تبیان، دستیار زندگی
مقدمه مالیات در تاریخ ایران مالیات در زمان حاضر مقدمه زمانی كه انسان به صورت بدوی و اولیه زندگی می كرد، با مشكلات عدیده ای روبرو نبود، غذای خود را از راه شكار به دست می آورد، از دانه ها تغذیه می كرد، پوشاك خود را از پوست شكا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سهم مان را بپردازیم">سهم مان را بپردازیم

مقدمه

مالیات در تاریخ ایران

مالیات در زمان حاضر

مقدمه

زمانی كه انسان به صورت بدوی و اولیه زندگی می كرد، با مشكلات عدیده ای روبرو نبود، غذای خود را از راه شكار به دست می آورد، از دانه ها تغذیه می كرد، پوشاك خود را از پوست شكارها می دوخت و خانه اش را با وسایلی كه طبیعت در اختیارش می نهاد، می ساخت. در این زمان طبیعت گشاده دستانه در خدمت انسان بود و جمعیت آدمی نیز چندان پرشمار نبود كه با كمبود منابع و امكانات روبرو شود.

ولی با افزایش جمعیت و پیشرفت در نحوه زندگی و ایجاد دولت ها در جوامع بشری، نیازی پدیدار شد، هزینه های جمعیایبه وجود آمد كه نیازمند مشاركت همگانی در پرداخت آن بود. در این زمان دولت ها مبالغی را به نام خراج از مردم مطالبه می كردند و نیازهاییهمچون دفاع در برابر صحراگردان و یااقوام ودولت های مجاور و یا شهرسازی، راه سازی و از این قبیل را بر می آوردند.

برخی سلسله ها در ایران، نظیر سامانیان، سلجوقیان و صفویان تنها از طریق مالیات های ساماندهی شده، شهرهای آباد، مدارس بسیار، راه های امن، كاروانسراهای فراوان، مزارع و باغات آباد و در یك كلام اقتصاد پر رونق و رو به رشدی را ایجاد كردند.

این مبالغ با توجه به بافت جوامع متفاوت بود، برخی جوامع با بافت طبقاتی یا اشرافی، برای نخبگان جامعه، معافیت های كوتاه مدت یا بلند مدت مالیاتی منظور می كردند، روحانیان نیز همواره از پرداخت مالیات معاف بودند، لذا سنگینی هزینه های اداره یك كشور یا امپراتوری بر دوش طبقات پایین جامعه، كشاورزان، پیشه وران و خرده مالكان بود و صد البته به واسطه حكومت های جابر و دیكتاتوری، اخذ مالیات در بیشتر مواقع با تعدی، اجحاف و ستم بسیار همراه بود.

در این مقاله، ابتدا به اختصار به سیستم اخذ مالیات در طول تاریخ ایران، از ورود اسلام به ایران تا پایان دوره قاجار می پردازیم و سپس برخی قوانین مالیاتی موجود را بررسی می كنیم.

مالیات در تاریخ ایران

جامعه ایران باستان، جامعه ای طبقاتی بود كه در آن روحانیان زرتشتی، وابستگان به خاندان شاهی، فرماندهان سپاه و دهقانان(مالكان بزرگی كه امور مالی و نظامی یك منطقه را به عهده داشتند) از پرداخت مالیات معاف بودند و سنگینی مالیات بر دوش افراد فرودست جامعه قرار  داشت. ولی با ورود اسلام به ایران، بساط حكومت ساسانیان برچیده شد و والیانی از سوی خلیفه مسلمین بر مناطقی از ایران گمارده شدند تا مناطق مفتوحه را مدیریت كنند. در ابتدا و طی دوره خلفای راشدین و امام علی (ع)، حكومت منصفانه ای بر این مناطق اعمال می شد." در اسلام پرداخت مالیات از واجبات مذهبی است و انجام آن در بسیاری از آیات قرآن مجید توصیه شده است. یكی از خصوصیات برجسته نظام مالیاتی اسلام، عمومیت و مساوات آن است و طبقات ممتازه ای كه در ایران، روم، بابل و عرب عهد جاهلیت از پرداخت مالیات معاف بودند یا كمتر از دیگران جزیه و خراج می پرداختند، در دوره اسلامی از هیچگونه امتیازی برخوردار نبودند و تمام مسلمانان بر حسب قدرت مالی خود موظف به پرداخت مالیات بودند. "(1)

مالیات در دوره اسلامی به چند دسته تقسیم می شد، پرداخت خمس و زكات برای مسلمانان از واجبات دینی به شمار می آمد، و برای غیر مسلمانان و پیروان سایر ادیان كه تحت حكومت اسلامی زندگی می كردند، پرداخت جزیه، و خراج بر همه افراد چه مسلمان و چه غیر مسلمان الزامی بود. " خراج نوعی مالیات ارضی بود كه اهل ذمه - گذشته از جزیه خویش - و همچنین موالی - از بابت اراضی خود- در شهرهایی كه به جنگ گشوده می شد، می پرداختند"(2) اراضی شهری كه به جنگ گشوده می شد، اگر بین فاتحان تقسیم می شد " ارض عشر" و اگر در دست مالكان قدیم باقی می ماند" ارض خراج" نامیده می شد.

به عبارت دیگراراضی عشر ملك خاص واراضی خراج ملك عام بود.

رهایی از پرداخت خراج تنها از یك راه ممكن بود و آن اینكه كشاورز زمین خود را رها و به شهر مهاجرت كند؛ به همین دلیل حجاج بن یوسف والی عراق و ایران، دستور داد كه رعایا حق خروج از زمین خود را ندارند و به بیان دیگر كشاورز بسته ی زمین شد و اجازه ترك آن را نداشت.

جزیه مالیات سرانه ای بود كه از مردان غیر مسلمان بین 20 تا 50 سال، در ازاء حمایت دولت اسلامی از آنان، دریافت می شد و زنان و كودكان  غیر مسلمان از پرداخت آن معاف بودند، و در صورتی كه فردی به دین اسلام در می آمد از پرداخت این جزیه معاف می شد و تنها خراج می پرداخت. البته این شیوه، اندك زمانی بیش نپایید، چراكه با روی كار آمدن حكومت امویان، ظلم های بسیاری بر مردم ایران وارد آمد. دولت اموی برای آنكه درآمد دولت خود را حفظ كند از افراد نومسلمان نیز جزیه می گرفت و این ظلم مضاعفی بر مردم بود.

با روی كار آمدن دولت عباسی اندكی از فشارهای زمان اموی كاسته شد و آنان به همان شیوه جزیه برای سایر ادیان غیر از اسلام و خراج برای كلیه افراد تحت الحمایه دولت اسلامی، عمل می كردند. این شیوه مالیاتی در چهار قرن اولیه اسلامی باقی ماند. ولی برخی دولت ها نظیر غزنویان به ویژه در دوران سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی، چنان در دریافت مالیات و خراج، زیاده روی كردند كه خراسان (یكی از ولایات بسیار آباد ایران در آن زمان) برای رهایی از یوغ استبداد غزنوی، با آغوش باز به سلجوقیان روی آورد و به هنگام حملات صحراگردان به دفاع از حكومت غزنوی برنخاست.

از دوره عباسیان تا پایان دوره سلجوقیان روشی از مالیات گیری معمول بود كه به " اقطاع" شهرت داشت.

در این شیوه خلفا و سلاطین برای تامین بخشی از هزینه های سپاه، املاك و یا حتی ولایتی را به اقطاع به آنها می دادند كه حقوق، آذوقه و سایر مایحتاج آنان  از این طریق تامین می شد. این شیوه به ویژه در دولت آل بویه و سلجوقیان گسترش بسیارداشت.

در زمان حمله مغول، نظام سیاسی ایران و مناطق اسلامی فروپاشید و این اراضی به تصرف افرادی درآمد كه دین بودایی داشتند و برای مملكت داری از قوانین خود كه به " یاسای چنگیزی " معروف بود، پیروی می كردند." بطور كلی می توان گفت كه در زمان حكومت مغول دو نوع مالیات اساسی وجود داشته است:

با نگاهی به تاریخ روشن می شود كه می توان بدون اتكا به نفت، اقتصادی پر رونق پدیدآورد و این مهم، میسر نمی شود جز با جدی گرفتن "مالیات".

1- مالیات هائی كه مبنی بر فقه اسلامی بود و در دنباله عهد خلفای عباسی كمابیش در این دوره نیز وصول می گشت.

2- مالیات هائی كه به نفع دولت فئودالی مغول وضع شده بود و تحت عنوان رسوم محلی وصول می گشت.

علاوه بر این دو نوع مالیات عوارضی نیز وجود داشت كه بدون تصویب حكومت مركزی از طرف مقامات محلی جمع آوری می شد."(3)به طور كلی می توان دوره مغولان تا زمان حكومت غازان را سیاه ترین دوره مالیاتی در ایران دانست. از نظر مغولان، ایران و سایر مناطق فتح شده، غنیمت های جنگی بودند كه باید بیشترین استفاده و منفعت را به فاتحان می رساندند. در این زمان ویرانی های ناشی از حملات وحشیانه چنگیز كه كلیه آبادی ها را ویران كرده بود از یك سو، و سخت گیری های ناشی از ظلم عمال حكومتی مغول از سوی دیگر تاب و توان از مردم ایران ربوده بود. مالیت های دوره مغول را می توان در تقسیم بندی زیر آورد.

"1- قبچور(به ضم قاف) كه معنی اصطلاحی اولیه آن مالیات چراگاهها است. دو نوع قبچور وجود داشته است:

1- مالیاتی كه از صحرانشینان دامدار گرفته می شد.

2- مالیاتی كه از مردم اسكان یافته شهری و روستائی اخذ می گشت.

مالیات اول: یك مالیات دامداری بود و میزان آن بنا به گفته خواجه نصیرالدین طوسی عبارت بود از:

از هر صد رأس یك رأس و چنانچه از صد كمتر بود به همان نسبت نقداً دریافت می شد.

قبچور یا مالیات چارپایان از انواع دام مثل اسب و شتر و گوسفند و خر به استثنای حیوانات باربر و گاوانی كه برای شخم اراضی به كار می رفته، وصول می شده است.

مالیات دوم: نوعی مالیات سرانه بوده است. به طوری كه می دانیم فقه اسلامی اخذ مالیات سرانه را از مسلمانان غیرمجاز دانست و در دوران حكومت اسلامی جزیه یا مالیات سرانه فقط از غیرمسلمانان دریافت می شد. در عهد مغول اخذ مالیات سرانه از همه مردم كشور اعم از مسلمان و غیرمسلمان معمول گشت ولی طبق مقررات یاسا، این مالیات را از پنج صنف نمی گرفتند:

1-علمای مسلمان و روحانیون مسیحی،

2-سالخوردگان،

3-ناتوانان و بیماران،

4- فقیران،

5- كودكان.

2- قلان(به كسرقاف): عبارت بوده است از نوعی بیگاری كه به جای خدمات نظامی یا برای كارهای كشاورزی و یا عام المنفعه از آن استفاده می شده است.در موارد دیگر هرگونه مالیاتی را كه برای نگهداری لشكریان می گرفته اند از قبیل علوفه و تغار وغیره "قلان" گفته اند.

3- علفه و علوفه: گرفتن آذوقه و علوفه برای لشگریان و ایلچیان و چارپایان باری یا سواری آنان از مدت ها پیش از مغول نیز وجود داشته، ولی در زمان مغول میزان آن افزایش یافته است. این مالیات معمولاً به جنس گرفته می شده، ولی گاه هم نقداً اخذ شده است.

4- تغار: مالیات جنسی كه از رعایا گرفته شده و به مصرف آذوقه لشگریان می رسیده است.

5- تمغا: كه از صنعتگران، پیشه وران، صاحبان مشاغل اعم از بازرگانان عمده یا خرده فروشان اخذ می شده است. خواجه نصیرالدین طوسی گوید: در ایران قبل از غائله مغول از اهل تجارت فقط مالیاتی ناچیز می گرفتند و تمغا از زمان چنگیز معروف شد.

این مالیات نقداً وصول می شد.

مبلغ آن به مراتب بیش از زكوة بود و بار سنگینی بر دوش مردم به شمار رفته، مانع پیشرفت پیشه و كسب و توسعه بازرگانی می گشت.

6- باژ(باج):یا حقوق راهداری.

7- باغ شماره یا ثمار: مالیات نقدی كه از درختان بارور دریافت می شد.

8- خانه شماره: كه از هر خانه یا خانوار اخذ می شده، ولی معلوم نیست كه به موازات مالیات سرانه وجود داشته، یا در بعضی نقاط جانشین آن بوده است.

9- اخراجات یا رسوم: گروهی از مالیات ها بود كه برخی دائمی و پاره ای به طور اتفاقی، برای تأمین هزینه های نگهداری عمال و مأمورین دولت و خرج سفر آنها از رعایا گرفته می شد.

10- رسم الوزاره: در اختیار وزیر اعظم بود و به جنس دریافت می شد.

11- رسم خزانه: برای حقوق عمال خزانه گرفته می شد.

12- حق التحصیل: كه به نفع محصلان مالیات اخذ می شد.

13- حرز: به سود مساح اخذ (می شد) و عبارت از بخشی از حاصل زراعت بود.

14- رسوم شحنگی و داروغگی: كه به سود شحنه و داروغه وصول می شد.

15- ساوری: پیشكشی اجباری كه از طرف رعایا در موقع ورود سلطان یا حاكم یا ماموران عالیرتبه به محل پرداخت می شد و بیشتر به جنس اخذ می شد.

16- شیلان بها: هدیه ای كه برای گستردن بزم یا ضیافت تقدیم می شد.

17- طیارات: حق سلطان در تصاحب اموال مردگان بلا وارث یا فراریان یا غائبان مفقودالاثر و چیزهای گمشده، یا اموالِ از صاحب عقب مانده مثل اسبان، اشتران و كنیزان در هنگام كوچ اردو.

18- بیغار(بیگار): به معنی كار اجباری رعایا به نفع دولت یا مالك بود كه به نحو خاصی بین رعایا سرشكن می شد. به موجب یاسای چنگیز بیغار نوعی مالیات فردی بود و حتی زنان هم از آن معاف نبودند.

19- شلتاقات و شناقص: مالیات های غیرقانونی و عوارض محلی كه از طرف مالكین فئودال یا مامورین محلی وضع می شد.

20- جزیه: پس از غلبه مغول، وصول جزیه در ایران موقوف شد و به جای آن قبچور یا مالیات سرانه برقرار گردید كه از همه رعایا بدون توجه به مذهب آنها گرفته می شد.

21- مالیات ارضی یا خراج: در زمان مغول دو نوع خراج محفوظ مانده بود یكی جنسی كه به صورت سهمی از محصول اخذ می شد. دیگری نقدی كه بر حسب مساحت زمین دریافت می گشت."(4)

برخی  زیاده روی ها در وصول مالیات، در دوره حكومت غازان و با اصلاحات وی متوقف شد، غازان كوشید با این اصلاحات، آبادانی و رونق را به ایران بازگرداند، ولی برخی از افراد قدرتمند در دولت وی كه همچنان به ایران به چشم غنیمت جنگی می نگریستند، در راه انجام این مهم، موانعی ایجاد می كردند. ولی به هر روی این اصلاحات توانست گوشه كوچكی از خرابی های به یادگار مانده از دوران چنگیز را محوسازد.

پس از دولت ایلخانی  درایران، به مدت كمتر از نیم قرن حكومت های محلی كه هر یك مدعی جانشینی مغولان بودند در ایران به مخاصمه پرداختند: آل چوپان، آل جلایر، آل مظفر، اتابكان یزد و فارس و دیگر امرای محلی. در این زمان، مناطقی از ایران دست به دست میان این حكام جابه جا می شد و هر یك، با تصرف منطقه ای، خراج جدیدی بر آن می بست؛ این در حالی بود كه حاكم قبلی نیز برای تامین هزینه های جنگ با رقیبان چنین كرده بود

وظایف اجتماعی از قبیل قضاوت و حفظ انتظامات و امنیت به عهده هیئت حاكمه یا دولت محول می شود، در نتیجه مردم مكلف می شوند مخارج دولت را تامین كنند، سهمی كه هر فرد جامعه برای تامین آن مخارج می پردازد مالیات نام می گیرد.

و گاه اتفاق می افتاد كه مردم منطقه ای در یك سال چندین بار خراج می پرداختند. این رویه ادامه یافت تا آنكه ایران در سه مرحله توسط تیمور فتح شد.

تیمور از فتح ایران هدفی جز غارت منابع مالی و انسانی آن نداشت. زادگاه تیمور از نظر فرهنگی و اقتصادی بسیار عقب مانده بود  و هدف تیمور از تصرف ایران، آن بود كه امیر نشین های خراج گزاری برای خود بیابد. از این رو هر شهری كه توسط تیمور و سپاهش فتح می شد، مورد نهب و غارت قرار می گرفت. در دوره استیلای تیموریان و تركمانان ( قرا قویونلوها و آق قویونلوها) نیز همان شیوه مالیاتی مغولان اعمال می شد تا اینكه اوزون حسن - پادشاه قدرتمند آق قویونلو- قانون نامه ای تدوین كرد تا از تعدی ماموران مالیاتی بر اموال مردم جلوگیری به عمل آورد. این قانون نامه بعدها مورد استفاده سلاطین صفوی وحتی سلاطین عثمانی قرار گرفت.

"دوران صفوی یكی از بهترین ادوار مجد و عظمت ایران و رفاه حال ایرانیان بود. در این عصر از سختی قوانین دوره های مغول و تیموریان به حد زیادی كاسته شد. در زمان صفویه درآمدهای دولت به دو بخش عمومی و خاصه تقسیم می شد.

1- مالیات ارضی:مأخذ مالیات ارضی در این دوره به طور كلی یك چهارم محصول بوده است. در زمان شاه طهماسب نسبتاً مالیات كمتری از مردم گرفته می شد. روی هم رفته نرخ مالیات ارضی چندان سنگین نبود ولی به علت تحمیلات مامورین گاه به پنج برابر نرخ اصلی می رسد.

2-آب بها یا مالیات آب: عبارت از بهای آب رودخانه ها و قنوات دولتی بود كه به زارعین فروخته می شد. این مالیات نرخ ثابتی نداشت. نرخ مالیاتی آب چشمه كمتر بود.

3-مالیات سرانه و جزیه( كه توضیح آن پیش از این آمد)

4-مستغلات: از كلیه ساختمان های شهری كه در اراضی دولتی بنا شده بود، مالیات مستغلات دریافت می شد. در آن زمان كلیه اراضی شهری متعلق به دولت یا حاكم كه نماینده دولت بود، می بود.

5-اغنام و احشام: این مالیات از گله های گاو و گوسفند و اسب و شتر كه در صحاری چرا می كردند، وصول می شد.

6-گمرك: در عهد صفویه در تمام سرحدات ایران دفاتر گمركی منظمی وجود داشت. گمرگات تحت نظارت مامورین دولت اداره می شد و اجاره دادن آن مرسوم نبود. در داخل كشور در نزدیك هر یك از شهرها مامورین راهداری مبلغی از امتعه عبوری دریافت می داشتند كه مظنه آن متفاوت بود. از بار شتر بیش از بار قاطر، از بار قاطر بیش از بار یابو، و از بار یابو بیش از بار الاغ عوارض دریافت می شد. مال سواری و بارهای آذوقه كاروان ها از پرداخت حق راهداری و از گمرك معاف بود. عوارض راهداری به مصرف حراست و امنیت راهها می رسید و اگردستبردی به كاروانی زده می شد، حاكم محل مسئول ادای غرامت صاحب كالا بود و همین نكته موجب امنیت كامل شوارع مملكت شده بود.

7-اصناف و ارباب صنایع: این مالیات همان تمغای زمان مغول بود كه به نقد دریافت می شد. در ابتدای زمان صفویه به پیروی از عهد مغول مبلغ آن نسبتاً زیاد و بار مالیات سنگین بود. شاه طهماسب اول تمغا را برای همیشه لغو نمود و مالیات معتدل تری بر پیشه و بازرگانی وضع كرد كه آنرا بنیچه نامیدند. بعضی از اصناف به كلی از دادن مالیات معاف بودند، ولی آنها هم تا حدودی مجاناً برای شاه كار می كردند و به این ترتیب یعنی از طریق بیگار، مالیات خود را می پرداختند.

8-بیگار یا بیغار: بیگار به معنای كار اجباری و مجانی رعایا و صاحبان حرف است به نفع دولت.

9- هدایا و پیشكش: در عهد صفویه در نوروز و میلاد حضرت رسول اكرم(ص) پیشكش هائی به سلطان داده می شد. مخارج آشپزخانه، حرم، خدام، صنعتگران خاصه پادشاه و به طور كلی مخارج داخلی دربار از این راه تأمین می گشت.

در كشور ما بیشترین مالیات از طبقاتی دریافت می شود كه درآمد ثابت و اندكی دارند و بیشترین فشارهای ناشی از تورم بر زندگی آنان تحمیل می شود. این گروه های شغلی مانند كارمندان، كارگران و معلمان و در یك كلام آنانكه درآمدها آنان وابسته به دولت است با پراخت 10% از درآمد ماهانه خود به عنوان مالیات، عمده ترین گروه پرداخت كننده مالیات هستند.

10- معادن: استخراج معادن و صید مروارید به پادشاه تعلق داشت. ثلث استخراجات بابت مخارج محسوب و بقیه به پادشاه داده می شد.

11- منافع دارالضرب یا ضرابخانه: در زمان پادشاهان صفوی دو درصد عواید ضرابخانه متعلق به دولت بود.

12-مخارج دیوان: نوعی مالیات اضافی بود كه به رعایا تحمیل می شد از قبیل هزینه چراغانی، غذا، منزل، درشكه پادشاهان و سفرا و سایر اطرافیان كه از شهرها می گذشتند و یا در این نواحی اقامت می كردند.

13-تنباكو: از تنباكو عوارض مخصوصی گرفته می شد.

14- اخراجات و خارجیات: عبارت از برخی مالیات های دائمی و پاره ای مالیات های فوق العاده بود كه طبق دفتر یا خارج از دفتر مالیاتی از رعایا اخذ می شد.

15-مالیات ابریشم: یك سوم از محصول ابریشم به شاه اختصاص داشت.

16-تیول و اقطاع: در زمان صفویه برای تامین حقوق سپاهیان اراضی و املاك را به تیول به آنها می دادند. تیول بر دو نوع بود:

1-تیولی كه به طور دائم وابسته به مقام و منصبی بود.

2-تیولی كه هر سال از طرف مستوفی الممالك به اشخاص واگذار می شد.

17- سیورغال: ( به ضم سین و یاء ) نوعی معافیت مالیاتی بود كه به نفع بعضی از اشخاص به طور موروثی برقرار می شد و به این ترتیب ناحیه ای از نواحی كشور از پرداخت مالیات و عوارض به خزانه دولت معاف می گشت. سیورغال را به عنوان حقوق و مستمری به عضو رسمی می دادند. سیورغال با اقطاع این تفاوت را داشت كه سیورغال قابل انتقال به وارث بود ولی تیول برای دوره تصدی مامور یا مادام العمر او داده می شد.

18-خالصجات: املاك اختصاصی شاه را خالصه می گفتند. در دوران صفویه املاك خالصه توسعه پیدا كرد." (5)

دولت های افشاریه و زندیه كه  تا پیش از روی كار آمدن قاجار بر بخش هایی و یا تمام ایران حكومت می كردند، از نظام مالیاتی صفویه پیروی می كردند.

پس از قریب به هفتاد سال كشمكش میان قدرت های موجود در ایران، در نهایت آقا محمدخان قاجار موفق به تشكیل دولت یكپارچه قاجار شد، قاجاریان در حدود 150 سال بر ایران حكومت كردند و در این مدت اقتصاد ایران به شدت آسیب دید.

"در دوران سلطنت سلسله قاجار نظیر ادوار گذشته "مالیات ارضی" مالیات اساسی و عمده كشور و مهمترین منبع درآمد دولت بود. البته به جز این مالیات، مالیات های دیگری نیز مرسوم بود كه ذیلاً به ذكر هر یك می پردازیم:

1- مالیات ارضی: مالیات ها را در ابتدا برحسب جنس برآورد می كردند و سپس در غالب موارد به ماخذ معین به نقد مبدل می ساختند، یعنی تسعیر می نمودند. مالیات دهات به طور یك كاسه تعیین می شد و این مبلغ به وسیله مقامات محلی در میان افراد روستائی تقسیم می گشت. این نوع مالیات بندی دستجمعی را بنیچه می خواندند. نرخ مالیات بر حسب آنكه ملك، اربابی یا متعلق به دولت و پادشاه بود، تفاوت می كرد. محصول صیفی و برنج زمین اربابی اگر با آب قنات و كهریز مشروب می شد، به قرار صدی پانزده(15%) و چنانچه با آب رودخانه آبیاری می گشت، صدی بیست (20%) و در صورتی كه از آب چاه و تالاب سیراب می گردید، صدی پنج(5%) مالیات می پرداخت.

2-بنیچه: عبارت بود از صورت تقسیم مالیات هر ده بر آب و خاك آن ده، به نحوی كه سهم هر جریب زمین یا هر ساعت آب، به عبارت دیگر هر واحد مالیاتی معین و بدهی هر ملك از كل مبلغ مالیات مشخص گردد.

برای آنكه سربازگیری نیز مثل مالیات بر یك پایه اصولی مستقر شود بنیچه مالیاتی را برای گرفتن سرباز از دهات نیز مأخذ قرار دادند.

3- باج یا صادرات: یكی از تحمیلات شاقه به رعایا پولی بود كه برای امور اتفاقی از آنان گرفته می شد و آن را صادر، باج و یا صادرات می گفتند. مثلا اگر احتیاج به تعداد اضافی سرباز بود، یا پادشاه می خواست قنات تازه ای حفر كند، یا عمارتی بسازد و از قبیل این وقایع، موجب می شد مبلغی به اسم صادر، علاوه بر مالیات مشخص از رعایا مطالبه و وصول گردد.این مالیات گاه بر تمام افراد كشور و زمانی بر ناحیه بخصوصی وضع می شد.

4- سورسات: عبارت از ارزاقی بود كه به زور از انبارهای مردم جهت پذیرائی مهمانان و فرستادگان دولت و قاصدان از طرف حكام وصول می شد.

5- مالیات های متفرقه: علاوه بر مالیات های مقرر، در پاره ای موارد مالیات های گوناگون و بعضاً عجیبی از مردم وصول می شد. مثلا دهی در یك قرن پیش جهت تهیه گهواره برای فرزند بخشدار ملزم به پرداخت مبلغی شده بود و تا سال ها بعد مرتبا این مبلغ وصول می شد.

6- مالیات سرانه و جزیه: در اواخر عهد ناصرالدین شاه نرخ جزیه برای هر 180 نفر غیرمسلمان 150 تومان بود.

7-مالیات رؤسای عشایر: در آغاز سال نو، رؤسای عشایر مالیات مخصوصی به شاه می پرداختند كه روی هم رفته تشكیل باج سنگینی را می داد.

8- خانواری: صحرانشینان و ایلات به جای پرداخت مالیات ارضی سالانه مبلغی به عنوان مالیات خانواری به پادشاه می دادند. این مالیات به وسیله رؤسای ایلات از خانواده جمع آوری می شد. نرخ مالیات خانواری در نقاط مختلف كشور متفاوت بود. قبل از مشروطیت از هر خانواری 5 قران مالیات اخذ می شد.

9-مالیات مستغلات: از كلیه ساختمان های شهری مبلغی به عنوان كرایه زمین از طرف دولت دریافت می شد.

10-بیگار: به موجب فرمان سال 1307 مقرر شد از مردم برای راه سازی بیگار بگیرند و هر فرد ذكور 16 تا 50 ساله موظف شد سالی چند روز در راه ها بیگاری كند. كسانی كه قادر به بیگاری نبودند باید مبلغی از این بابت بپردازند تا به جای آنان افراد دیگری به كار گماشته شوند. طبقات روحانی متعلق به كلیه مذاهب، معلمان مدارس، سربازان و پاسبانان از این كار معاف بودند و نیز مقرر شد هر پنج سال یكبار حیوانات باركش هرولایت را به مدت 20 تا 30 روز برای حمل مواد و مصالح راه سازی از صاحبان آنها بگیرند.

11- آب بها یا حق الشرب: علاوه بر آب رودخانه ها و قنات های دولتی، گاه از چاه ها نیز وصول می شد.

12-منافع دارالضرب: در زمان قاجاریه از عواید حاصل از عملیات ضرابخانه ها 5/7 درصد مالیات اخذ می شد.

13-معادن: استخراج معادن و فلزات قیمتی و صید مروارید نظیر ادوار گذشته به شاه تعلق داشت.

14-پیشكش و هدایا: كه مانند ادوار گذشته رواج داشت و بر دو نوع بود: عادی و اتفاقی.

الف- پیشكش عادی: تعارفاتی بود كه هر سال در عید نوروز حكام و رؤسای قبائل و سایر صاحب منصبان بزرگ برای پادشاه می فرستادند.

ب- پیشكش اتفاقی: كه معمولاً از كسانی كه می خواستد منصبی بگیرند، اخذ می شد و در واقع بهای آن منصب به شمار می رفت.

15-اغنام و احشام: نرخ مالیات اغنام و احشام در نقاط مختلف و در ازمنه متفاوت فرق داشت.

16-زنبور عسل: در فرمان سال 1307 مقرر شده بود از هر كندوی زنبور عسل 10 شاهی یا نیم قران مالیات وصول نمایند.

17-تیول و سیورغال: در اضلاع مختلف مملكت به علما، قضات و امرا و اعضای خاندان سلطنت و سپاهیان، سیورغالات یا تیولات داده می شد و مالیات آنجا به جهت مدد معاش و وظایف و مواجب ایشان مقرر می گشت.

18-مالیات اصناف: مالیات كسبه و صنعتگران بر روی اصناف بسته می شد و هر صنف مسئول پرداخت مالیات خود بود.

19-تنباكو: در زمان قاجاریه، عشوری از تنباكو وصول می شد.

20-مطلق العنانی: در كردستان و بیجار، رعایا در موقع تغییر محل و نقل مكان از ملكی به ملك دیگر مجبور بودند مبلغی از 34 قران تا 8 تومان به عنوان مطلق العنانی و آزاد بودن به حكومت یا پیشكار مالیه بپردازند و ورقه اجازه نامه به اسم "تعلیقه" دریافت دارند. بدون در دست داشتن این ورقه، هیچ رعیتی حق انتقال به جای دیگر و تغییر محل را نداشت.

21-گمرك: در اواخر عهد صفویه به مناسبت تنزل عواید گمركی، درآمد گمرك به اجاره واگذار شد. این روش مدت دویست و سی و دو سال یعنی از 1085 تا 1317 هجری قمری متداول بود. بر اثر انقعاد قراردادهای گلستان و تركمان چای، ایران استقلال گمركی خود را از دست داد و دیگر تغییر نرخ حقوق گمركی بدون جلب موافقت دولت های روس و انگلیس و فرانسه و سایر دول متحابه (دوست) امكان پذیر نبود. نرخ حقوق گمركی در زمان صفویه 3 درصد بود، بعد این نرخ به چهار درصد افزایش یافت و تا اوائل سلطنت قاجاریه برقرار بود."(6)

مالیات در زمان حاضر

نظام مالیاتی در كشور ما از سابقه طولانی برخوردار است و حكام و سلاطین مالیات های متنوع و گوناگونی را بر مردم تحمیل می كردند. ولی با این حالبرخی سلسله ها در ایران، نظیر سامانیان، سلجوقیان و صفویان تنها از طریق مالیات های ساماندهی شده، شهرهای آباد، مدارس بسیار، راه های امن، كاروانسراهای فراوان، مزارع و باغات آباد و در یك كلام اقتصاد پر رونق و رو به رشدی را ایجاد كردند. باید توجه داشت كه چنین رونق اقتصادی در این دوران به منابع درآمدی مانند نفت و گاز متكی نبوده است. اتكا به درآمد نفت حداقل از زمان قرارداد دارسی در اوایل قرن بیستم آغازشد و از زمان پهلوی و به ویژه در دوران محمدرضا پهلوی شدت یافت. ولیبا نگاهی به تاریخ روشن می شود كه می توان بدون اتكا به نفت، اقتصادی پر رونق پدید آورد و این مهم، میسر نمی شود جز با جدی گرفتن "مالیات". مالیات را در كلامی ساده وروشن می توان چنین تعریف كرد:"وظایف اجتماعی از قبیل قضاوت و حفظ انتظامات و امنیت به عهده هیئت حاكمه یا دولت محول می شود، در نتیجه مردم مكلف می شوند مخارج دولت را تامین كنند، سهمی كه هر فرد جامعه برای تامین آن مخارج می پردازد مالیات نام می گیرد"(7)

مالیات ها را در مجموع می توان به دودسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم كرد. "مالیات مستقیم، مالیات هایی است كه دولت به طور مشخص از برخی افراد می گیرد؛ مانند: مالیات بر حقوق كارمندان دولت. ...و مالیات غیرمستقیم، دریافت هایی است كه دولت بیشتر به طور غیرمستقیم و مثلاً از طریق افزایش قیمت كالاها از مردم جمع آوری می كند."(8)

مالیات مستقیم معمولاً مبناهای دائمی مثل درآمد و دارایی است و از ثبات بیشتری برخوردار است.كه به بخش های زیر تقسیم می شود:

مالیات بر دارائی: مالیات سالانه املاك، مالیات مستغلات مسكونی خالی، مالیات بر اراضی بایر،مالیات برارث، حق تمبر.

مالیات بردرآمد: مالیات بردرآمد املاك، مالیات بردرآمد كشاورزی، مالیات بردرآمد حقوق، مالیات بردرآمد مشاغل، مالیات بردرآمد اشخاص حقوقی، مالیات بردرآمد اتفاقی، مالیات بر جمع درآمد ناشی از منابع مختلف.

ولی مالیات غیرمستقیم بیشتر از فعالیت ها و عملیات اشخاص مانند مصرف یا تولید كالا، واردات، و مصرف و فروش گرفته می شود. " در كشورهایی همچون ایران به علت این كه هنوز دستگاه مجهزی برای گرفتن این گروه از مالیات ها( مستقیم) وجود ندارد دریافت مالیات غیرمستقیم آسان تر است و به همین دلیل این مالیات ها سهم بالایی از كل مالیات را دارا هستند. در كشورهای پیشرفته، مالیات ها تا حدود 80 درصد هزینه های عمومی را تامین می كنند... در حالی كه كشورهای در حال توسعه به دلیل پائین بودن تولید ناخالص ملی دولت امكان دریافت بیشتر مالیات از منابع درآمدی را ندارند"(9)

نظام مالیاتی كارآمد به دولت ها كمك می كند تا از تجمع ثروت در طبقه یا طبقات خاصی جلوگیری كند، و از این طریق، راه را برای دستیابی به عدالت اجتماعی می گشاید. ولی متاسفانهدر كشور ما بیشترین مالیات از طبقاتی دریافت می شود كه درآمد ثابت و اندكی دارند و بیشترین فشارهای ناشی از تورم بر زندگی آنان تحمیل می شود. این گروه های شغلی مانند كارمندان، كارگران و معلمان و در یك كلام آنانكه درآمدها آنان وابسته به دولت است با پراخت 10% از درآمد ماهانه خود به عنوان مالیات، عمده ترین گروه پرداخت كننده مالیات هستند، ولی گروه های دیگر شغلی كه به كار تجارت در سطح خرد و كلان آن اشتغال دارند، از پرداخت مالیات به صورت مستمر و سازماندهی شده، فارغ اند و یا به انحای مختلف از زیر بار آن شانه خالی می كنند.

پرداخت مالیات به معنی مشاركت در اداره كشور است و نه بار سنگین و یا مبلغی كه باید به اكراه پرداخت. " امروزه ثابت شده است حكومتی موفق تر و مردمانی پیشرفته تر و نظامی كاراتر است كه هزینه های حاكمیت را بر مبنای وصول مالیات تنظیم و مستقر كرده باشد."(10)  در كشورهایی كه مردم سالاری در آنها نهادینه شده است، مشاركت مردم، تنها به رای دادن در انتخابات محدود و منحصر نمی شود، بلكه مردم در تمام جوانب زندگی اجتماعی در حاكمیت سهیم و شریك اند. " در كشورهایی كه بین مردم و حكومت فاصله وجود دارد، مردم قانون حكومت را اجرا نمی كنند... و یكی از افتخارات مردم در جوامع استبدادی این است كه قانون حكومت را اجرا نكنند، مالیات نپردازند، قوانین پلیس را اجرا نكنند. وظیفه اداری را خوب انجام ندهند و تكالیف اجتماعی اشان را انجام ندهند."(11) جامعه و مردم ما در حافظه نزدیك خود، استبداد و خودكامگی را ضبط كرده و هنوز پس از قریب به 27 سال استقرار جمهوری اسلامی، به تمامی به دموكراسی و مردم سالاری دست نیافته است، چرا كه در لایه هایی از جامعه، در سطوح مختلف حاكمیت و یا مردم عادی، گریز از قانون دیده می شود. برای رفع این مشكل، جز از طریق رواج فرهنگ مشاركت و گسترش نهادهای مردمی و دموكراتیك چاره ی دیگری نمی توان تصوركرد.

منابع:

1-    شاپوریان. عنایت الله، بیست و پنج سده مالیات- ص46

2-    زرین كوب عبدالحسین- تاریخ ایران ص 380

3-    شاپوریان ص 90

4-    شاپوریان- صص 90 تا 96

5-    همان صص 108 تا 115

6-    همان صص 125تا 141

7-    متین، علیرضا- فرهنگ قانون گریزی و ناكارآمدی نظام مالیاتی كشور- نشر قطره 1382- ص 18

8-    یوسفی احمدعلی، نظام مالی اسلام- ص 15

9-    همان ص214

10-متین ص 19

11-همان ص 34