تبیان، دستیار زندگی
خواهرانم ، دشمن از سیاهی چادر شما بیشتر می ترسد تا خون سرخ من
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وصیت نامه روحانی شهید ابوالفضل روحانی
ابوالفضل روحانی

عزیزانم ! امروز جمهوری اسلامی امانتی است که به ما سپرده شده است. وظیفة ما حفظ و نگهداری آن است و نگهداری از این امانت نیاز به دادن جان و مال دارد. اگر خدای نخواسته ما لحظه ای غافل بشویم و عزیزترین چیزی که خدا به ما عطا کرده در این راه از آن دریغ کنیم ، خداوند متعال این امانت را ـ که 1400 سال اولیاء خدا برایش تلاش کردندـ از ما بگیرد ، در آن صورت ما « خسر الدنیا والاخرة» شده ایم

بسم الله الرحمن الرحیم «وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین» (بقره/190 ) بجنگید در راه خدا با آنانکه به جنگ شما برخاسته اند و تجاوز نکنید که خدا تجاوز کاران را دوست ندارد. با توکل بر خداوند متعال و با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) و نایب برحقش حضرت امام خمینی که فریاد آزادانة او بر ضد استکبار ،‌ منطقی است که در دنیا طنین افکن شد. با درود بررزمندگان کفر ستیز اسلام و با سلام بر شهدای گلگون کفن از اسلام تا کنون . از آنجایی که بر هر فرد مکلف لازم است که هنگام فراغت از این دنیای فانی وصیتی نماید ،

لذا به چند توصیه از برادری که هم اکنون در میان شما نیست و روحش ناظر اعمال و کردار شماست ، توجه فرمائید و عمل کنید. عزیزان ! امروز ما ملت ایران امانت بزرگی را دارا می باشیم که این امانت خداوند متعال و توسط فداکاری و جانبازی هزاران شهید و معلول به دست ما رسیده ، امانتی که 1400 سال برای تحقق آن ، اولیاء و مقربین خداوند تلاش و جهاد کردند. امانتی که علما و فقهای بزرگی به خاطرش بر سر دار رفتند و یا توسط دژخیمان شکنجه شدند و یا به گونه ای شهید شدند. عزیزانم ! امروز جمهوری اسلامی امانتی است که به ما سپرده شده است. وظیفة ما حفظ و نگهداری آن است و نگهداری از این امانت نیاز به دادن جان و مال دارد. اگر خدای نخواسته ما لحظه ای غافل بشویم و عزیزترین چیزی که خدا به ما عطا کرده در این راه از آن دریغ کنیم ، خداوند متعال این امانت را ـ که 1400 سال اولیاء خدا برایش تلاش کردندـ از ما بگیرد ، در آن صورت ما « خسر الدنیا والاخرة» شده ایم ، پس سعی کنیم این امانت را ـ که اسلام می باشدـ خوب نگهداری کنیم. چند توصیه دارم به پدران و مادرانی که هنوز در خواب غفلت هستند؛ ای کسانی که فرزندانتان را از رفتن به جبهه نهی می کنید ! بخدا قسم ضرر می کنید و این حقیر از شما تقاضا می کند که فرزندانتان را تشویق کنید تا گامی در این راه مقدس بردارند و ای کسانی که کار شکنی می کنید و الآن حدوداً مدت شش سال است که از جنگ حق علیه باطل می گذرد و هنوز نمی دانید راه جبهه به کدام طرف است! آیا لحظه ای شما فکر کرده اید که روز قیامت شهدا از شما به درگاه خداوند شکایت می کنند؟

 آیا می دانید امام عزیزمان در محضر خداوند تبارک و تعالی می فرماید: بارالها ! من به این امت گفتم و بعضی عمل نکردند. آن وقت شما چه حجتی دارید؟ آیا با این همه که می گویند جبهه احتیاج به نیرو دارد شما به خداوند می گویید نمی دانستیم؟ شش سال است که از جنگ می گذرد ، هشت سال است که از آغاز انقلاب اسلامی می گذرد و هنوز عده ای از مردم ،‌اسلام را نشناخته اند. هنوز عده ای از مردم بی شعور با خانوادة شهدا در می افتند و آنها را اذیت می کنند. اگر مرد هستید بروید جبهه ،‌ از اذیت کردن یک طفل شهید و ناراحت کردن خانوادة شهید به شما چیزی نمی دهند ، جز آنکه خدا فرموده : هر کس خانوادة شهید را خوشحال کند مرا خوشحال کرده. و اما چند توصیه به پدر ومادرم ، پدر ومادر عزیزم ! دفاع از حقی می کنم که ابراهیم با تبرش و موسی با عصایش و محمد (ص) با قرآنش از آن دفاع کردند. این را بدانید که می دانید ، تمامی کسانی که در سنگرهای اسلام دفاع می کردند چشمهایشان از شدت اشکی که به عشق و خوف خدا ریخته بود صدمه دیده ، شکم ها یشان از روزه های فراوان لاغر شده و لبهایشان از دعا خشکیده و رخسارشان از بیداری های شبانه زرد گشته ، اما به چهره های آنان همواره غبار پر طراوت نشسته بود.

خواهرانم ، دشمن از سیاهی چادر شما بیشتر می ترسد تا خون سرخ من

آری پدر ومادرم ! این چنین کسانی بودند که رفتند ، پس به راستی آیا سزاوار نیست که من تشنة دیدارشان باشم. پدر بزرگوارم ! حلالم کن ، مادر مهربانم ! کفن بدوز بهر تنم ، که من عزیزتر از علی اصغر و علی اکبر حسین (ع) نمی باشم . پدر و مادر عزیزم ! اگر خداوند تبارک و تعالی آرزویم را بر آورده کرد و توفیق شهادت در راه خودش را نصیبم کرد ، مبادا خدای نخواسته کفری بگویید و یا تعریف کنید که باعث شود اجر شما و من از بین برود ، خوشحال باشید که فرزندتان در این راه قدم برداشته و در این راه به شهادت رسیده . امیدوارم هنگامی که شهید شدم ، سجده و نماز شکرانه را فراموش نفرمائید. و دیگر توصیه ای که خدمت شما دارم این است که در برابر مردم گریه وزاری نکنید که خدای نخواسته دشمنان ومنافقین خوشحال شوند . اگر خواستید اشکی بریزید وگریه کنید برای من نگریید. برای آن کسی گریه کنید که در یک روز ، خودش و 72 تن از بهترین یارانش به خاطر رضای خدا به شهادت رسیدند ، برای رضای خدا جوان 17 ساله اش را و طفل شش ماهه اش را داد. برادرش و . . . را داد ، خانواده اش را به اسیری داد تا اسلام زنده بماند. تازه آن هم در خفای مردم گریه کنید و عبادت کنید و کار خیر انجام بدهید که یکی از معصومین (ع) می فرمایند: بهترین عبادات آن عبادتهائی می باشد که در خفاءالناس انجام شود.

پدرم و مادرم ! در نیّات خود خیلی توجه کنید که نیّت هایتان خالصانه باشد و سعی کنید هر کاری که می کنید برای رضای خدا انجام دهید و کاری که خلاف رضای خداست ، انجام ندهید و حرف حق را بگوئید هر چند تلخ باشد . از غیبت کردن و تهمت زدن جداً خود داری کنید که این غیبت و تهمت زدن به دیگری از آدم کشی بدتراست که یکی از معصومین می فرمایند : کسی که غیبت برادر دینی خود را می کند در صورتی که شخص غیبت شونده راضی نباشد ، گناه آن فرد غیبت کننده همانند کسی است که صدو بیست و چهار هزار پیامبر را کشته. از رفتن در جلساتی که در آنجا غیبت می کنند جداً پرهیز کنید که گناه شخص غیبت کننده یکی است. از رفتن به مساجد و نماز جماعت و جمعه دوری نکنید ، همانطور که نکردید و امیدوارم رفتن در این جلسات ـ که موجب رضای خداوند است ـ را بیشتر کنید و در جلسات بسیج شرکت کنید . به خانواده های شهدا رسیدگی کنید و سعی کنید تا می توانید راه شهدا ـ که راه اسلام است ـ را ادامه دهید و در پایان امیدوارم مرا حلال کنید و ببخشید.

چند توصیه ای هم نسبت به برادران عزیزم ، برادران عزیزم !‌ شما سلاح بر زمین افتادة مرا برگیرید و بر سینه بفشارید که تنها یادگار من است و باید گلوله های سربی اش را بر قلب دشمنان فرود آورید و جای خالی ام را در سنگرها پر کنید که امروز درخت اسلام به آبیاری خون من و تو دارد.

لالة این چمن آغشته به رنگ است هنوز                           سپر از دست مینداز که جنگ است هنوز

 و دیگر توصیه ام به شما برادر عزیزم این است که تا می توانید راه شهدا را ادامه دهید و اگر من به شما بدی کردم مرا عفو کنید و از دعای خیرتان مرا فراموش نکنید و اگر کسی از من حقّی خواست حق او را بدهید و اگر کسی از من ناراضی است ، ‌رضایت او راجلب کنید.

چند توصیه ای هم به خواهران مهربانم ، امیدوارم صبر زینب گونةخود را حفظ کنید و در برابر مشکلات و رنج و سختی ها مقاومت کنید و سعی کنید کفری مگوئید و راه شهدا را ادامه دهید و از همه مهمتر ، حجاب خود را کاملاً حفظ کنید که خواهرانم ، دشمن از سیاهی چادر شما بیشتر می ترسد تا خون سرخ من

و در پایان از شما تقاضا می کنم مرا ببخشید و عفو کنید. در پایان وصیت نامه ، از کلیةمردم خصوصاً مردم اهالی «خورزان» طلب عفو و بخشش می کنم و اگر برادری مورد غیبت این حقیر قرار گرفته از آن شخص غیبت شونده طلب عفو و بخشش می کنم و همچنین اگر کسی توسط این حقیراذیت شده امیدوارم مرا ببخشد و در روز محشرـ که روز حساب است ـ جلوی مرا نگیرد و اگر کسی هم از من به گونه ای چیزی می خواسته و یا بدهکاری نسبت به کسی دارم و یا طلبی دارم به ولی و سرپرستم مراجعه کنید و حق خود را بگیرید. و دیگر اینکه امیدوارم مورد اتهام و سوء ظن کسی قرار نگیرم. خدایا ! تو شاهد باش که من هدفی جز تو ندارم و مقصودی جز راهی که تو خودت توسط پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم (ع) به من نشان داده‌ای ندارم و عشقی جز شهادت در راه تو را ندارم و امیدم به توست و غیر تو پناه گاهی ندارم ، هر چند بنده ای معصیت کارم و بار گناهانم بر دوشم سنگینی می کند ، منتها از درگاه لطف و کرمت نا امید هم نیستم و به فضل و کرمت چشم دوخته ام و امیدوارم این بار هدیه ای که خودت به من ارزانی دادی ، تقدیمت کنم و امیدوارم مرا به تنها آرزویم ـ که شهادت در راه خودت می باشد ـ برسانی. خدایا ! از تو می خواهم که مرگ مرا کشته شدن در راه خودت قرار بدهی. خدایا ! تو را قسمت می دهم شهدای ما را با شهدای کربلا محشور بفرما. عاقبت ما را ختم به خیر قرار بده و از تو می خواهم نیّات مرا خالص بگردان و خدایا ! تو را به حسین مظلوم (ع) سوگند می دهم ، توفیق بندگی خالصانة در راه خودت را نصیب ما بفرما.


تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

منبع :سایت جلوه های ایثار