تبیان، دستیار زندگی
آن چه مرا به سوى تألیف این كتاب خواند و انگیزه نگارش آن شد این است كه من گروهى از مخالفان خویش را یافتم كه گروه ما را كه فرقه ناجیه شیعه اثنا عشریه اند به نظریه تشبیه و جبر نسبت مى دادند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تأثير شبهات در حرکت علمى شيعه
شبه

آن چه مرا به سوى تأليف اين كتاب خواند و انگيزه نگارش آن شد اين است كه من گروهى از مخالفان خويش را يافتم كه گروه ما را كه فرقه ناجيه شيعه اثنا عشريه اند به نظريه تشبيه و جبر نسبت مى دادند

تأثير علوم مخالفين در تاريخ علمى شيعه

يكى از مهم ترين علتها و سببهاى رشد و شكوفايى استعداد علماى شيعه و آفرينش آثار بديع و نو در فقه، اصول ،حديث و كلام رويارويى با شبهه افكنيها و ادعاهاى دروغ و خلاف واقع مخالفان بوده است. بويژه شيعه به خاطر دو عنصر مورد هجوم قرار داشت.

اول: اتكاى آن به علم امام و ادعاى بى نيازى از هر آن چه كه در دست اهل سنت است.

دوم: اقليت آن نسبت به تفكر رايج سنتى.

اين دو باعث مى شد تا مخالفان عقايد و باورها و حتى جامعيت و سلامت احكام و احاديث شيعه را به سخره بگيرند.

در اين راستا علماى شيعه به خاطر دفاع از موضع تشيع و مطرح كردن تفكر شيعى و خارج ساختن آن از انزواى تحميلى تلاش مى كردند تا كتابهايى را در ردّ تهمت ها و شبهه ها و توضيح مقتدرانه مواضع شيعه بنويسند. برخى از اين آثار عبارت اند از:

التوحيد

شيخ صدوق از جمله كسانى بود كه لحظه اى از نيازهاى جامعه خود و آسيبهاى فراوانى كه از سوى مخالفان متوجه شيعه بود غافل نشد. به عنوان نمونه او در مقدمه كتاب خود چنين مى نويسد:

(آن چه مرا به سوى تأليف اين كتاب خواند و انگيزه نگارش آن شد اين است كه من گروهى از مخالفان خويش را يافتم كه گروه ما را كه فرقه ناجيه شيعه اثنا عشريه اند به نظريه تشبيه و جبر نسبت مى دادند به خاطر مطالبى كه در كتب اصحاب ما مشاهده كردند اخبارى كه تفسير و شرح آنها را ندانستند و معانى آنها را نشناختند و آنها را در غير موضعها و جاهاى خود گذاشتند و الفاظ آنها را با الفاظ قرآن مقابله نكردند و به اين واسطه صورت مذهب ما را در نزد نادانان زشت نشان دادند و طريقه و روش ما را بر ايشان پوشيده و آشفته كردند و مردم را از دين خدا باز داشتند و ايشان را بر انكار حجتهاى خدا كه مراد از ايشان ائمه ابرارند تشويق كردند پس به سوى خداى تعالى ذكره تقرب و نزديكى جستم به تصنيف اين كتاب در باب توحيد و نفى تشبيه و جبر در حالى كه يارى جوينده ام به آن جناب و توكل كننده ام بر او و او مرا بس است و نيكو وكيلى است كه كار خود را به او مى گذارم. )

اين مقدمه بيانگر آن است كه آثار بزرگ علماى پيشين كه گامهاى مبارك و بلندى در علم به حساب مى آيند ناظر به جريانهاى علمى مخالف عصر خود نوشته شده اند و مى تواند راه تحول و نوانديشى را براى نسل امروزى باز كرده و نشان دهد.

از افتخارات علماى شيعه سعه صدر ايشان در پاسخ گويى به شبهات و مجادله هاى علمى مخالفان است. زمانى كه ايشان با غرض ورزيها روبه رو مى شدند به جاى برخوردهاى نادرست و نابخردانه به نگارش آثار علمى روى مى آوردند كه نشانگر آزاد انديشى ايشان است.

تهذيب الاحكام

شيخ طوسى در مقدمه كتاب التهذيب انگيزه خود را از نگارش اين كتاب اين گونه بيان مى كند:

(يكى از دوستانم كه مراعات حق ايشان بر من واجب است از من درخواست نمود تا احاديث اصحاب را جمع آورى و موارد اختلاف ،تباين، منافات و تضاد ميان آن روايات را بررسى نمايم; زيرا خبرى نيست مگر آن كه روايتى برخلاف آن وارد شده است و حديثى نيست مگر آن كه در برابر آن روايتى كه با آن منافات دارد نيز روايت شده است.

كار اختلاف روايات به آن جا كشيده كه مخالفان به ما طعنه مى زنند و اين را از بزرگ ترين عيبهاى مذهب ما به شمار آورده اند و با اين وسيله مى خواهند مذهب ما را باطل اعلام نمايند. آنها مى گويند مشايخ و بزرگان شما هميشه بر مخالفان خود ايراد مى گرفتند كه شما در دين تان كه با آن خدا را عبادت مى كنيد اختلاف داريد و دچار اختلاف كلمه در فروع دين هستيد و چنين عقيده اى را خداى دانا و حكيم اجازه نخواهد داد; اما خودتان نسبت به مخالفان تان بيش تر با هم اختلاف داريد. پس اين اختلاف با وجود آن كه اعتراف مى كنيد كه دلالت بر فساد مى كند دلالت بر مذهب خودتان نيز دارد در اين جا بود كه تصميم گرفتم درخواست آن دوست عزيز را اجابت كرده و اين كتاب را به نگارش درآوردم و اخبار و روايات متعارض را جمع آورى نموده و راه جمع ميان آنها را بيان كنم و احاديث صحيح و معتبر را از روايات غير معتبر جدا سازم. )

شيخ طوسى از نوادرى بود كه همه فقهاى شيعه به آزاد انديشى و نوگرايى وى به ديده احترام مى نگرند. بيش تر آثار و كتابهاى ايشان كه از روح آزاد انديش و تحول خواه وى ريشه گرفته ناظر به مسائل علمى رايج زمان خود اوست.

جريانى كه از سوى مخالفان هدايت مى شد و شيب تند آن به سمت علوم اسلامى شيعى بود. ايشان در مقدمه كتاب مبسوط انگيزه خود را چنين توضيح مى دهد:

(پيوسته از مخالفان شيعه از اهل فقه و منسوب به علم فروع مى شنيدم كه فقه علماى شيعه را تحقير مى كردند و كوچك مى شمردند و آنان را به ناچيز بودن فروع و مسائل نسبت مى دادند مدتها بود كه بنا داشتم در پاسخ به ايراد مخالفان شيعه كه فقهاى آنها را ضعيف و محدود مى شمارند كتابى بنويسم; اما از ترس جو آن روز بيمناك بودم; زيرا در فضاى حوزه آن روز چنان فكرها با عين عبارات و الفاظ روايات انس و خو گرفته بود كه اگر مسأله با عبارتى مغاير با الفاظ روايت بيان مى شد مايه تعجب و شگفتى مى شد.

و من كتاب نهاية را در گذشته به همان منوال نوشتم تا باعث وحشت عده اى نشود اما اينك زمان آن رسيده است تا كتابى در فقه استدلالى و استنباطى بنويسم كه ديگر آن روش جواب گوى نيازها نيست. )

رجال نجاشى

نجاشى يكى از علماى معاصر شيخ طوسى در مقدمه كتاب رجالى خود انگيزه نگارش آن را چنين بيان كرده است:

(من شنيدم كه سيد شريف ـ سيدمرتضى علم الهدى ـ گفته عده اى از مخالفان مذهب شيعه چنين سرزنش كرده اند كه شما پيشينه و عالمى در شيعه نداريد كه تأليف و تصيف نموده باشند من نيز به خاطر رد اين كلام دست به تأليف زدم و تا آن جا كه توان داشتم نام مؤلفين شيعه را جمع نمودم. )

اين مطلب نشانگر آن است كه حتى رجال شيعه در رويارويى با علما و متفكران ديگر فرقه ها و گروه هاى اسلامى به رشد و بالندگى رسيده است.

در نهايت اينها موردها و نمونه هاى بسيار اندكى از تحول خواهى علماى پيشين شيعه است. هدف ما از اين كه از علماى گذشته نام برديم و كم تر به عالمان امروزى پرداختيم اين بود كه نشان دهيم كه علماى گذشته بسيار بيش تر از عالمان كنونى به دنبال تحول خواهى بودند و به گمان ما آزاد انديش تر بودند خود را در قيد و بند گذشته نمى ديدند و بر حسب ضرورتها و نيازها دست به كارهاى جديد مى زدند و در رفع مشكلات شيعه در زمان خودشان بسى موفق عمل كردند در حالى كه امروزه كم نيستند كسانى كه نمى خواهند تغيير شرايط زمان و مكان و همچنين واقعيتها و ضرورتها و نيازمنديهاى حكومت اسلامى را بپذيرند و قبول كنند كه آن چه امروز در دست ماست براى رفع اين نيازها كافى نيست و بايد راهى ديگر را پيدا كرد و پيمود.


نویسنده:محمدتقى اكبرنژاد                                  تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان