تبیان، دستیار زندگی
پروین: این هیأت مدیره مى رود، من مى مانم پشت پرده این باشگاه و این تیم همیشه بحران زده اتفاقات تازه اى شكل گرفته كه بوى جنجالى بزرگ را مى دهد كه شاید فوتبال ایران را تحت الشعاع خود قرار دهد و شاید هم خیلى زود و قبل از علنى ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گزارشى از پشت پرده اختلافات پنهان در پرسپولیس

پروین: این هیأت مدیره مى رود، من مى مانم

پشت پرده این باشگاه و این تیم همیشه بحران زده اتفاقات تازه اى شكل گرفته كه بوى جنجالى بزرگ را مى دهد كه شاید فوتبال ایران را تحت الشعاع خود قرار دهد و شاید هم خیلى زود و قبل از علنى شدن اختلافات در مطبوعات مهار شود. مرورى بر گوشه اى از اتفاقات روزهاى گذشته قطعاً خالى از لطف نیست. وقتى تا انتهاى این شبه گزارش با ما باشید خیلى چیزها دستگیرتان مى شود!

دوشنبه: هیأت مدیره مقابل پروین

موضوعات مطرح شده در جلسه روز دوشنبه هیأت مدیره و تصمیماتى كه در این نشست مهم گرفته شد عمدتاً در بر گیرنده مسائلى بود كه از مخالفت مدیران باشگاه با تصمیمات على پروین نشان مى داد.

مخالفت با استخدام مربى آلمانى یكى از این موارد قابل بحث بود. اعضاى هیأت مدیره با پیشنهاد پروین درباره جذب كلاوس تاپ مولر یا فرانك پاگلزدورف مخالفت كردند. آنها به این نتیجه رسیدند كه بر خلاف گذشته مربى را خودشان باید انتخاب كنند نه على پروین.

بر همین اساس بود كه حتى بر روى گزینه هاى مهمى چون تاپ مولر و پاگلزدورف خط قرمز كشیده شد. یكى دیگر از دلایل مخالفت با استخدام مربى آلمانى این بود كه نقش پررنگ آرش فرزین كه از مترجمى تا مربیگرى و فعالیت گسترده در بازار نقل و انتقالات پیش رفته كمرنگ و حتى از معادلات حذف شود.

علاوه بر آن ظاهراً همه چیز از قبل طراحى شده بود تا هیأت مدیره با دست پر نسبت به قطع مذاكرات نماینده پروین (فرزین) با مدیر برنامه هاى تاپ مولر و پاگلزدورف اقدام كند. خطیب از طریق مشاور خود در كارهاى بین المللى باشگاه (على اصغر مأنوسى فر) همه پیش بینى هاى لازم را انجام داده بود و در جلسه هیأت مدیره دو مربى برزیلى كه نام و اعتبار خوب و سابقه اى تقریباً درخشان داشتند را به اعضا معرفى كرد.

در نهایت نیز این موضوع كه مربى فصل آینده برزیلى باشد مورد موافقت اعضا قرار گرفت. حال بماند كه جعفر كاشانى به طور كلى مخالف استخدام مربى خارجى درجه یك بود و تأكید داشت كه در شرایط فعلى باشگاه شرایط لازم براى استفاده از مربى خارجى بزرگ را ندارد.

در مجموع هیأت مدیره به این نتیجه رسید كه دامنه فعالیت هاى على پروین محدود شود. نه تنها در انتخاب سرمربى فصل آینده بلكه حتى در زمینه جذب بازیكنان جدید!

سه شنبه: شكاف در هیأت مدیره به نفع پروین

نیازى نبود كه على پروین نسبت به تصمیمات روز دوشنبه مخالفت آنچنانى داشته باشد و اختلافات خود با هیأت مدیره را به مطبوعات بكشاند و جنگ را علنى كند. اتفاقاتى كه روز سه شنبه رخ داد همه چیز را به نفع پروین تمام كرد.

هیأت مدیره اى كه مى خواست مقابل تكروى هاى على پروین و همه كاره بودن او ایستادگى و مقاومت كند خیلى زود از درون به مشكل خورد و شكاف به وجود آمده عاملى شد تا على پروین بهانه هاى رنگارنگى براى مقاومت مقابل هیأت مدیره داشته باشد.

جریان از این قرار است كه مصطفى مهدیزاده پیستون چپ شموشك، مصطفى مهدوى كیا بازیكن جوان و مهرزاد معدنچى هافبك فجر سپاسى بر اساس برنامه قبلى صبح روز سه شنبه به اتفاق مدیر برنامه هایشان راهى باشگاه شده بودند تا بعد از دریافت بخشى از قرارداد سالانه خود براى ثبت قرارداد راهى فدراسیون فوتبال شوند. آنها در مراجعه به مسؤول امور ادارى باشگاه به این نتیجه رسیدند كه چك ها براى نقد شدن نیاز به امضاى ضیاء الدین شجاعى برهان (نایب رییس هیأت مدیره) دارد. دقایقى معطلى و پیگیرى این نتیجه را در بر داشت كه شجاعى برهان به علت فوت یكى از نزدیكانش نمى تواند به باشگاه برود و بعد از آن نیز امكان برقرارى ارتباط بین مدیر برنامه هاى سه بازیكن یاد شده و خطیب میسر نشد. آنها بعد از چهار ساعت دفتر باشگاه را در حالى ترك كردند كه پیش از آن بارها وعده حضور احتمالى مدیرعامل در باشگاه را شنیده بودند.

در این بین ظاهراً دریافت چكى به مبلغ 45 میلیون تومان براى دریافت رضایتنامه معدنچى اهمیت بیشترى داشت. سرهنگ جعفرى مدیرعامل فجر سپاسى هم كه براى حضور در جلسه اى به فدراسیون فوتبال رفته بود و در جریان این وضعیت قرار داشت به مدیر برنامه هاى معدنچى گفته بود اگر مسؤولان باشگاه پرسپولیس تا ساعت ? بعدازظهر به قول خود وفا نكنند دیگر رضایتنامه معدنچى را صادر نمى كند. حقیقت اما رنگ و بوى دیگرى داشت. خبرهاى رسیده از توانیر حكایت از آن داشت كه فوت یكى از نزدیكان شجاعى برهان صحت نداشته و عصر روز سه شنبه در تماس با پروین به او متذكر مى شود كه دلیل نرفتن اش به باشگاه و امضا نكردن چك مهدیزاده، مهدوى كیا و معدنچى این بوده كه خطیب با مهدیزاده به توافق 350 میلیون تومانى (براى دو سال) رسیده و امضا كردن این چك یعنى یك دردسر بزرگ! پروین وقتى متوجه این موضوع مى شود سرگیجه مى گیرد:«یعنى چه؟! یك ماه است كه براى رضایتنامه 45 میلیون تومانى معدنچى به این در و آن در مى زنیم اما مى گویند پول نداریم، آن وقت براى مهدیزاده كه خودم با او 100 میلیون تومان (براى یك سال) توافق كرده بودم قرارداد 350 میلیونى در نظر مى گیرند.»

هر چه هست مدیر برنامه هاى سه بازیكن یاد شده بعد از مواجه شدن با بدقولى مدیرعامل باشگاه نزد پروین مى روند و سیر تا پیاز اتفاقات را براى او تعریف مى كنند. پروین هم مى گوید: «من نمى دانم. اگر فكر مى كنید این چك ها پول مى شود، بروید ولى از من مى شنوید، قضیه بودار است! اگر پول رضایتنامه معدنچى را ندادند به مدیرعامل فجرسپاسى بگویید خودم چك یكى از دوستانم را به مبلغ 45 میلیون تومان به آنها مى دهم و امضاى خودم را هم پشت چك مى زنم تا خیالشان راحت باشد. نمى خواهم معدنچى بپرد.

اگر جعفرى (مدیرعامل فجر) قبول كرد بیایید بگویید تا رضایتنامه مهرزاد را بگیریم و قراردادش را ثبت كنیم. مصطفى مهدوى كیا را هم مى خواهم. من نمى خواهم این جوان را از دست بدهم. به خصوص اینكه پاى دایى هایش (مهدى و هادى) هم وسط است. او را به تیم دیگرى ندهید اما مهدیزاده را نمى دانم. هر كارى دوست داشتید بكنید!»

این وضعیت كار را به جایى رساند تا على پروین هیأت مدیره را تحت فشار قرار داده و در مطبوعات از استعفاى خود یاد كند. استعفایى كه جنبه بازارگرمى دارد و گره كار پرسپولیس را كورتر مى كند.

آیا مى دانید در این آشفته بازار باد به سمت پرچم كدام گروه مى وزد! على پروین معتقد است با روى كار آمدن رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنى جدید احتمال ماندن او بیشتر از هیأت مدیره است. پروین گفته: تا چند ماه دیگر این هیأت مدیره مى رود. آنها عین خیالشان نیست.

همین طور چك صادر مى كنند. چرا فصل قبل این كار را نكردند و حتى به یك بازیكن چك ندادند. اینها مى روند اما این من هستم كه مى مانم. با این وضع من باید به فكر فرداى پرسپولیس باشم كه به مشكل برنخوریم. كمتر از 50روز به لیگ باقى مانده اما هنوز نه سرمربى تیم معرفى شده و نه قرارداد بازیكنان فصل گذشته كه اكثراً بازیكن آزاد هستند تمدید شده. چه رسد به بازیكنان جدید كه معلوم نیست چرا نمى گذارند قراردادشان را ثبت كنیم. با هر كسى به توافق رسیدیم گفتند نترس، برو بهتر از اینها را بیاور پولش با ما. كو پول؟! یك رضایتنامه معدنچى شده بلاى جان ما. آن وقت مى گویند ...