تبیان، دستیار زندگی
در سومین شماره درسنامه اخلاقی جاوید با پاره ای از حقوق و تکالیف دینی در حوزه کردار از قبیل حق نماز، روزه و.. آشنا شدیم. در نوشتار حاضر با حقوق رهبران سیاسى، مدیران جامعه، اساتید، دانشجویان و...اشنا خواهیم شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درسنامه اخلاقی جاوید (4)

شرح "رساله حقوق" امام سجاد علیه السلام

دانشجو

اشاره:

نمی دانم تا به حال نام "رسالة الحقوق" امام سجاد علیه السلام را شنیده اید یا نه؟

این رساله، یکی از مکتوبات گرانسنگی است که از سرچشمه وجود فیاض آن امام به حق ناطق جوشیده است.

این رساله مختصر در حقیقت درسنامه ای اخلاقی است که ترسیم کننده یک سلسله خط و مشی های رفتاری در حوزه تعاملات فردی و اجتماعی است.

آن امام همام در این منشور جاوید، پنجاه و یك حق الهی را در هفت دسته بر می شمارد:

اول: حق خداوند ،

دوم: حق نفس و اعضای بدن،

سوم: حق افعال عبادی ،

چهارم: حق سائسان و رعایا،

پنجم: حقوق خویشاوندان،

ششم: حقوق برخی اصناف اجتماعی،

هفتم: حق مالی.

در اینجا مراد از حق، احكام و وظایفی است كه از سوی خداوند نسبت به اصناف مختلف بر انسان جعل شده است. این حقوق منحصر به وظایف الزامی مؤمن نیست و شامل احكام استحبابی نیز می شود. به علاوه این حقوق منحصر به احكامی نیست كه نقض آنها معصیت (مستوجب مجازات اخروی) محسوب شود یا موجب اجرای مجازات دنیوی (حد و تعزیر شرعی) گردد، بلكه رساله حقوق در بردارنده وظایف اخلاقی یك مؤمن است.

رساله حقوق در بردارنده اهم حقوق الهی و وظایف اخلاقی است و در هر حق نیز اهم جوانب آن بیان شده است.

در این سلسله نوشتارها به خواست خدا برآنیم تا شرحی اجمالی از این "رساله حقوقی" به دست دهیم تا چراغ پرتو گستری باشد در راه بندگی و بالندگیمان.

شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان


آنچه گذشت:

در سومین شماره درسنامه اخلاقی جاوید با پاره ای از حقوق و تکالیف دینی در حوزه کردار از قبیل حق نماز، روزه و... آشنا شدیم. در نوشتار حاضر با حقوق رهبران سیاسى، مدیران جامعه، اساتید، دانشجویان و...اشنا خواهیم شد.

14- حق رهبران سیاسى و مدیران جامعه

حق رهبر سیاسى این است كه بدانى خداوند تو را وسیله آزمایش او قرار داده است .

تسلطى كه حاكم و رهبر سیاسى بر تو دارد، مایه ابتلا و آزمایش اوست . باید خیرخواهانه نصیحتش كنى و از در لجاجت و ستیز با او وارد نشوى و او و خود را به هلاكت نیفكنى .

آن گونه رفتار نكن كه تو خود شریك كارهایى باشى كه حكومت علیه تو اعمال مى كند.1

در تبیین این بخش از رساله حقوق باید توجه به شرایط سیاسى امام سجاد - علیه السلام - و نیز موقعیت شیعه داشت ، زیرا امام سجاد - علیه السلام - این رهنمودها را به شیعیان خود داده است . و چون عصر آن حضرت از دورانهاى تاریك دینى و سیاسى به شمار مى آید، امام - علیه السلام - پیروان خویش را به نوعى تقیه فرا خوانده است ، هر چند رهنمود آن حضرت داراى جنبه هاى عملى نیز هست زیرا اصولا اگر همیشه بنا به جنگ و معارضه با حكومتها و حاكمان و نظامهاى سیاسى باشد، هرگز در جامعه ثبات سیاسى شكل نخواهد گرفت و عدم ثبات سیاسى بسیارى از امور اجتماعى را نیز متزلزل وناپایدار كرده و جامعه را مواجه با ركود اقتصادى و فرهنگى مى كند.

بنابر این ، اصل برمدار و نصیحت ارشاد است ، مگر آن جا كه حتى نصیحت و ارشاد نیز نه دنیاى مردم امنیت و رفاه یابد و نه دین مردم باقى بماند. در چنین صورتى است كه تكلیف فرق كرده و براى حفظ اسلام و صیانت جامعه اسلامى ، جهاد علیه حاكم جائر ضرورت مى یابد.

15- حق استادان و پیشوایان علمى

حق معلمان و سرپرستان علمى این است كه آنان را بزرگ بدارى ، مجلس و حضورش را محترم شمارى و با دقت سخنانش را بشنوى .

استاد را به بیان مطالبى یارى دهى كه به كار تو مى آید و به آن نیازمندى .

فكر را فارغ و ذهن را مهیاسازى .

با چشم پوشى از لذتها كاستن از تمایلات درونى ، قلب خویش را پاك و چشم خود را جلا دهى !

خویش را پیك استاد در رساندن آن معارف به دیگران بدین و در ایفاى رسالت علمى خود مرتكب خیانت نشوى و لا حول ولا قوة الا بالله.2

حقوق مردم كه تحت مدیریت و حكومت تو به سر مى برند این است كه بدانى تو در پرتو برخى ویژگیها و توانمندیها بر آنان سرورى و فرمانروایى یافته اى ، پس سزاوار است كه از موقعیت فرمانپذیرى آنان سوء استفاده نكرده ، بر ایشان رحم آورى و آنان را مورد حمایت و شكیبایى قرار دهى

16- حق پرستان مالک

حق مولا و مالك ، چون حق حاكم است با این تفاوت كه این مالك است و آن مالك نیست . از این رو اطاعت مولا در هر امر كوچك و بزرگ واجب است مگر آن جا كه تو را از حق خدا بازدارد و میان تو و خدا حقوق خلق حایل شود كه در این صورت اداى حق خدا و خلق بر تو لازم است . ولاقوة الا بالله .3

حقوق رعیت و عناصر تحت سرپرستى

17- حقوق مردم در نظام سیاسى

حقوق مردم كه تحت مدیریت و حكومت تو به سر مى برند این است كه بدانى تو در پرتو برخى ویژگیها و توانمندیها بر آنان سرورى و فرمانروایى یافته اى ، پس سزاوار است كه از موقعیت فرمانپذیرى آنان سوء استفاده نكرده ، بر ایشان رحم آورى و آنان را مورد حمایت و شكیبایى قرار دهى .

قدرت خویش را با لطف و رحمت به بندگان خدا بیامیزى و از این طریق خداوند را سپاسگزارى . زیرا نعمتها در پرتو شكر است . پایدارى حكومت و فرمانروایى در سایه رافت و رحمت و دلسوزى براى خلق .. ولاقوة الابالله.4

18- حقوق دانشجویان و متعلمان

حق آنان كه از تو مى آموزند، اى است كه بدانى خداوند آنچه از دانش و حكمت در اختیار تو قرار داده براى خدمتگزاران آنهاست . یعنى ؛ علم باید در خدمت خلق خدا باشد.

پس اگر در ایفاى این نقش وفادار بودى و گنجینه دار امین و مهربانى به شمار آمدى و حق خدا را درباره بندگانش به نیكى به جاى آوردى ، راه رشد و تكامل در پیش خواهى داشت وگرنه خائن به خدا و ظالم به خلق خواهى بود و در این صورت سزاست كه خداوند دانش تو را برگیرد.5

جمال نیایشگران، تالیف احمد ترابی


1- ثم حقوق الائمة فاما حق سائسك بالسلطان فان تعلم انك جعلت له فتنه و انه مبتلى فیك بما جهعله اللههه له علیك من السلطان وان تخلص له فى النصیحة و ان لا تماحكه و قد بسطت یده علیك فتكون سبب هلاك نفسك و هلاكه و تذلل و تلطف لا عائه من الرضى مایكفته عنك و لا یضر بدینك و تستیعن علیه فى ذلك بالله تعازه و لا تعغنده فانكان فعلت ذلك عققته و عققت نفسك فعرضتها المكوهه و عرضته لمكروهه و عضته للهكة فیك و كنت خلیقا ان تكون معینا له على نفسك و شریكا له فیما اتى لیك و لا قوه الا بالله .

2- و اما حق سائسك بالعلم فالتعظیم له و التوقیر لمجلسه و حسن الاستماع الیه و الاقبال عبیه المعونة له على نفسك فیما لاعنى بك عنه من العلم بان تفرغ له عقلك و تحضره فهمك و تزكى له و تجلى به بصرك بترك اللذات و نقص الشهوات وان تعلم انك فیما القى رسله الى من لقیك من اهل الجهل فلزمك حسن التادیة عنه الهیم و لا تخنه فى تاءدیة رسالته و القیام بها عنه اذا تقلدتها و لا حول و لا قوة الا بالله .

3- ثم حقوق الرعیه فاما حقوق رعیبك بالسلطان فان تعلم انك انما استرعیتهم بعضل قوتك علیهم فانه انما احلهم محل الرعیة لك ضعفهم و ذلهم فما اولى من كفاله ضعفه و ذله حتى صیره لك رعیة و صیر حكمك علیه نافذا، لا یمتنع منك بعرة و لا قوة و لا تستنصر فیما تعاظمه منك الا بالرحمة و الحیاطة و الاناة و ما اولاك اذاعرفت ا اعطاك الله من فضل هذه العرة القوة التى قهرت بها ان تكون الله شاكرا و من شكر الله اعطاه فیما انعم علیه و لا قوة الا بالله .

4- فاما حقوق رعیبك بالسلطان فاءن تعلم انك انما استرعیتهم بفضل قوتك علیهم فانه انما احلهم محل الرعیه لك ضعفهم و ذلهم ، فما اولى من كفاكه ضعفه و ذله حتى صیره لك رعیة وصیر حكمك علیه نافذا، لا یمتنع منك بعرة و لاقوة و لا نستنصر فیما تعاظمه منك الا بالرحمد و الحیاطة و الاناة و ما اولاك اذا عرفت ما اعهطاك الله من فضل هذا العرة و القوة التى قهرت بها ان تكون الله شاكرا و من شكرالله اعطاه فیما انعم علیه و لا قوة الا بالله .

5- واما حق رعیتك بالعلم ، فان تعلم ان الله قد جعلك لهم فیما آتاك من العلم و ولاك من خزانة الحكمة ، فان احسنت فیما ولاك من خزانة الحكمة ، فان احسنت فیما ولاك الله من ذالك و قمت به لهم مقام الخازن الشفیق النالمولاه فى عبیده الصابر المحتسب الذى اذا راءى ذاجاجة اخرج له من الموال التى فى یدیه كنت راشدا و كنت لذالك آملا معتقداء و الا كنت له خائنا و لخلقه ظالما لسبله و عزه متعرضا.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.