و بازسازی نماید. او با این ترفند خواست این عالم تیزبین را هم در کار خود شریک کرده و از وجودش بهره برداری کند؛ ولی آیت الله ملکی چون ظن قوی به خلاف آن داشت، تن به این کار نداد و دستور داد او را تنبیه کنند. و از منطقه خارج نمایند. امّا مردم هم بدون توجه به واقعیت امر، تحت تأثیر قرار گرفته، دسته دسته از روستاهای اطراف به زیارت امامزاده تازه کشف شده می آمدند و گاو و گوسفند نذر و قربانی می کردند، حتی در همین ایام صاعقه ای به منزل یکی از بستگان آیت الله ملکی اصابت کرد. بلافاصله شایعه شد که امام زاده غضب کرده است. و برخی از ایشان خواهش کردند تا دست از مخالفت بردارد، امّا آیت الله ملکی طبق وظیفه شرعی خود هرگز اعتنایی به این شایعات و تبلیغات نداشت و بدون هیچ ترسی به مخالفت خود ادامه داد. سرانجام بعد از مدتی معلوم شد آن شخص می خواست دختری را بدون عقد شرعی تصاحب کند و اصلاً مسلمان نبود؛ بلکه ظاهراً فردی یهودی بوده است و برای استخراج اشیاء عتیقه به منطقه می آید و برخی آثار باستانی گرانقیمت را هم که نورافشانی می کرده استخراج نموده و از منطقه خارج کرده است. و از آن به بعد، دیگر به منطقه بازنگشت.

3 - ظلم ستیزی

او نسبت به توده مردم، خیلی متواضع بود، ولی در برابر افراد ثروت اندوز، خوانین و دولتمردانِ رژیم ستمشاهی کاملاً از موضع قدرت و تکبّر برخورد می کرد. روزی در یکی از روستاهای بخش، شخصی فوت کرده بود که وارث ذکور نداشت. خان مامور خود را می فرستد تا اموال میت را به نفع خود مصادره کند. پیش از ورود مامور، آیت الله ملکی با عجله و طی طریق یک راه طولانی، خود را به آن روستا رسانده و اموال را میان وارثان آن مرحوم تقسیم می کند. وقتی مأمور خان از راه می رسد، خود را در مقابل عمل انجام شده، می بیند. لذا کاری نمی تواند بکند. ولی زیرلب، اعتراضهایی را زمزمه می کند. در این هنگام آیت الله ملکی استکان چای را از جلوی وی برداشته به بیرون از اتاق پرت می کند. آنگاه یک سیلی محکمی هم به بیخ گوشش می نوازد. خبر آن مانند انفجار بمب در سرتاسر منطقه طنین انداخت.

چنانکه یک وقت رسم بر این شده بود که وقتی کسی از دنیا می رفت و وارث ذکور نداشت، اموالش به نفع خوانین و مالکین مصادره می شد؛ ولی آیت الله ملکی در چند مورد با شجاعت و صلابت ستودنی جلوی خانهای منطقه ایستاد و مانع از اجرای این سنّت شیطانی شد، به طوری که وی خود قبل از این که ایادی خانها برسند، در منزل میت حاضر می شد و اموال را میان وارثان تقسیم و برای هر کدام سند و قباله تنظیم می کرد.

همچنین در سالهای قبل از اجرای قانون طاغوتی «اصلاحات ارضی رژیم شاه»، اراضی مسکونی مرکز بخش (ترک) محل سکونت هزارخانواده (شش هزار جمعیت)، به یک مالک تبریزی تعلق داشت، برخی از ملّکین ستمگر ناحیه در سر می پروراندند تا زمینهای او را با حیله و فریب به چنگ بیاورند ولی قبل از اقدام آنان با درایت و تدبیر آیت الله ملکی این اراضی توسط مالک قانونی آن به مردم سکن منطقه بخشیده شد و به این وسیله دست تجاوز ظالمان از آن قطع گردید و آنان در راه نیل به اهداف پلیدشان نکام ماندند.

آیت الله ملکی، محمدرضا شاه را نیز همانند پدرش؛ رضاخان، قلدر، ظالم و غاصب می دانست و از طرق مختلف این احساس و اعتقاد را از خود بروز می داد. وقتی محمدرضا در اوائل سلطنت خود به آذربایجان و شهر میانه آمد، وی هرگز به استقبال از او حاضر نشد و در جمله معروفی، شاه را به «مار خفته در زمستان» تشبیه کرد و گفت: «فردا اگر تابستان فرا رسد و هوا گرم شود، هیچ کس از نیش زهرآلود و کشنده او در امان نخواهد بود.»

4 - ساده زیستی

زندگی ساده و بی آلایش و در عین حال پرتلاش و جنب و جوش او مورد توجه و زبانزد همگان بود. خانه گلی اش در آذربایجان با این که محل آمد و شد بود، با چند گلیم پوشیده شده بود. بعد از مهاجرت به قم هم با توسل به حضرت معصومه(س) که خود داستانی دارد، توانست خانه ای معمولی برای خود تهیه کند و با اینکه چندین بار از سوی افراد نیکوکار به وی پیشنهاد شد خانه مجللی برایش تهیه کنند ولی عزت نفس وی اجازه نداد که این پیشنهاد را بپذیرد.

5 - اهتمام به دعا و عبادت

به نماز اول وقت سخت مقید بود. از دوران جوانی به واسطه نذر،نمازهای مستحبی روزانه «نوافل یومیه» را به خود واجب کرده بود و تا آخر عمر آن را بجا می آورد. ادعیه و مناجات و قرائت قرآن همراه با تأمّل و حال معنوی به ویژه سحرگاهان از کارهای روزانه اش به شمار می رفت و این عمل را به صورت دستورالعمل اخلاقی به دیگران نیز توصیه می کرد. آن را دستورالعمل استادش مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی به دیگران هم می دانست.

خدمات مذهبی، فرهنگی و عمرانی

آیت الله ملکی در طول اقامت در منطقه؛ علاوه بر فعالیتهای معمول و ترویج شعایر دینی، اقامه نماز جماعت، تشکیل جلسات سخنرانی در مناسبتهای گوناگون مانند: ماه مبارک رمضان، ماه محرم، دهه آخر صفر، عید فطر، قربان و غدیر و نشر فرهنگ تشیع در منطقه، به یک سری فعالیتهای عمرانی و فرهنگی دیگر نیز اقدام کرد که به نوبه خود تأثیر بسزائی در عمران و آبادی و رشد شعور و آگاهی مردم گذاشت. در اینجا به مواردی از آن اشاره می شود:

1 - رسیدگی به فقرا و محرومان

بخش عمده ای از اوقات خود را صرف خدمت و رسیدگی به وضع فقرا و مستمندان منطقه می کرد. در سال 1327 ش که خشکسالی و قحطی می رفت تا مردم منطقه را از پای درآورد این فقیه دردآشنا، تدبیری اتخاذ کرد و با جیره بندی آرد و نان، مردم آن دیار را از پیامدهای ناگوار این پدیده خطرنک درامان نگاه داشت. وی جمعی متشکل از افراد نیکوکار در منطقه را تعیین کرده بود که اینها شناسایی خانواده های نیازمند را به عهده داشتند و پس از شناسایی به صورت مخفیانه و آبرومندانه به آنهاکمک می شد.

2 - احیاء چند رشته قنات و چشمه

که هر کدام در تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی مردم بخش، نقش حیاتی داشته و دارد.

3 - تعمیر اساسی مسجد ترک

این مسجد که یکی از آثار ارزشمند اسلامی و باستانی کشور به شمار می آید، در چندین مرحله توسط آیت الله ملکی به تعمیرات آن اقدام شده است.

4 - تأسیس کتابخانه

این مرکز تحت عنوان «کتابخانه امام جعفر صادق(ع)» در سال 1356ش. به همت آیت الله ملکی تأسیس گردید و زیر نظر فرزند ایشان شروع به فعالیت کرد. این کتابخانه مهم کنون در روستای ترک قرار دارد و کتابهای آن به صورت امانت در اختیار علاقمندان و جوانان روستا و حومه قرار می گیرد، و در زمستانها کلاسهای تعلیم قرآن در محل کتابخانه برقرار است.

5 - احداث دانشسرا

این مرکز آموزشی درپی تلاشهای بی دریغ معظم له، اخیراً در زادگاه ایشان به مساحت 65/000 متر مربع تأسیس شده که در رشد و شکوفایی استعدادهای سرشار جوانان و نوجوانان منطقه بسیار نقش آفرین بوده است.

6 - کمک و اقدام به تمامی کارهای خیر و عام المنفعه

همانند: برق کشی، لوله کشی، جاده سازی و تاسیس مرکز و دوایر اداری که هم کنون در خدمت مردم قرار دارد.

تألیفات و آثار علمی

آیةالله ملکی در کنار فعالیت های اجتماعی و عبادی، کار پژوهش و تدریس را ادامه داد و کتب ذیل، یادگار تحقیقات علمی اوست.

1 - بدائع الکلام فی تفسیر آیات الاحکام

این کتاب در تفسیر آیات مربوط به طهارت و نماز بوده و در آن پیرامون تفسیر آیات مربوط به موضوع «شفاعت» بحث می کند. بار اول سال 1400 ه' . ق در قم و در دومین بار در سال 1402 ه' . ق در بیروت به چاپ رسیده است.

2 - تفسیر فاتحةالکتاب

کتاب فوق پیرامون تفسیر سوره مبارک حمد است که از سوی انتشارات «دارالقرآن الکریم» قم در سال 1413 ه' . ق چاپ شده است.

3 - توحیدالامامیه

در این کتاب ارزشمند موضوعات مهمی مانند: اهمیت و جایگاه علم و عقل، شناخت خداوند متعال و توحید، علم و قدرت، معنای عرش، کرسی، مشیّت، اراده، قضاء و قدر، جبر، اختیار، حدوث عالم، بداء و... از دیدگاه «مکتب معارفی خراسان» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. کتاب از سوی انتشارات «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» در سال 1415 ق. به چاپ رسیده است.

4 - تفسیر مناهج البیان، (6 جلد)

شامل جزءهای 1 و 2 و 3 و 4 و 29 و 30 از قرآن کریم است که هر کدام از اجزاء در یک مجلد قرار گرفته است. مسئولیت چاپ این تفسیر گرانسنگ را انتشارات «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» بر عهده گرفته و به طرز مطلوبی آن را به چاپ رسانده است.

5 - نگاهی به علوم قرآنی

این کتاب نیز یکی دیگر از آثار آیت الله ملکی میانجی است که توسط آقای علی نقی خدایاری به فارسی ترجمه شده و به اهتمام آقای علی ملکی میانجی، توسط نشر «خرّم»، بهار 1377 در قم به چاپ رسیده است.

6 - الرشاد فی المعاد؛ مخطوط

7 - تقریرات کامل درس اصول آیت الله میرزا مهدی غروی اصفهانی؛ مخطوط

8 - رساله ای در حبط و تکفیر؛ مخطوط

9 - رساله ای در خمس؛ مخطوط

10 - رساله ای در احکام میت؛ مخطوط

11 - نوشتاری در احکام صلاه، نکاح، طلاق، مواریث و ابحاثی پیرامون مسائل متفرقه تفسیر و معارف که در حال حاضر مراحل تنظیم، تصحیح، تنقیح را طی می کند تا در آینده نزدیک آماده چاپ شود.

رحلت

این فقیه، مفسر و متکلم تلاشگر، پس از 95 سال زندگی افتخارآمیز همراه با تلاش و کوشش بی وقفه، سرانجام در شب جمعه پانزدهم خرداد 1377 ه' . ش (برابر با دهم صفر 1419 ه' . ق) دعوت حق را لبیک گفت و به سرای باقی شتافت و علاقمندان خود را به سوگ و ماتم نشاند. پیکر پک این فقیه بزرگ با شکوه خاص و با شرکت آیات عظام و علمای اعلام و جمع کثیری از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، در این شهر تشییع و در قبرستان شیخان در جوار حرم حضرت معصومه(س) ، به خک سپرده شد.

عاش سعیداً و مات سعیداً


این مقاله با همکاری فرزند فاضل معظم له جناب آقای «علی ملکی میانجی»، که حدود بیست سال شبانه روز ملازم با پدر بزرگوارش بود و اشراف کامل به شرح حال و مبانی فقهی، تفسیری و کلامی ایشان داشته و در واقع یکی از شاگردان و پیروان مکتب آن مرحوم به شمار می آید، تألیف و تنظیم شده است لذا بدین وسیله از ایشان تشکر و قدردانی می شود.


تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

منع حوزه نت برگرفته از کتاب ستارگان حرم