تبیان، دستیار زندگی
یوسف کرمی جدا از توانایی های فنی مثال زدنی اش از ویژگی های اخلاقی بالایی نیز برخوردار است. یوسف هر چقدر که مدال گرتفه و افتخار کسب کرده، افتاده تر و به قول معروف خاکی تر شده است. یوسف کرمی و همسرش که سال 82 به عقد هم درآمدند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گپی دوستانه با یوسف کرمی(قهرمان سوم المپیک)


یوسف کرمی جدا از توانایی های فنی مثال زدنی اش از ویژگی های اخلاقی بالایی نیز برخوردار است. یوسف هر چقدر که مدال گرتفه و افتخار کسب کرده، افتاده تر و به قول معروف خاکی تر شده است. یوسف کرمی و همسرش که سال 82 به عقد هم درآمدند، شب قبل از برگزاری مراسم عروسی خود میبان ما بودند تا مشخص شود قهرمان طلایی جهان تا چه اندازه برای مردم و خواننده های خبر ورزشی احترام قائل است.

یوسف از همه جا سخن گفت، بی ریا و بی ادعا. کرمی در ورزش ایران بدون تملق، پدیده است و اعجوبه. به نظر شما کسی که در هجده سالگی موفق می شود مدال طلای قهرمانی جهان را به گردن آویزد و 25 مدال طلای بین المللی تا 22 سالگی کسب کند ، نمی تواند یک اعجوبه باشد و ده سال بعد اسطوره!

**آقا داماد، اول بیوگرافی؟

یوسف کرمی متولد میان، در شناسنامه دوم فروردین 1362 به دنیا آمده ام اما راستش را بخواهید 19 اسفند 1361 پا به کره خاکی گذاشتم.

**فرزند چندم خانواده هستید؟

هفتم، یک برادر از خودم کوچکتر دارم که به کپی برابر اصل معروف است. الان جزو تیم نوجوانان ایران است. فکر کنم اگر بخواهد، می توان یوسف کرمی شود.

**تحصیلات؟

دانشجوی رشته برق الکترونیک دانشگاه آزاد میانه هستم.

**ببخشید، قهرمانی تکواندوی جهان چه ربطی دارد به برق و الکترونیک؟

گفتم متفاوت و متنوع باشد، دوست نداشتم تربیت بدنی بخوانم.

**غیر از تکواندو ورزش دیگری هم انجام داده ای؟

فوتبال، در تیم هما هافبک وسط بودم. هیچ وقت گلی نزدم اما اگر توپ از من رد می شد، مطمئن باشید آدمی دنبال آن توپ نمی دوید!

**چرا؟

چون هر کس با توپ رد می شد، می زدمش!

**پس آنجا فهمیدی استعداد تکواندو داری؟

هنوز هم وقتی داخل اردو فوتبال بازی می کنیم آخر بازی چند تا مصدوم روی دست ما خواهد ماند.

**آخرین بازی فوتبال اردوی تیم ملی تکواندو یادت هست؟

من، هادی ساعی و مجید افلاکی با دیگران بازی کردیم. استاد کریمی هم داخل تیم حریف بود. با هشت گل اختلاف بردیم، بازی داشت خشن می شد که بچه ها بی خیال بازی شدند.

**فوتبالهای تلویزیون را هم دنبال می کنی؟

بیشتر انگلیس و اسپانیا. در انگلیس طرفدار چلسی هستم و در اسپانیا هم طرفدار بارسلونا.

**محبوب ترین بازیکن فوتبال جهان از نگاه تو؟

رونالدینیو، علاقه ویژه ای به وی دارم.

**دوست داشتی به رونالدینیو «آبدولیوچاگی» بزنی؟

نه، چون دوستش دارم.

**لایی چی؟

در بازی جدی بله اما همینطوری درست نیست.

**با فوتبالیستها هم رفاقتی داری؟

با پیروانی، اکبرپور، خطیبی و منصوریان، چون همه با هم همزبان هستیم!

**با کدامیک از بچه های تیم ملی تکواندو رفت و آمد خانوادگی داری؟

مجید افلاکی، هادی ساعی و مرتضی رستمی.

**رفیق فابریک جنابعالی در عالم ورزش؟

مجید افلاکی.

**در تکواندو گربه سیاه هم داری؟

نه، فقط یک بار به لوپز آمریکایی باختم. یک بار هم چون قبل از مسابقه با من سهمیه المپیک گرفته بود، مقابل من به میدان نیامد اما دفعه بعد مطمئن باشید می برمش.

**یعنی دیگه با پیراهن تیم ملی نباختی؟

البته تعداد باختهای من با باخت مقابل لوپز به عدد سه رسیده اما یک بار مقابل حریف کره ای در بازیهای آسیایی بوسان داوران من را به باخت محکوم کردند.

**چند تا مدال طلا گرفته ای؟

25 مدال طلای بین المللی دارم، یک نقره انتخاب المپیک و دو مدال برنز المپیک آتن و قهرمانی جهان در اسپانیا.

**معروف ترین مدالهای طلا ی شما؟

طلای نوجوانان جهان که در تاریخ تکواندو برای اولین بار به دست آمد، طلای آسیا و اقیانوسیه، جام جهانی، قهرمانی جهان، ارتشهای جهان، المپیک پلیسهای جهان و ستارگان جهان.

**کدام مدالت را بیشتر دوست داری؟

همه مدالهایم با ارزش است اما چون مدال المپیک در تاریخ ثبت می شود برای من از دیگر مدالها با ارزش تر است.

**با ارزش ترین چیز زندگی ات؟

همسرم، مگر کسی جرات دارد حرف دیگری بزند!

**تاج زیتون المپیکت را چه کردی؟

داخل یک قاب دست ساز چوبی کنار مدال المپیکم گذاشتم.

**زن ذلیل هم هستی؟

ما می گوییم تفاهم، هر چند می گویند این کلمه همان زن ذلیلی بالاشهر است ولی من نه زن ذلیل هستم و نه زی ذی کارت دارم چون عضو انجمن زن ذلیل ها نیستم.

**ملاک های تو برای انتخاب همسرت چه بود؟

ساده بودن، نگاه نکردن به ظاهر زندگی، همسرم تمام خواسته های مرا داراست.

**از ازدواج کردن پشیمان نیستی؟

اصلاً، برای زندگی ام هدف دارم، برخی اوقات خسته می شوم، چون نمی توانم انتظارات را آنطور که باید و شاید برآورده کنم اما اصلاً از ازدواج کردنم پشیمان نیستم.

**رمز موفقیت تو چیست؟

هیچ اعتقادی به این موضوع ندارم که امکانات یعنی رسیدن به موفقیت، سال 71 از یک شهرستان کوچک مانند میانه شروع کردم، علاقه و اراده در کنار پشتکار که در تکواندو داشتم، باعث پیروزی ام شد. به خودم و توانایی هایم ایمان داشتم، خدا هم از تمامی این مطالب که گفتم مهم تر است. هر چه از خدا می خواهم به من می دهد. باور کنید خواب مدال هایی که می گیرم را قبل از آن می بینم.

**به حق چیزهای ندیده و نشنیده؟

هر مدالی که گرفته ام قبل از آن در خواب دیده ام، حتی قبل از گرفتن مدال آن را برای دوستانم تعریف کرده ام. به خواب های خودم ایمان آورده ام.

**برای آینده چه خوابی دیده ای؟

هر مسابقه که بروم طلا خواهم گرفت. خواب هایی که می بینم، همه اش خوشحالی است. خواب طلاهای بعدی را دیده ام.

**بهترین خاطره ورزشی؟

دو نفر از تکواندو رفتیم المپیک آتن و دو مدال گرفتیم. فکر نمی کنم در ورزش کشور دیگر چنین اتفاقی بیفتد.

**بدترین خاطره؟

باختن در باز یهای آسیایی بوسان که به دلیل شکست در اولین بازی از دور رقابت ها حذف شدم. حریف من قهرمان المپیک سیدنی بود و به دلیل میزبانی، کرده ای ها مرا محکوم به باخت کردند.

**اگر داوران کره ای را داخل «شیاپچانگ» (زمین مسابقه تکواندو) گیر بیاوری چه کاری خواهی کرد؟

به قصد کشت آنها را خواهم زد. اگر اجازه دهند داخل شیاپچانگ با من مسابقه بدهند، حق همه بچه های تکواندوی ایران را از آنها می گیرم.

**تکواندوی ایرانی تا کی باید مغلوب ناداوری کره ای ها باشد؟

دلم نمی خواهد بگویم من به داور باختم اما باور کنید آنها حق ما را می خورند. اگر داوری ها درست باشد، در اولین پیکار، قهرمان جهان می شویم (حریف را می توانیم شکست دهیم اما از پس داورها بر نمی آییم.)

**به هادی ساعی یا مدال طلای المپیکش حسودی نمی کنی؟

نه چون هادی برای موفقیت های خودش خیلی زحمت کشیده است.

**تو هفت آذر 82 با همسرت عقد کردی، فرزند هفتم خانواده هم هستی، عدد هفت هم در ورزش به عدد جادویی معروف است، چه نظری داری؟

برای اولین بار چنین سئوالی را شنیدم، موضوع جالبی است. به عدد هفت فکر نکرده بودم.

**شنیده ام لقب های جالبی به تو نسبت داده اند؟

در نروژ به من می گویند تانک، فرانسوی ها اسم آدم فضایی روی من گذاشته اند، کرهای ها می گویند امپراتور تکنیک، آلمانی ها نیز مرا اعجوبه صدا می کنند.

**داخل ایران چی؟

می گویند پدیده اما امیدوارم بعد اسطوره بشوم یعنی دوست دارم اسطوره شوم.

**چرا فرانسوی ها به تو آدم فضایی می گویند؟

آنها معتقدند من از فضا می آیم و همه را می برم و دوباره می روم.

**خودت کدام لقبت را دوست داری؟

یوسف کرم را بیشتر از تانک، آدم فضایی و ... دوست دارم. اگر یوسف در یاد مردم باشد، بهتر از القاب دیگر است.

**تو مغرور هستی؟

اعتماد به نفس دارم و همین موضوع مرا به سوی پیروزی سوق می دهد. نباید اعتماد به نفس را به غرور تعبیر کرد. غرور مثل فواره می ماند که یک جا به سوی زمین سرازیر خواهد شد، هیچ وقت مغرور نبوده ام.

**قله آرزوهایت؟

گرفتن طلای المپیک و خوشبختی تمام مردم ایران.

**الگوی ورزشی و زندگی ات؟

الگوی ورزشی خاصی ندارم. دوست دارم از هر کسی حتی با کمربند زرد چیز یاد بگیرم اما در زندگی، حضرت علی (ع) الگوی من است.

**تو دان چند کمربند سیاهی؟

دان سه ولی پیکارهای قهرمانی و مسابقه نمی گذارد دنبال دان های بیشتر بروم.

**بهترین تکواندو کار جهان؟

هادی ساعی بهترین تکواندو کار و تیم ملی ایران هم بهترین تیم تکواندوی جهان است.

**بهترین ورزشکار دنیا؟

مایکل فیلیپس شناگر آمریکایی که شش مدال طلای المپیک گرفت.

**بیشترین مبلغ قراردادت؟

12 میلیون تومان در سال 83 از باشگاه پاس گرفتم البته دانشگاه آزاد پیشنهاد 15 میلیون تومانی داد.

**و کمترین قرارداد؟

سال 73 ماهی ده هزار تومان از پلی اکریل اصلهان می گرفتم، یکبار که رفتم حقوق شش ماهه ام را بگیرم به مادرم گفتم یک ساک بزرگ بدهد می خواستم خانواده بفهمند چقدر حقوق گرفته ام اما مادرم یک کیسه پلاستیکی داد دستم.

**تو چه کار کردی؟

وقتی برگشتم ده هزار تومان دادم به مادرم و گفتم برو هر چه دوست داری طلا بخر.

**برای کدام باشگاهها مبارزه کردی؟

سه سال پلی اکرین اصفهان، پنج سال هم در تیم پاس تهران.

**اگر با هادی ساعی بروی داخل شیاپچیانگ چه کسی برنده می شود؟

وزن ما 10 کیلو فرق دارد نه هادی چاق می شود و نه من لاغر، اما در مسابقه هر کسی که اشتباه کند بازنده است.

**تو شانس داری ساعی را ببری؟

بله من هم شانس برد مقابل ساعی را دارم.

**تجدید هم در دوران تحصیل آورده ای؟

تا سوم راهنمایی ممتاز بودم اما در دبیرستان به خاطر فعالیت های ورزشی 10 واحد پاس نکردم.

**اگر تکواندو از المپیک حذف می شد چه می کردی؟

جامعه ورزش ایران ناراحت می شد چون شانس مدال گرفتن ما کم می شد اما بیشتر از تکواندو، کشتی در خطر حذف بود البته نه کل کشتی بلکه از بین آزاد و فرنگی.

**دعوا هم کرده ای؟

یکبار به خاطر دعوا از مدرسه اخراج شدم و مجبور شدم مدرسه ام را عوض کنم آن موقع در مقطع راهنمایی درس می خواندم.

**پس بچه شری بودی؟

نه بابا یکبار جان مربی ام را نجات دادم، در قبرس مربی تیم آذربایجان شرقی از ساحل دریا دور شد داشت غرق می شد بیست دقیقه طول کشید تا پنجاه متر داخل آب حملش کنم و نجات یابد.

**اهل موسیقی هستی؟

قبل از مسابقه موسیقی تند گوش می کنم اما اوقات دیگر به آهنگ های آرام گوش می دهم، البته آهنگ های سنتی را خیلی دوست دارم.

تک مضراب با کرمی

هادی ساعی .............................. رفیق خوب

حسین رضا زاده ........................ یل

علیرضا دبیر ............................ بدشانس

قادر میزبانی ........................... سلطان کوهستان آسیا

علی دایی ............................... افتخار ایران

**خواننده محبوبت؟

شهرام ناظری

**بازیگر های محبوبت؟

پرویز پرستویی و امین حیایی

**از بین خانومها؟

علاقه ای به بازیگرهای خانم ندارم به غیر از آن دوست هم ندارم بازیگر شوم.

**از چیزی می ترسی؟

آره از گربه می ترسم سالهای قبل اگر سر راهم سبز می شد راهم را عوض می کردم، برعکس همسرم عاشق گربه است حتی یک گربه داشت اما خدا را شکر مرد!

**در بین ضربه های تکواندو کدامیک را دوست داری؟

دولیو چاگی یعنی ضربه روی پا به صورت.

**اتومبیل مورد علاقه؟

الان زانتیای مشکی دارم اما ماشین مورد علاقه ام «بنز» و «بی.ام.و» است.

**اهل سرعت هم هستی؟

سرعت رو دوست ندارم اما آهسته هم رانندگی نمی کنم. چون دوست ندارم آهسته بروم.

**غذای مورد علاقه؟

بادمجون، آبگوشت، قورمه سبزی اما از همه بیشتر خورشت بادمجون را دوست دارم.

**بهترین رنگ؟

مشکی البته مشکی رنگ عشق نیست.

**بهترین شهر دنیا؟

داخل ایران میانه، اما در دنیا پاریس.

**راستی زمان خواستگاری تو چقدر طول کشید؟

یک ساعت.

عطیه نوذری: من همسر دوم یوسف هستم!

عطیه نوذری همسر یوسف کرمی هنگام مصاحبه خانوادگی با خبر جمعه تب و تاب ویژه ای داشت. او باید فردای شب مصاحبه (سه شنبه) به همراه همسرش در هتل المپیک تهران میزبان مهمانان سرشناس جشن عروسی شان می بود اما اصلاً متعجب نشد که چگونه یوسف روز قبل از عروسی اش به خبرنگار و عکاس خبر ورزشی اجازه داده است دو ساعت تمام با وی به گفتگو بنشینند.

**خانم نوذری، شما با منوچهر و ایرج نوذری هم فامیل هستید؟

نه، با آنها آشنایی فامیلی ندارم.

**با یوسف چند سال فاصله سنی دارید؟

من متولد 62 هستم و دقیقاً یک سال کوچکترم.

**یعنی می خواهید بگویید در یک ماه به دنیا آمده اید؟

بله، من هم در اسفند به دنیا آمدم ( در این لحظه یوسف متذکر می شود نه بابا، شناسنامه اش را به خاطر من تغییر داده است)

**شما هم اهل ورزش هستید؟

شنا، والیبال، ژیمناستیک و تکواندو

**به صورت حرفه ای؟

قهرمان تکواندوی کرج شدم و در استان تهران هم مقام سوم را کسب کردم اما...

**اما چی؟

گذاشتم کنار، تکواندو برای خانمها سنگین است. البته یوسف مخالف بود من تکواندو را ادامه دهم.

**تا حالا در این مدتی که عقد بودید از فنون تکواندو برای کتک کاری استفاده کردید؟

زیاد کتک کاری می کنیم اما فقط به شوخی و بیشتر هم آقا یوسف می زند.

**چرا یوسف را به عنوان همسر انتخاب کردید؟

به خاطر خصوصیات مثبتی که داشت، خوش اخلاق، مهربان، با تجربه و خانواده دوست بودن یوسف بی نظیر است. به طور کلی وی خصوصیات مثبت فراوانی دارد.

**دوست داشتید یوسف کریمی مثل علی دایی می شد؟

اصلاً دوست ندارم یوسف هر کس دیگری بشود. بهترین اتفاق همین است که یوسف ، یوسف است.

**به فوتبال علاقه دارید؟

به هیچ وجه اما دیدارهای تیم ملی را دنبال می کنم. باور کنید اصلاً فوتبالی نیستم.

**وقتی یوسف دیدار نیمه نهایی را در المپیک آتن باخت، چه حالی داشتید؟

گریه می کردم، من و خواهر یوسف پیش هم بودیم. هر کدام در حال گریه کردن دیگری را دلداری می داد.

**با یوسف دوست دارید به کجا سفر کنید؟

هر جا که با هم برویم، به طور حتم خوش خواهد گذشت. داخل ایران، شمال را دوست دارم، در خارج هم دوست دارم برویم مکه ولی دلم می خواهد با شناخت معنوی بیشتری به خانه خدا بروم.

**دستپخت شما چطور است؟

(مکث می کنند یوسف کرمی جواب می دهد) ماکارونی خوب بلد است.

**چه کسی از چهارشنبه باید ظرفها را بشوید؟

فکر کنم وظیفه من باشد. البته یوسف هم باید کمک کند (با خنده)

**انتظارات شما از یوسف؟

بزرگترین انتظارم این است که همدیگر را درک کنیم و به خواسته هم احترام بگذاریم.

**بزرگترین خواسته شما؟

اینکه یوسف همیشه همینطوری که هست، بماند.

**بهترین هدیه ای که از یوسف گرفته اید؟

باور کنید هر وقت برای من گل می خرد، خوشحال می شدم. بهترین هدیه های یوسف شاخه های گل است.

**زندگی با یک ورزشکار حرفه ای سخت است؟

اول فکر می کردم خیلی سخت نیست اما خودم را با همه مشکلات وفق داده ام.

**مثلاً؟

یوسف همیشه در اردو است، نزدیک مسابقه عصبی می شود. دوری او و استرس مسابقه ها خیلی سخت است.

**پس خیلی سخت است؟

البته پدر من هم چون مربی تکواندوست و ریاست هیأت کرج را نیز بر عهده دارد، هیچ وقت جمعه ها منزل نبود. با این اوضاع کمی آشنا بودم.

**پدر شما در مورد یوسف و تکواندو نصیحتی نکردند؟

پدرم می گفتند من همسر دوم یوسف هستم.

**چرا؟

همسر اول ایشان تکواندوست.

**به همسر اول یوسف حسودی نمی کنید؟

بعضی وقتها به همسر اول ایشان حسودی هم می کنم.

**اهل کتاب خواندن هستید؟

بیشتر رمان می خوانم. آخرین کتاب هم «گندم» بود.

**تا حالا با یوسف سینما هم رفته اید؟

خیر، یوسف سینما را دوست ندارد.

**از ابراز لطف مردم نسبت به یوسف در خیابانها ناراحت نمی شوید. به طور مثال بخواهید بروید جایی اما مردم دور یوسف جمع می شوند؟

اصلاً، یوسف متعلق به جامعه است از این که مردم قهرمان ملی خود را دوست دارند خوشحال می شوم.

**اولین دعایی که در مورد یوسف می کنید؟

اول از خدا سلامتی می خواهم و بعد هم گرفتن مدالهای مختلف. تکواندو ورزش خطرناکی است.

**بزرگترین آروزی شما؟

یوسف بتواند مدال طلای المپیک را به دست بیاورد چون برای وی خیلی اهمیت دارد.

**باارزش ترین چیزی که در زندگی دارید، چیست؟

با ارزش ترین چیز زندگی من یوسف است.

 گفتگوی خواندنی با یوسف کرمی دارنده مدال برنز المپیک آتن 

 اهدای مدال المپیک به آستان قدس رضوی