تبیان، دستیار زندگی
در بین دانشهاى اسلامى كم تر دانشى بسان تاریخ قلمرو فراخ و پردامنه ایى داشته و توانسته است در جاى جاى اندیشه و فرهنگ اسلامى كارگر افتد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش تاريخ در دانشهاى حوزوى
حوزه

در بين دانشهاى اسلامى كم تر دانشى بسان تاريخ قلمرو فراخ و پردامنه ايى داشته و توانسته است در جاى جاى انديشه و فرهنگ اسلامى كارگر افتد.

قرآن مهم ترين منبع دين ما راوى قصص و گزارشهاى تاريخى فراوان است و بخش درخور توجهى از آن را حكايت مردمان پيشين و داستانهاى پيامبران تشكيل مى دهد.1 قر آن همواره مردم را به سير و سفر در زمين و ديدن نشانه هاى گذشتگان فرا مى خواند.2

گفته هاى پيامبر(ص) و امامان(ع) آكنده از استفاده هاى تاريخى و تجربه هاى امتهاى گذشته است. تاريخ پرفراز و نشيب انسان در جاى جاى سخنان على(ع) در نهج البلاغه جلوه اى ويژه دارد. آن حضرت در خطبه ها نامه ها و سخنان كوتاه از مردمان پيش از خود سخن مى گويد و مردم را تشويق مى كند كه تاريخ بياموزند و آن را به نسلهاى پس از خود بسپارند و خود در نامه اى به فرزندش امام حسن مجتبى(ع) تاريخ را از منابع دانش و دانسته هاى علمى خود مى شمرد و از جايگاه بلند آن براى وى سخن مى گويد.3

امام سجاد(ع) در اهميت يادگيرى سرگذشت جنگهاى پيامبر مى فرمايد:

(كنّا نعلم مغازى النبى(ص) كما نعلم السورة من القران.)4

ما همان گونه كه سوره اى از قرآن را فرا مى گيريم تاريخ نبردهاى پيامبر را نيز مى آموزيم.

ياران امامان(ع) نيز به بايستگى فراگيرى تاريخ توجه داشته و درباره گذشته بشر، تاريخ اديان و فرق و سيرت پيامبر و امامان پژوهش مى كردند. ابان بن عثمان از شاگردان امام صادق(ع) از بزرگان شعر و ادب و تاريخ بود و شمار بسيارى از تاريخ شناسان آن روز در اين باره از وى كسب دانش كرده اند. نجاشى درباره وى مى نويسد:

(تاريخ دانانى چون ابوعبيده معمربن مثنى و محمد بن سلام از ابان بن عثمان كسب دانش كرده و در سرگذشت شاعران و انساب و ماجراهاى مهم تاريخى (ايام) از وى روايت فراوان دارند او كتابى بزرگ درباره آغاز وحى جنگها در گذشتگان و خبرهاى مرتدان نوشته است.)5

عالمان بزرگ از جايگاه بلند تاريخ بى خبر نبوده و همه دست اندركاران دانش و انديشه اسلامى از فقهاء و مفسران و متكلمان  هر يك به گونه اى با دانش تاريخ آشنايى داشته و از آن در شناسايى حقايق و ناشناخته ها سود جسته اند.

تاريخ از مباحث مهم و اساسى حوزه در سده چهارم بود و علماى نامور آن زمان در عرصه تحقيق مباحث تاريخى و شناخت تحليلى و ارائه درست تاريخ اسلام گامهاى بزرگى برداشتند.

شيخ مفيد از نخستين كسانى است كه در روشن گرى درست تاريخ اسلام كارى سترگ عرضه كرد و با نوشتن كتابهايى چون: (ارشاد) و (جمل) در شناخت درست زندگى ائمه(ع) و رخدادهاى تاريخى روزگار آنان و درشناساندن عقايد فرق اسلامى و اوضاع سياسى صدر اسلام و جنگ جمل گامهاى مثبتى برداشت.

سيد بن طاووس از دانشمندان تاريخ آشنا در سيرت پيشينيان كتابهاى بسيار گردآورده بود و از آن استفاده مى كرد. نوشته هاى او حكايت از استفاده هاى گوناگون و ارزنده او از اين دانش دارد.6

يا اثيرالدين اندلسى كه در دانشهاى رايج زمان خود نام آور بود و در فن تاريخ دستى توانا داشت. او تاريخ را به مانند مشعلى فروزان براى راه يابى در تاريكيهاى زمانه مى ديد و در زندگى علمى و اجتماعى از آن بهره مى گرفت.

اثيرالدين در وصيت به خانواده از داده هاى تاريخ سخن مى گويد و فرزندان خود را به پى گيرى مطالعه سرگذشت پيشينيان سفارش مى كند:

( وان يكثر من مطالعة التواريخ فانها تلقح عقلا جديداً.)7

دودمانم را سفارش مى كنم در سرگذشت مردمان پيشين بسيار وارسند كه دقت در تاريخ به آدمى بينشى نو مى بخشد.

سيد جمال الدين اسدآبادى شناخت رويدادهاى گذشته انسان و جهان را از بايسته هاى آموزشى حوزه مى شمرد.به نگرش وى حوزويان مى بايست براى كاميابى دركار پژوهش و پيام رسانى به دانش تاريخ مجهز شوند و دگرگونيهاى جامعه هاى انسانى را در ادوار گوناگون آن دنبال كنند.

سيّد بويژه در تاريخ اسلام و مسلمانان و سرگذشت دانش داراى آراى كم مانند بود.8

شهيد مدرّس نيز به تاريخ نگاهى ژرف داشت. او بخشى از فرصتهاى ارزش مند خود را به خواندن كتابهاى تاريخى از نوينسدگان بزرگ جهان اختصاص داده بود. شهيد مدرس در روزهاى تعطيلى حوزه نجف براى ديدن نشانه هاى به جاى مانده از تمدن باستانى بابل ومدائن در عراق به سير و سفر مى پرداخت و در آثار باستانى به دقت مى نگريست. آن مرزبان انديشه به پژوهشگران حوزه سفارش كرده است:

(تاريخ را يكى از درسهاى حوزه هاى علمى در بخش دروس خارج قرار دهند.)9

علامه امينى كه سرتاسر زندگى پربار خود را در پژوهشهاى تاريخى سپرى كرده بر طلاب واجب مى شمرد سرگذشت اسلام و جهان را بياموزند و با سير و سفر در ژرفاى تاريخ و سياحت در كرانه هاى دنيا انسان و جهان را كشف كنند.10

سخن در اين است كه اين همه توجه قرآن و پيشوايان دين به تاريخ براى چيست؟ و جويندگان در پى چه چيزى از گذشته بايد باشند؟

آيا براى خشنودسازى حس كنجكاوى و آگاهى از رويدادهاى حيرت انگيز و جنگها و خبر شاهان و وزيران و& بايد به سراغ گذشته رفت و از اين راه بر فضل و كمال خود افزود و يا براى عبرت و اندرز و يا بالاتر براى بهره مندى از دانش پيشينيان و كشف انگيزه هاى رويدادها مى بايست در مدرسه تاريخ حاضر شد!

آشنايى نزديك با تاريخ نشان مى دهد كه تاريخ منبعى سرشار و در خور توجه است. تاريخ هم مايه شادابى روح و روان است و هم آيينه رهيابى به فرهنگها و مكتبها و در يك جمله كليد بهره مندى از دستاوردها و ميراث پيشينيان. ما بايد تماشاگر تمام زمانها و مكانها باشيم تا از گنجينه اى كه بشر در درازناى تاريخ خود گردآورده بهره بريم.

سرگذشت پيشينيان افزون بر شناخت دستاوردهاى گذشته در شناخت رويدادها دانشها و فرهنگهاى كنونى نيز تأثير دارد; زيرا فرهنگ و دانش امروز ما زير نفوذ گذشته است و نمى توان دستاوردهاى فرهنگى و معنوى كنونى را جداى از پديده ها و دانش و فرهنگ گذشته دنبال كرد. بلكه براى رسيدن به حقيقتها و دانشهاى موجود بايد به گذشته آنها نظر افكند و آن را دقيق شناخت.

توجه به اين نكته پيوستگى علم تاريخ را با ديگر دانشهاى حوزوى مى نماياند. همان گونه كه بين منطق و كلام پيوند است و بدون منطق نمى توان استدلال كلامى را استوار ساخت در فهم قرآن، فقه و كلام اسلامى و انديشه هاى كلامى هم بدون آگاهى از تاريخ ره به جايى نمى توان برد.

علامه امينى مى نويسد:

(اگر تاريخ را به دانش رجال و طبقات گسترش دهيم نياز فقيه در تصحيح اسناد و مدارك به تاريخ محسوس تر است. و ضرورت استوارى مدارك فتوا محدث را براى اطمينان به صدور روايات به آستانه تاريخ مى كشاند; زيرا حديث در پاره اى موارد با تاريخ در هم آميخته است مثل روايات قصص پيامبران و پژوهش دستورات آنان مفسر نيز در بررسى قصص و كار و بار گذشتگان و شان نزول آيات از دانش تاريخ بى نياز نيست و پژوهنده هر دانش در مى يابد كه نيازمند تاريخ بوده و نتيجه نهايى جز با همراهى گذشته آن علم به دست نمى آيد.)11


پى نوشتها:

1. (اصول كافى) كلينى ج621/2. دارالتعارف; (بحارالانوار) علامه مجلسى ج115/89 مؤسسه الوفاء.

2 . سوره (انعام) آيه 11; سوره (نحل) آيه 36.

3 . (نهج البلاغه) صبحى صالح نامه 31.

4 . (البدايه و النهايه) ابى الفداء ابن كثير ج297/3. داراحياء التراث العربى بيروت.

5 . (رجال النجاشى) ابى العباس نجاشى تحقيق جواد نائينى ج80/1 دارالاضواء بيروت.

6 . (كشف المحجه لثمرة المهجة) سيد بن طاووس28/ افست داورى قم.

7 . (هدية الاحباب) شيخ عباس قمى18/ اميركبير.

8 . مجله (حوزه) شماره49/60 ويژه سيد جمال الدين اسدآبادى.

9 . مجله (ياد) شماره 82/14 بنياد تاريخ انقلاب اسلامى ايران به نقل از مقدمه (كتاب زرد) شهيد مدرس.

10 . (حماسه غدير) محمد رضا حكيمى 285/ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

11 . (الغدير) علامه امينى ج4/1 دارالكتاب العربى بيروت.


نویسنده:سيد عباس رضوى                       تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان