تبیان، دستیار زندگی
وی متخلص به كسایی است و در مرو به دنیا آمد و علاوه بر قریحه شاعری در مراتب علمی و به ویژه در علم صرف بر دیگران مقدم بود. در اواخر عهد سامانی و اوایل عهد غزنوی مى زیست. در آغاز كار مداّح وزیرانی چون: ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شاعری ولایت مدار

به مناسبت  درگذشت کسایی مروزی

سال و محل تولد:    341 هـ.ق. - مرو /سال و محل وفات:    بعد از 391 هـ.ق. 

شاعری ولایت مدار

وی متخلص به كسایی است و در مرو به دنیا آمد و علاوه بر قریحه شاعری در مراتب علمی و به ویژه در علم "صرف" بر دیگران مقدم بود. در اواخر "عهد سامانی" و اوایل "عهد غزنوی" مى زیست. در آغاز كار مداّح وزیرانی چون: "عبیدالله بن احمد عتبی"(م 372 هـ.ق.)، وزیر "نوح بن منصور سامانی" و شاهانی چون "سلطان محمود غزنوی" بود؛ ولی در اواخر عمر از این كار پشیمان شد. "ناصر خسرو" در قصیده های خود از او یاد مى كند. او در عهد خود مشهور بوده و با توجه به اشعارش از شاعران شیعی زمان خود به شمار مى آید وی در مدح حضرت امیرالمؤمنین(ع) اشعار زیادی دارد و نخستین شاعری بود كه در موعظه و حكمت به مراحل مهمی از پیشرفت رسید . كسایی در اواخر عمر به تهذیب نفس و تصفیه ی باطن پرداخت و در كسوت زهد و ورع زیست. در "شاعران هم عصر رودكی" نام وی "ابوالحسن علی محمد" ذكر شده و آمده است كه او تا سال هایی پس از (419 هـ.ق) مى زیسته است.اثر وی: "دیوان" شعر، شامل سه هزار بیت.

***

کسایی مروزی در چشم اهل ادب چهره ای آشناست .شاعری توانا و طبیعت گرا که به جرات می توانیم او را از پیشتازان سبک خراسانی در ادب فارسی قلمداد کنیم .در ذهن کسی چون من که شیفته ی اشعار رودکی پدر شعر کلاسیک هستم ، حکیم کسایی همدوش و همپایه ی رودکی است ، با این تفاوت که در حوزه ی اعتقادات دینی میان او رودکی فاصله ای به مسافت عرش تا فرش وجود دارد . رودکی با همه ی عظمت و لطافت سخن در قصیده ، ستایشگر کسانی است که اگر بسیار خوشبینانه به آنها نگاه کنیم باید بگوییم مردمی خوب و دانشور بوده اند ؛ اگرچه امرا و پادشاهان و به خصوص وعاظ السلاطین در تاریخ ایران زمین عموما نه خوب بوده اند و نه به معنی دقیق کلمه دانشور  ؛

بلکه خوبان دانشور و دین باوران غالبا کسانی بوده اند که از مسند قدرت و اهل قدرت ، فاصله می گرفتند و هم در آنها به دیده ی تحقیر می نگریستند . این ناصرخسرو قبادیانی است که می گوید:

من آنم که در پای خوکان نریزم

مر این قیمتی در لفظ دری را

پسنده است با مدح و عمار و بوذر

کند مدح ،محمود مر عنصری را ...

شاعری ولایت مدار

به هر صورت کسایی مروزی از زمره شاعرانی است که از ذوق سرشار و لطافت و قدرت کلمه و کلام ، برای پاسداشت حقی استفاده کرده است که قرن ها توسط همان ایاز دوست ها و شیخ شارحان از چشم عامه ی مردم پنهان نگاه داشته شده بود و آن کلمه ی حق چیزی نبوده و نیست جز اعلام افضلیت و مظلومیت و عظمت امیر مومنان علی علیه السلام ! دقیقا در همان روزگاری که شاعرانی چون انوری ، ابیوردی و امیر معزی برای ستایش دروغین اهل قدرت زمان خویش آنها را در شجاعت برابر بلکه برتر از علی (ع) می نهادند و از ذوالفقار و خیبر و ... سود می جستند تا به دروغ محض ، فلان سلطان یا امیر را بستایند . دقیقا در همان روز و روزگاران کسایی مروزی با زبان و شعر فریاد برمی آورد که :

فهم کن گر مومنی فضل امیر المومنین

فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین

فضل زین الاصفیا داماد فخر انبیا

کافریدش خالق خلق آفرین ، از آفرین

این است که می گویم در حوزه ی باورهای ایمانی میان کسی چون کسایی که این چنین می خروشد وبا کسی – حتی چون رودکی – که در قصیده ی خویش وزیری را به جهت تمسک به مذهب مردی که سالها بعد از رحلت پیامبر به دنیا آمده ، می ستاید ، تفاوتی بیشتر از عرش تا فرش است . آن در ستایش امام علی (ع) برای نشر ایمان شعر می سراید و این و امثال این برای بدست آوردن نام و نان ، کلمه و کلام را وسیله ساخته اند. از کسایی بشنویم:

مرتضی و آل او با ما چه کردند از جفا

یا چه خلعت یافتیم از معتصم یا مستعین

کاین همه مقتول و مسمومند و مجروح از جهان

وین همه میمون و منصورند ، امیر الفاسقین

شاعری ولایت مدار

آری ، همین امیر الفاسقین ها بودند که جبه شیخ الشیوخی و قاضی القضاتی را بر تن عالمانی می کردند که هنری جز تایید غاصبان خلافت علی (ع) را نداشتند و هرگاه در آثارشان می خواستند به حقی از حقوق یا فضیلتی از فضایل یا مظلومیتی از علی و آل علی (ع) بپردازند به قول زنده یاد اخوان ثالث :

... در بنان در فشانش کلک شیرین سلک می لرزید

حبرش اندر محبر پر لیقه چون سنگ سیه می بست

زآنکه فریاد امیر عادلی! چون رعد برمی خاست...

و اگر کسی مانند " حافظ ابن عقده " در مجامع عمومی به انتقاد از اصحاب سقیفه مشغول شد، حکم به شیعه بودنش می دادند و از ذکر احادیثش ابا می نمودند . همچنان که محمد بن جریر طبری را به جرم نوشتن پاره ای از حقایق شبانه درداخل منزلش به خاک سپردند و ابو عبد الرحمن احمد بن علی نسائی را به دلیل نوشتن کتاب « خصائص العلوی » و جلوگیری مردم از ناسزا گفتن به علی (ع) در دمشق بر فراز منبر فرو کشیدند و زیر ضربات مشت و لگد کشتند .

بنابراین بر شهامت و شجاعت کسایی مروزی باید آفرین گفت که گفت :

ای بدست دیو ملعون سال و مه گشته اسیر /تکیه کرده بر گمان برگشته از عین الیقین

و در همین قصیده با اشاره به حدیث مشهور نبوی (ص) می گوید :

لا فتی الا علی بر خوان و تفسیرش بدان/یا که گفت و یا که داند گفت جز روح الامین

اما به گمان من از همه ی این ها مهم تر پرداختن کسایی است به احادیثی از حضرت رسالت پناهی (ص) که در آنها به تصریح تمام ، قبول فرایض دینی در پیشگاه حضرت حق را در گرو تمسک و تولای به امام علی (ع)و خاندان مطهر او می داند. وی می گوید :

گر نیاسایی تو هرگز ، روزه نگشایی به روز

وز نماز شب همیدون ریش گردانی جبین

بی تولا بر علی و آل او دوزخ تو راست

خوار و بی تسلیمی از تسنیم و از خلد برین

بدینگونه شاعر بزرگ قرن چهارم آب پاکی را به روی دست تمام کسانی می ریزد که فکر می کنند :

« بی حب علی راه به جائی بتوان برد »!

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی – بخش ادبیات تبیان