تبیان، دستیار زندگی
جامعه شناسى نیروهاى اجتماعى, یكى از عرصه هاى مهم جامعه شناسى سیاسى است. در این میان, رویكرد ساختارى در میان نظریه پردازان علوم اجتماعى بسیار رایج بوده و هست و این تحقیق نیز از این رویكرد متإثر است. در رویكرد ساختارى, به نقش و كاركرد ساخت هاى سیاسى توجه شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

كار ويژه هاى روحانيت

كار ویژه هاى روحانیت
قسمت اول را اینجا مطالعه بفرمایید

  1. جامعه شناسى نيروهاى اجتماعى, يكى از عرصه هاى مهم جامعه شناسى سياسى است. در اين ميان, رويكرد ساختارى در ميان نظريه پردازان علوم اجتماعى بسيار رايج بوده و هست و اين تحقيق نيز از اين رويكرد متإثر است. در رويكرد ساختارى, به نقش و كاركرد ساخت هاى سياسى توجه شده و تإثير آن را بر فرايندهاى سياسى مورد بررسى قرار مى دهد.(1)

ساخت سياسى و اجتماعى روحانيت نيز داراى كار ويژه هايى است كه از ظرفيت و تواناييهاى موجود در آنان ناشى مى شود. بعد از انقلاب و تغيير در ساخت روحانيت, كار ويژه هاى آن نيز دچار تحول شده و كار ويژه هاى ديگرى نيز الزاما به آن واگذار گرديده است; مانند: كار ويژه هاى اقتصادى, سياسى و اجتماعى. اگر چه نمى توان ادعا كرد كه اين نوشتار به همه كار ويژه ها و تواناييهاى اين نهاد پرداخته است; اما شايد بتوان گفت كه اين موارد, نمود و بروز بيشترى دارد.

الف ـ دفاع از شريعت و ترويج آن;اين مورد, اساسى ترين كار ويژه روحانيت تلقى مى شود:

((ترديدى نيست كه حوزه هاى علميه و علماى متعهد در طول تاريخ اسلام و تشيع, مهمترين پايگاه محكم اسلام در برابر حملات و انحرافات و كجرويها بوده اند. علماى بزرگ اسلام در همه عمر خود, تلاش نموده اند تا مسايل حلال و حرام الهى را بدون دخل و تصرف ترويج نمايند.))(2)

اين كار ويژه, نشانگر فلسفه وجودى روحانيت است. چنانكه ستيز آنان بارژيم پيشين نيز به دليل رفتار ضد شرعى و تهديد مبانى دينى حكومت بود. و البته تحليل رفتار سياسى روحانيت به عنوان حاملان, مفسران و مروجان شريعت, بدون شناخت اين كار ويژه, دچار كاستى است.

ب ـ كار ويژه هبستگى و وفاق اجتماعى

يكى از آفتهايى كه جوامع در حال گذار را تهديد مى كند, بحرانهاى ناشى از دگرگونى است. اين وضعيت, جامعه در حال تغيير را دچار از هم گسيختگى ساخته و شكافهاى اجتماعى رافعال و فرايند نوسازى را دچار چالش مى سازد.براى حل و رفع اين بحران, روحانيت مى تواند با برخوردارى از تواناييهاى نمادين, بويژه به كارگيرى نمادهاى دينى, به برانگيختن حس همبستگى در جامعه كمك نمايد. منظور از همبستگى و وفاق اجتماعى, به هم پيوستن و مجتمع ساختن اجزاى يك جامعه و واحدهاى كوچك آن به يك كل همبسته تر مى باشد; به نحوى كه توان آن اجزإ و واحدهاى كوچك و پراكنده و مختلف, انباشته و متمركز شود و از طريق هميارى و همكارى آحاد جامعه و حمايت آنان از نظام سياسى بحرانهاى حاصل ازدوران گذار را حل نمايد.

ج ـ فرايند بسيج اجتماعى

موضوع مشاركت توده اى و اقدام عمومى در فعاليتهاى سياسى ـ اجتماعى, از پيش شرطهاى ايجاد تعادل يا عدم تعادل در سيستم سياسى به شمار مى رود.تبديل مردم به شهروندان فعال, موجب افزايش ظرفيت نظام سياسى در پاسخگويى به تقاضاها و مشكلات اجتماعى مى گردد. روحانيت به لحاظ تاريخى نشان داده است كه از مهمترين عوامل بسيج كننده, حمايت كننده و حركت دهنده جامعه به سوى ارزشهاى سياسى است و به تعبير امام خمينى, ((آنكه ملت را بسيج كرد, آن روحانيون بودند.))(3) در نظام روحانيت شيعه, به واسطه وجود مسإله تقليد, نوعى رابطه معنوى ميان توده مردم و رهبران مذهبى ايجاد شده است; به طورى كه مردم تحت دستورات ونظرات رهبرى مذهبى قرار داشته و نوعى همنوايى ميان آنان وجود دارد. روحانيت به عنوان شبكه ارتباطى مستمر ميان رهبر و مردم, نقش مهم در بسيج توده ها داشته است; به گونه اى كه بزرگترين بسيج در تاريخ انقلابها را سامان داده است. (4)

دـ جامعه پذيرى سياسى

جامعه پذيرى سياسى,يعنى آشنا شدن فرد با ارزشها و ايستارهاى جامعه خويش كه طى آن ايستارهاى سياسى فرد شكل مى گيرد. جامعه پذيرى سياسى, موجب انتقال و دگرگونى فرهنگ سياسى شده و راهى است براى انتقال انديشه ها و باورهاى سياسى يك نسل به نسل ديگر; همان فرايندى كه انتقال فرهنگ ناميده مى شود.(5) از آنجا كه مذاهب دنيا, حاملان ارزشهاى فرهنگى و اخلاقى هستند; به طور طبيعى پيامدهاى سياسى داشته و بر مسايل سياسى و سياستهاى عمومى تإثير مى گذارند. بنابر اين, روحانيت شيعه نيز در كنار ساير عاملان و نهادهايى كه در جامعه پذيرى سياسى نقش ايفا مى كنند, قرار مى گيرد. آنان مى توانند از طريق داخل كردن ارزشهاى دينى در فرهنگ سياسى جامعه, به طور چشمگيرى اعتماد به دولت اسلامى را افزايش داده و با پذيرش فرايندهاى سياستگذارى, ميزان مشروعيت نظام سياسى را فزونى بخشند و از اين طريق, به حل شكافهاى اجتماعى يارى رسانند.

ه'ـ كنترل نخبگان سياسى (كنترل سياست)

تإسيس دولت دينى سبب گرديد تا بر اساس يك همسويى ايدئولوژيك, روحانيون كه از دير باز داراى نفوذ اجتماعى قابل توجهى بوده اند, از جايگاه معنوى ويژه اى در ميان نظام سياسى بر خوردار شوند. اين توجه و عنايت حكومت, فرصتهاى مطلوبى را در اختيار آنان قرار داده است تا بتوانند با تإثير بر فرايند سياستگذارى و تصميم گيرى, ارزشهاى مورد نظر خود را وارد نظام سياسى كنند. بنابر اين, زمانى كه نخبگان سياسى از پذيرش ارزشهاى آنان خوددارى كرده و يا آن را مورد تهديد قرار دهند, از خود واكنش نشان مى دهند. امام خمينى درباره ارشاد و هدايت دولت و حكومت توسط روحانيون, نظراتى دارند(6) كه در بخشهاى بعدى, به برخى از آموزه هاى ايشان اشاره خواهيم كرد.

و ـ كار ويژه هاى اقتصادى روحانيت

يكى از مهمترين منابع مالى كه در عصر غيبت امام زمان (عج) در اختيار فقهاى شيعه قرار مى گيرد, وجوهى است كه مردم تحت عنوان خمس و زكات و..., با شرايط خاصى به عنوان تكليف شرعى در اختيار آنان قرار مى دهند.تا پيش از انقلاب اسلامى, مراجع و علماى عصر, از اين در آمدهاى شرعى براى حفظ هويت فرهنگى و استقلال شيعه بهره جسته و بر اساس يك رابطه سلبى با دولتها و به دور از هر گونه وابستگى به آنها , آن را صرف امور مسلمين مى كردند. بر همين اساس, با تإسيس مراكزى در جهت خدمات رسانى به طلاب و روحانيون, در حفظ استقلال آنان از دولتها تلاش مى نمودند. پس از انقلاب و تشكيل دولت دينى كه به همسونگرى در اهداف ميان روحانيون و دولت اسلامى انجاميده است اين منابع, وسيله اى است در دست مراجع وعلما تا از طريق آن, وارد فرايند توسعه فرهنگى, اجتماعى و حتى اقتصادى بشوند.


عليرضا زهيرى

تنظیم:امید واضحی آشتیانی.حوزه علمیه تبیان


پی نوشتها:

1. (( پارسونز )) در تحليل ساختار مى گويد: ((مجموعه همبسته اى از نقشها, گروهها, هنجارها و ارزشها و نهادهايى كه كنشهاى خاصى را تجويز, تحريم, تشويق و تقبيح مى كنند.)); رونالد چيلكوت, نظريه هاى سياست مقايسه اى, ترجمه وحيد بزرگى و عليرضا طيب, رسا, تهران, 1377, ص 277 .

2. صحيفه نور, ج 21, صص 88 ـ 89 .

3. صحيفه نور, ج 11, ص 130 .

4. شجاع احمدوند, فرايند بسيج سياسى در انقلاب اسلامى ايران, مجموعه مقالات سمينار انقلاب اسلامى و ريشه هاى آن, معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامى , قم, 1374, ج 2, ص 61 .

5. براى اطلاع بيشتر از بحث جامعه پذيرى سياسى, ر. ك به: آلموند و ديگران, پيشين , فصل سوم; و عبد العلى قوام, نقد نظريه هاى نو سازى و توسعه سياسى, مركز چاپ و انتشارات دانشگاه شهيد بهشتى, تهران, 1374, صص 77 ـ 85 .

6. ـــــــــــــ , روحانيت و حوزه هاى علميه از ديدگاه امام خمينى (تبيان, آثار موضوعى ), دفتر دهم, موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى, تهران, 1374 صص139 ـ 140 و ص 162 و 218 .