تبیان، دستیار زندگی
چنین کسى خود را مستقل و بى نیاز از غیر خود مى پندارد و در دام غرور و خود بزرگ بینى گرفتار مى آید و تصور مى کند که دیگران باید در خدمت او باشند. ریشه این بدبختى و گرفتارى این است که او خدا را فراموش کرده و در نتیجه از حقیقت انسانى بى بهره مانده است . همان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آثار روی گردانی  از یاد خدا

غیر خدا را راه نده

ما گمان میکنیم اگر سرمان را به بی خیالی زدیم و غافل از یاد خداوند متعال به گذران عمر بپردازیم آب از آب تکان نمی خورد با خود میگوییم این همه انسان در دنیا هستند که به ذکر و عبادت مشغولند پس بی خیال بگذار ما به زندگیمان برسیم غافل از اینکه خداوند بی نیاز به عبادت ما و امثال ما هیچ نیازی ندارد و عواقب شوم این روی گردانی و سهل انگاری به وجود ضعیف و سراپا نیاز خودمان بر میگردد که در اینجا چند مورد از این عواقب راکه قرآن به ما تذکر میدهد بر میشمریم

1- خود فراموشی

«وَلَا تَکونُوا کالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ»1 ؛ و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خود فراموشى کرد.

بیمارى خود فراموشى یکى از بیمارى ها و آفت هاى خطرناک روحى است .کسى که به این بیمارى روحى مبتلا گردد، حقیقت انسانى خویش را از یاد مى برد و فراموش مى کند که در زنجیره جهان هستى ذره اى ناچیز است که براى تداوم حیات هر لحظه نیازمند فیض و عطاى الهى است .

چنین کسى خود را مستقل و بى نیاز از غیر خود مى پندارد و در دام غرور و خود بزرگ بینى گرفتار مى آید و تصور مى کند که دیگران باید در خدمت او باشند. ریشه این بدبختى و گرفتارى این است که او خدا را فراموش کرده و در نتیجه از حقیقت انسانى بى بهره مانده است . همان حقیقتى که در زبان قرآن ، قلب نامیده شده است و ظرف ادراک حقایق الهى و صفات عالى انسانى مى باشد.

2- زندگى مشقت بار و نابینایى در آخرت

«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى»2 ؛ و هر کس از یاد من روى بر گرداند ، در حقیقت ، زندگى تنگ و سخت خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى کنیم .

کسى که از یاد خداوند اعراض کند هدف آفرینش و حیات پس از مرگ را نیز فراموش مى کند و همه چیز را خلاصه در دنیا مى بیند لذا هیچ گاه از دنیا سیر نمى شود. از این رو حتى اگر در دنیا دارا و توانمند بوده از ثروت و امکانات مادى فراوان برخوردار باشد، هم چنان عطش دنیا خواهى در وجودش ‍ زبانه مى کشد و هیچ گاه ارضا و سیراب نمى شود. مشکل اصلى این گونه افراد این است که روح آنها تشنه است و تشنگى روح را نمى توان با مادیات از بین برد. این تشنگى تنها با خنکاى یاد و ذکر خداوند از بین مى رود.

هم چنین کسانى که نشانه هاى بى شمار قدرت و حکمت الهى را نا دیده مى گیرند و غرق در مادیات هستند و از یاد خداوند و سرچشمه حیات مادى و معنوى غافلند، در حقیقت از بصیرت و بینایى محرومند. همین انتخاب آنها در این دنیا، تأثیر نهایى خود را در آخرت مى گذرد و باعث مى گردد که نابینا محشور شوند و نتوانند نشانه هاى لطف و کرم الهى را نظاره کنند. در آن روز آنها آثار رحمت و لطف الهى را که سخت به آن نیازمندند، نمى بینند؛ آثار لطف و رحمتى که شامل مؤ منان مى گردد و به آنها آرامش ‍ مى بخشد.

آرى ، وقتى انسان از یاد خداوند اعراض کرد و در برابر آیات الهى بى اعتنایى کند و حتى هنگامى که دیگران آیات الهى را براى او مى خوانند توجهى نکند و چشم دل خود را به روى حقایق و معارف ببندد، در قیامت کور دل محشور مى شود. هم چنان که او در دنیا خداوند و آیات الهى را فراموش ‍ کرد، خداوند نیز در قیامت او را به فراموشى مى سپرد. البته این بدان معنا نیست که واقعا فراموش مى شود و از ذکر الهى خارج مى گردد. بلکه مقصود این است که آثار رحمت و انعام الهى محروم مى ماند و خداوند او را گرفتار کیفر و عذاب مى کند.

3- سلطه شیطان

«وَمَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»3؛ و هر کسى از یاد خداى رحمان دل بگرداند، بر او شیطانى مى گماریم تا براى وى دمسازى باشد.

تشنگى روح را نمى توان با مادیات از بین برد. این تشنگى تنها با خنکاى یاد و ذکر خداوند از بین مى رود

کسى که از ذکر خدا غافل گشت ، آماده پذیرش تسلط شیطان و وسوسه هاى شیطانى مى شود؛ زیرا هر چه انسان از یاد خدا فاصله بگیرد، به مادیات و لذت هاى دنیوى نزدیک تر و به ظواهر مادى و تعلقات دنیوى دلباخته تر مى گردد. وقتى هدف هاى مادى و تعلقات دنیوى براى کسى اصل قرار گرفت ، او در پرتو وسوسه هاى شیطانى ، براى رسیدن به هدف هاى ناپاک خود از هیچ کارى روى گردان نیست و از هر فکر و اندیشه شیطانى استقبال مى کند. با توجه به این حقیقت ، امام صادق علیه السلام مى فرمایند:

شیطان جهنمیاس

لا یتمکن الشیطان بالوسوسة من العبد الا و قد اءعرض عن ذکر الله 4

شیطان با وسوسه بر بنده تسلط نمى یابد. مگر آن که او از ذکر خداوند اعراض کرده باشد.

شکى نیست که دل انسان در اثر انس گرفتن با امور مادى و تعلق به لذایذ دنیوى تیره مى گردد همان گونه که آهن زنگ مى زند، دل نیز وقتى با بیگانگان مشغول شد زنگار مى گیرد. امیرالمؤ منین (علیه السلام )مى فرمایند. آنچه دل را صفا و جلا مى دهد و زنگار را از آن مى زداید و به آن نورانیت مى بخشد، یاد خدا است . قلب و دل انسان حقیقت و گوهرى است ملکوتى که ذاتا تمایل به عالم و ملکوت و ذات اقدس حق دارد و اگر بر خلاف ذات و فطرتش به غیر خداوند سپرده شود تیره مى شود و گوش دلش کر مى گردد و قدرت شنوایى حقایق ناب الهى را از دست مى دهد. در این حال نیز با یاد خدا مى توان دوباره آن را شنوا کرد. هم چنین چشم دل که لایق مشاهده انوار الهى است ، وقتى از عالم نورانیت به در آمد و در ظلمات و تاریکى جهل و گناه قرار گرفت ، نورانیت و روشنایى خویش را از دست مى دهد. در این جا نیز راه درمان این است که مجددا با یاد خدا درخشندگى و بینایى را به آن باز گردانیم .5

این حقیقت که قلب و دل انسان چشم و گوش دارد در آیات قرآن و سایر روایات نیز مطرح گردیده است .البته چشم و گوش دل با چشم و گوش سر متفاوت است و از جنس روح و قلب انسان است . چون قلب و روح انسان داراى گوهرى ملکوتى است ، چشم و گوش و قلب نیز ماهیتى ملکوتى دارد. از این رو آثار کورى و کرى دل ، غیر از آثارى کورى و کرى چشم و گوش ظاهرى است . قرآن کریم درباره تفاوت کورى دل با کورى چشم ظاهرى مى فرماید.

أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ 6

آیا در زمین گردش نکرده اند، تا دل هایى داشته باشند که با آنها بیندیشند یا گوش هایى که با آنها بشنوند؟ در حقیقت ، چشم ها کور نیستند، لیکن دل هاى نهفته در سینه ها کور هستند.

وقتـى انسان از یاد خداونـد اعـراض و در بـرابر آیـات الهى بى اعتنایى کند و حتى هنگامى که دیگران آیات الهى را براى او مى خـوانند توجهى نکند و چشم دل خود را به روى حقایق و معارف ببندد، در قیامت کور دل محشور مى شود

آرى ، هم چنان که گاهى بینایى و شنوایى چشم و گوش ظاهر کم مى شود و حتى گاهى انسان بینایى و شنوایى خود را کاملا از دست مى دهد، چشم و گوش دل انسان نیز مى تواند به همین آسیب ها مبتلا گردد.

ناراحتى چشم و گوش انسان ممکن است با مداوا و مراجعه به پزشک و مصرف دارو برطرف گردد، اما کسى که بیمار روحى دارد و حقایقى را که افراد سلیم الفطره به راحتى مى پذیرند، نمى پذیرد، راه علاج او یاد و توجه به خداوند است. با بحث و مجادله و دلیل و برهان نمى توان چشم و دل چنین کسى را بینا کرد و حقایق را به آن نمود و گوش دلش را آماده شنیدن حقایق و معارف کرد. در این جا باید کوشید تا زمینه توجه به خداوند و انس ‍ با حضرت حق در فرد پدید آید. اگر چنین شود، او در پرتو نورانیتى که در نتیجه اش با خداوند پیدا مى کند حقایق را به روشنى مى بیند و مى پذیرد.

آرامش و اطمینان ره آورد ذکر خدا
یاد خدا

در قرآن و روایات توجه زیادى به مسأله ذکر شده و اهمیتى شایان براى آن بیان گردیده ، آن چنان که انسان را به شگفتى وا مى دارد. مثلا هدف نماز که ستون دین است ذکر خداوند دانسته شده است : «وأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی»7 ؛ و به یاد من نماز برپا دار.

سعادت جویى و کمال خواهى مقتضاى فطرت انسان است و بس بی شک هر انسانى خواهان سعادت و کمال خویش است.بر همین اساس نیز قرآن کریم هنگامى که مردم را به انجام اعمال خیر و عبادات ترغیب مى کند، در بسیارى از آیات ،سعادت و فلاح را به عنوان نتیجه آن امور ذکر مى کند. بنابر این ، در این که انسان فطرتا طالب سعادت است شکى نیست.

اساسا وجود همین انگیزه و عامل فطرى در درون انسان است که باعث مى گردد او در صدد تکامل بر آید. اما سخن در این است که راه رسیدن را بازشناسد. او گرچه طالب سعادت است ، اما راه رسیدن به آن را به درستى نمى داند. جهان بینى هاى مختلف ، با توجه به تفاوت نگرشى که به هستى دارند، راه هاى متفاوتى را پیش روى انسان مى نهند. بر اساس جهان بینى مادى که زندگى و لذایذ دنیوى و مادى را اصل و هدف قرار مى دهد، سعادت انسان عبارت است از بهره ورى هر چه بیشتر از لذایذ مادى . اما بینش الهى که زندگى اخروى و قرب الهى را هدف برین انسان معرفى مى کند، سعادت و کمال انسان را در بهره بردارى بیشتر از دنیا و نعمت هاى آن نمى داند، بلکه آن را در قرب الهى و رسیدن به رضوان حق تعالى جستجو مى کند.

به هر حال از منظر قرآن ، ذکر خداوند از آن رو که تأمین کننده سعادت انسان است موجب اطمینان و آرامش دل مى گردد. عکس این معنا درباره ترک ذکر الهى صادق است . ترک یاد خداوند از آن رو که زمینه شقاوت انسان و بریدن از اصل خویش را فراهم مى آورد و باعث از دست دادن سعادت او مى شود، موجب تشویش خاطر، ناراحتى و اضطراب او مى گردد:

«و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت ، زندگى تنگ و سختى خواهد داشت»

قلب و دل انسان حقیقت و گوهرى است ملکوتى که ذاتا تمایل به عالم و ملکوت و ذات اقدس حق دارد و اگر بر خلاف ذات و فطرتش به غیر خداوند سپرده شود تیره مى شود

کسى که اهمیت ذکر خداوند را بشناسد، به خوبى درک مى کند که اعراض از یاد خداوند چه خسارت بزرگى است ، اگر این حقیقت را درک کنیم که حیات دل انسان به ذکر خدا است ، در مى یابیم که کسى که از ذکر و یاد خداوند اعراض کند، از حیات قلب محروم مى ماند. افسردگى دل و آتش ‍ حرمان از حیات معنوى دل ، هر لحظه او را مى آزارد و حسرتى جانکاه بر دلش مى نشاند. امام سجاد علیه السلام در دعاى ابو حمزه ثمالى عرض ‍ مى کند:

(اى مولاى من ، با یاد تو دلم زنده است و با مناجات تو درد ترس (فراق) را از خود تسکین مى دهم).

منشاء اساسى نگرانى ها و اضطراب ها

هر کس بسته به معرفتى که دارد لذت و سعادت خود را در چیزهایى مى جوید و از آنچه خوشى و سعادت را از او بستاند مى گریزد. این امر درباره همه حوادثى که براى هر کس پیش ‍ آمده و موجبات اندوه و حزن او را فراهم آورده صادق است ؛ با این تفاوت که افراد داراى بینش مادى ریشه ناراحتى ها و اضطراب هاى خود را در از دست دادن سعادت مادى و خوشى ها و لذت هاى دنیوى جستجو مى کنند و موحدان و مؤ منان که به فراتر از دنیا مى نگرند و به آخرت مى اندیشند، ریشه اضطراب ها و نگرانى هاى خود را در از دست دادن سعادت اخروى و رضوان الهى مى جویند. اضطراب و نگرانى همواره در زمره بزرگ ترین بلاهاى زندگى بشر بوده و هست و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى انسان ها کاملا محسوس است .در طرف مقابل نیز آرامش همواره یکى از گمشده هاى بشر بوده است و تلاش کرده تا از هر راهى آن را به دست آورد. برخى از دانشمندان مى گویند که به هنگام شیوع بیمارى هایى چون وبا، اکثر کسانى که ظاهرا به علت ابتلا به آن بیمارى مى میرند، در واقع به علت ترس و نگرانى جان خود را از دست مى دهند و تنها تعداد کمى از آنها واقعا به جهت ابتلاى به بیمارى جان مى سپرند. به طور کلى آرامش و دلهره نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسان ها دارد.

تاریخ بشر آکنده از صحنه هاى غم انگیزى است که انسان براى تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادى گام سپرده و تن به انواع اعتیادها داده است . در این میان قرآن با جمله اى کوتاه اما پر مغز، مطمئن ترین و نزدیک ترین راه را نشان مى دهد و مى فرماید: بدانید که یاد خدا آرامش بخش دل ها است. 

منبع :یاد او نویسنده : آیت الله محمد تقى مصباح یزدى
فرآوری: فاطمه محمدی _ گروه دین و اندیشه تبیان


1- سوره حشر آیه 19.

2- سوره طه آیه 124.

3- سوره زخرف آیه 36.

4- بحار الانوار، ج 72، باب 100، روایت 2.

5- نهج البلاغه خطبه 222.

6- سوره حج آیه 46.

7- سوره طه آیه 14.