تبیان، دستیار زندگی
افتخار هر امتی به چهره های درخشان و بارزآن است. وجود اختران فروزان نشان بالندگی آن امت به شمار می آید. شناساندن این چهره های پرفروغ مسیر تکامل را برای آیندگان روشن می سازد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سفیر قیام

سفیر قیام

تولد

تحصیلات

محبوب دینداران

طراوت دوستداران

پروانه های شمع

تندیس اخلاق

همگام با نهضت

فصل فراق

غسلی با اشک

تولد

آیة الله کمالوند در سال 1319 ه ق در شهر خرم آباد و در خانواده ای کشاورزدیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش او را روح الله نامید بدان امید که زندگانی اش خدایی باشد. روزها شتابان سپری شد و عشق وعلاقه روح الله به روحانیت هرروز فزونی یافت. این حقیقت که پدران آن بزرگوار، با دو واسطه، از علمای مشهور خرم آباد بودند، در علاقه او به فراگیری علوم اسلامی بسیار مؤثر بود; علاقه ای که سر انجام به حرکت تبدیل شد و روح الله را ساکن مدرسه ساخت.

تحصیلات

مرحوم کمالوند تا سال 1336ق در خرم آباد به فراگیری علوم دینی پرداخت و از علمای آن دیار کسب فیض کرد. سپس، به

سفیر قیام

امید حضور در محضر استاد بزرگوار حضرت آیت الله العظمی حاج آقاحسین بروجردی، عازم بروجرد شد و با عنایت الهی دو سال از درس این فقیه اهل بیت استفاده برد. آنگاه به اراک هجرت کرد، در مقابل آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری زانوی ادب زد و از خرمن وجودش بهره های وافر برد. با مهاجرت حضرت آیت الله حائری به شهر مقدس قم، مرحوم کمالوند نیز درشمار علمای مهاجر به قم جای گرفت و برای استفاده بیشتر در جوار کریمه اهل بیت علیهم السلام ماوا گزید.

زمانی که حضرت آیت الله العظمی بروجردی به قم مشرف شد، مشتاقانه در مجلس درس آن فقیه اهل بیت علیها السلام حاضر شد و روح تشنه خویش را سیراب ساخت. آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی از ایشان این گونه یاد می کند: «مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ روح الله کمالوند از شاگردان درجه اول مرحوم آقای بروجردی بودند و جزء خوش استعدادترین شاگردان آن فقیه بزرگوار به شمار می رفتند...».

از هم بحث های آیت الله کمالوند می توان به حضرت امام قدس سره در فلسفه وحضرت آیت الله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی در فقه اشاره کرد. مرحوم کمالوند فلسفه را از محضر حضرت آیت الله میرزا علی اکبر حکمی یزدی آموخت.

آن مرحوم همزمان با تحصیل و کسب فیض از محضر بزرگان، خود از استادان پرتوان حوزه علمیه قم به شمار می رفت. او هنگام ورود آیت الله بروجردی به تدریس کفایه و درس خارج مشغول بود و شاگردان نمونه و بارزی به جامعه مسلمین تقدیم کرد.

آیت الله سید حسن طاهری، که خود از شاگردان آن بزرگوار است، از ویژگی های محفل درس آن استاد فرزانه این گونه یاد می کند.

«حضرت آیت الله کمالوند دارای بیانی شیرین بودند به صورتی که مشکلترین مسائل علمی را با بیانی ساده بیان می کردند و تدریس ایشان همراه با مطالعه دقیق بود بگونه ای که ضعف و سستی در درس ایشان و یا بیانشان وجود نداشت هنگامی که یکی از شاگردان اشکالی را مطرح می کرد در کمال آرامش و متانت به وی پاسخ می داد...».

برخی دیگر از شاگردان آن مرحوم عبارتند از حجج اسلام: 1- دکتر حمیدی عیدی 2- سید محمدتقی شاهرخی خرم آبادی 3- شیخ مهدی قاضی خرم آبادی 4- سید صالح طاهری خرم آبادی 5- سید ید الله صدری (مدیر فعلی مدرسه کمالیه خرم آباد) 6- شیخ عباسعلی صادقی

محبوب دینداران

در سال 1329ق گروهی از مؤمنان خرم آباد به شهر قم آمدند و از محضر آیت الله بروجردی تقاضا کردند که (آیت الله کمالوند) را به خرم آباد اعزام کند تا مردم از وجود با برکت وی بهره جویند. آیت الله بروجردی در پاسخ به دعوت دوستداران آیت الله کمالوند نامه ای به وی نوشت که مضمون آن چنین است: ضمن تقدیر از شما با اینکه به وجود حضرت عالی احتیاج دارم، برای مصلحت اسلام و مسلمین شما را به خرم آباد می فرستم.

طراوت بوستان

در پی فرمان حضرت آیت الله بروجردی، مرحوم کمالوند امتثال امر کرده، در سال 1369ه ق به خرم آباد بازگشت  و مورد استقبال گرم طلاب و مردم آن دیار قرار گرفت. او روحی تازه به کالبد حوزه خرم آباد دمید. بیشتر روحانیان خرم آبادی که در قم مشغول تحصیل بودند به وطن بازگشتند و در محفل درس آن دانشمند بزرگ حاضر شدند. در سایه تلاشهای آن فقیه وارسته مدرسه علمیه خرم آباد مرمت و بازسازی شد و رونق کهن خویش رابازیافت.

پروانه های شمع

آیت الله کمالوند همراه خود جمعی از روحانیون فاضل را نیز به خرم آباد آورد تا یاورش باشند و امر تبلیغ و ارشاد مردم را رونق بخشند حجة الاسلام والمسلمین حاج سید احمد حبیبی شاگرد فاضل حضرت آیت الله بروجردی، یکی از این نیکان بود که سالهای بسیار در خرم آباد به تدریس مطول، قوانین، لمعه و... مشغول بود از دیگر عزیزانی که مرحوم آیت الله کمالوند را یاری کرد، شاگرد دانشورش حجة الاسلام علی عبودیت بود که مدتها در منطقه به تبیین حقایق وحی پرداخت.

تندیس اخلاق

مرحوم کمالوند در میان مردم خرم آباد دارای محبوبیتی خاص بود و از نفوذ سیاسی - اجتماعی یک مرجع بهره می برد. محبوبیت فراوان آن مجتهد وارسته تنها در سایه اخلاق و پرهیزگاری شکل گرفت.

تواضع وی در میان مردم زبانزد بود; با آنکه از نظر علمی در مقام بالای فقاهت بود، همراهی و تفقد از مردم را برخود لازم می دانست. هرگاه مجلس عزاداری اهل بیت علیهم السلام را برپا می ساخت; با احترام و ادب کنار در خانه می ایستاد. آن بزرگوار معتقد بود که باید حرمت عزادار اهل بیت علیهم السلام را حفظ کرد و او را گرامی داشت.

همگام با نهضت

آن مجاهد نستوه اعتقاد داشت که روحانی نباید از حوادث جامعه خویش غافل باشد. با این بینش بود که، با اجازه مرحوم آیت الله بروجردی رحمه الله، در مسایل سیاسی هم دخالت و اعمال نفوذ می کرد و در موقع مناسب به عزل و نصب ماموران دولتی همت می گماشت.

مجاهد روشن بین خرم آباد در بسیج مردم علیه گروهکهای منحرف (توده ای ها) نقش بسزایی داشت و با سخنرانیهای بیدار کننده خویش نقشه های آنان را نقش برآب می کرد. از حامیان و مریدان حضرت امام خمینی قدس سره بود و دو شادوش آن مبارز بزرگ قدم برمی داشت. علاوه بر این با توجه به اینکه او به واسطه یکی از بستگان نزدیکشان در دستگاه پهلوی نفوذ داشت، رابط بین دستگاه و حضرت امام به شمار می رفت و هرگاه آن فرزانه انقلاب مصحلت می دید پیام نهضت را به دستگاه ظلم می رساند. اعتراض به طرح سربازگیری طلاب وتذکر به شاه درباره رفراندم و غیر قانونی خواندن آن بخشی از کوششهای آیت الله کمالوند در مبارزه با استعمار بود. او به شاه یادآوری کرد که، شما دولت مصدق را به جرم اینکه می خواست رفراندم برگزار کند تحت تعقیب قراردادید، اکنون چگونه خود به آن دست می یازید؟ شاه، برای فرار از استدلال روشن مجاهد خرم آباد، گفت: «ما رفراندم برگزار نمی کنیم بلکه می خواهیم تصویب ملی انجام دهیم!!.»

آن بزرگوار همچنین در جریان تصویب لایحه انجمن های ایالتی وولایتی اعلامیه ای اعتراض آمیز خطاب به نخست وزیر وقت منتشر ساخت. متن یکی از اعلامیه های وی چنین است:

«تهران - جناب آقای نخست وزیرمدتها است که تلگرافات عدیده ای از طبقه روحانیین و عشایر و بازرگانان و اصناف لرستان دائر بر الغاء تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی که مطابقت با موازین شرعیه و قانون اساسی مملکت نداشته و موجبات نگرانی مراجع و آیات عظام را فراهم نموده، متاسفانه تاکنون ترتیب اثر و جواب مثبتی به تقاضای شرعی و قانونی مردم داده نشده و چون ادامه این وضع حاکی از بی اعتنایی به افکار عمومی مسلمانان و رد تقاضای مشروع آنهاست مسلما عواقب نامطلوبی در برخواهد داشت. لذا مجددا برای خیر خواهی متذکر می گردیم که لازم است هر چه زودتر دولت برای جلوگیری از هرگونه آشوب که در نتیجه بی اعتنائی به افکار مسلمین بروز خواهد کرد به الغاء تصویب نامه فوق الذکر اقدام تا موجبات رفع نگرانی آیات عظام و مسلمین فراهم گردد.»

علاوه بر این وقتی رژیم سر سپرده پهلوی حضرت امام را دستگیر کرد و به قیطریه انتقال داد، آیت الله روح الله کمالوند همراه گروهی از علما به تهران هجرت کرد تا رهبر نهضت را زیارت کند ولی با مخالفت رژیم رو به رو شد و سرانجام به خرم آباد بازگشت. او پس از این سفر در چنگال پیامدهای سکته گرفتار شد، در بستر بیماری فرو افتاد و به تهران انتقال یافت.

فصل فراق

تاریخ سال 1343ه ق را نشان می داد; لحظات برای دوستداران آیت الله کمالوند بس سنگین و حزن آور بود. مردی که عمر خویش را در مسیر تعلیم و تعلم ومبارزه در راه خدا مصروف داشته، شاگردانی نمونه به جامعه اهدا کرده بود، اینک در بستر بیماری رنج می کشید. این لحظات سنگین عاقبت با ایستادن قلب خرم آباد پایان پذیرفت; روح آن انسان کمال طلب به سوی کمال مطلق پرواز کرد و دوستداران خویش را با غمی جانکاه تنها گذاشت.

انتشار خبر رحلت آیت الله کمالوند در خرم آباد با اندوه مردم همراه بود. البته مردم در سوگ آن مجتهد گرانقدر تنها نبودند، امام امت نیز در این مصیبت داغدار شد و در ماتم فرورفت. فرزند برومند رهبر فقید انقلاب اسلامی مرحوم آقا مصطفی رحمه الله در این باره فرمود:

«وقتی خبر فوت آقای کمالوندرا به امام دادم آنقدرامام ناراحت وغمگین شدندکه من ازکارم پشیمان شدم ».

حضرت آیت الله طاهری خرم آبادی، در آن دوران در کنار حضرت امام بود، از آن روز این گونه یاد می کند;

«... وقتی امام را دیدم قیافه ایشان خیلی درهم ومتاثر بود به من فرمودند وقتی بنا شد جنازه را بیاورند مرا خبر کنید».

غسلی با اشک

مردم از شهرهای مختلف استان لرستان، بخصوص خرم آباد، گروه گروه به سوی تهران حرکت کردند تا پیکر مطهر عالم شهر خویش را بر شانه های محبتشان حمل کنند و برای آخرین بار محبوب دلهایشان را وداع گویند. از سوی حضرت امام آقایان سعید اشراقی و مرحوم اسلامی تربتی با گروهی به استقبال پیکر مطهر آیت الله کمالوند شتافتند; آقای اشراقی برای مردم سخنرانی کرد و پیام همدردی حضرت امام را به جمعیت عزادار اعلام کرد. مؤمنان در تهران بر پیکر آن عالم ربانی نماز گزاردند. آنگاه آن را به شهر قم انتقال دادند. در ساعت سه بعد از ظهر هیجدهم اردیبهشت سال 1343 مراسم تشییع جنازه آن مرحوم، با ابهت خاص، از مسجد امام آغاز شد. در مراسم تشییع، حضرت امام در جمع عزاداران حاضر شد; مراسم، با شعارهایی در مدح حضرت امام و حمایت از وی، شکوهی خاص یافت و به مراسمی سیاسی تبدیل شد. سرانجام پیکر پاک اسوه تقوا مجاهد خشگی ناپذیر آیت الله روح الله کمالوند در مسجد بالاسر قم، در جوار مرقد استاد بزرگوارش حضرت آیت الله العظمی بروجردی، به خاک سپرده شد. هم اکنون (1376ش) آرامگاه این عالم ربانی با یک قالیچه که روی مرقد وی قراردارد و جملات زیر بر آن نوشته شده، مشخص است:

آرامگاه خلد آشیان مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا روح الله کمالوند خرم آبادی که در تاریخ 16 اردیبهشت 1343 مطابق با23 ذی حجة الحرام 1383قمری ارتحال یافت. واقف حسن کمالوند.

مجالس ختم یکی بعد از دیگری، در قم برپا شد و از سوی علمای بزرگوار از آن شخصیت ارزنده تجلیل به عمل آمد. از سوی آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی و حضرت امام رحمه الله مجالسی برپاشد; حضرت امام رحمه الله نیز در مجالس ختم حضور یافت و از مقام منیع مجتهد وارسته خرم آباد تقدیر کرد. مراسم چهلم آن مرحوم، که با ماه خون و قیام محرم مقارن شده بود، موقعیت مناسبی برای عزاداران فراهم آورد تا با برگزاری مجالس عزاداری خاطره قیام کربلا را احیا و بدین وسیله تنفر خویش را از یزیدیان زمان اعلام کنند. بعد از مراسم مرحوم کمالوند، گروهی از مردم خرم آباد همراه حاج آقا عیسی جزایری به دیدار حضرت امام شتافتند و از حضور آن مرجع وارسته در مراحل مختلف عزاداری تشکر کردند.


منبع: پایگاه حوزه نت

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه