تبیان، دستیار زندگی
در سروده­ی نیبلونگ آلمانی بر خلاف شاهنامه­ی ایرانی و ایلیاد و اودیسه­ی یونانی به جای آن که از معنویات و فضایل انسانی سخن به میان آید، پرتگاه­های اخلاقی انسان، خیانتکاری و تبهکاری و میل او به انتقامجویی و جنایت مسیر حوادث را مشخص می­کند. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سرود نیلبونگ

حماسه­ی مردم آلمان

سرود نیلبونگ

قرن سیزدهم

در فاصله­ی بین قرن سوم تا پنجم پس از میلاد امپراطوری روم تجزیه شد و قوم گوت­ها از سواحل دریای شمال به طرف سواحل دریای مدیترانه مهاجرت کردند. اقوام آسیای صغیر و اروپای مرکزی از جمله بوگوندها هم در اثر هجوم هون­ها آواره­ شده بودند و در اروپای مرکزی سرگردان بودند. سرود نیبلونگ به تاریخ بوگوندها در این دوره که از آن به عنوان دوره­ی مهاجرت اقوام اروپایی یاد می­کنند می­پردازد. تاریخ بوگوندها در طی هفت قرن تا پادشاهی گونتر تاریخی شفاهی بود. تازه در اوایل قرن سیزدهم بود که تاریخ کتبی این قوم به شکل منظومه­ی حماسی نیبلونگ انتشار یافت. سراینده­ی سرود نیبلونگ با دو هزار و سیصد و هفتاد بیت شاعری­ گمنام است. با توجه به نشانه­هایی که در متن موجود است، ادعا می­کنند که شاعر گمنام این منظومه در فاصله­ی بین دونا و پاساو زندگی می­کرده است.

فرهنگ دسیسه­چینی­های مرگ­آور

موضوعِ نخستین بخش منظومه­ی نیبلونگ ماجراهایی­ست که برای زیگفرید اتفاق می­افتد. زیگفرید از شهر زانتن به شهر وُرمز سفر می­کند با این امید که بتواند از براتهیل شاهزاده­ی ایسلندی برای شاه گونتر آلمانی خواستگاری کند. زیگفرید به خواهر براتهیل، زنی به نام کریمهیلد دل می­بازد و با او ازدواج می­کند اما در اثر دسیسه­های یکی از بدخواهانش در دربار، وزیری به نام هاگن فن ترونیه به قتل می­رسد.

سراینده­ی سرود نیبلونگ با دو هزار و سیصد و هفتاد بیت شاعری­ گمنام است. با توجه به نشانه­هایی که در متن موجود است، ادعا می­کنند که شاعر گمنام این منظومه در فاصله­ی بین دونا و پاساو زندگی می­کرده است.

موضوع دومین بخش این منظومه­ی حماسی انتقامجویی و خونخواهی کریمهیلد در دربار اتسل، پادشاه قوم هون است. این ماجراها در مجارستان اتفاق می­افتد. پادشاه هون با بیوه­ی زیگفرید، یعنی با کریمهیلد ازدواج کرده. کریمهیلد به خونخواهی زیگفرید، بورگوندها را به ضیافتی در دربارش دعوت می­کند و سر سفره­ی شام بورگوندها را به قتل می­رسانند.

مهم­ترین نکته در حماسه­ی نیبلونگ این است که برخلاف متون حماسی ملت­های دیگر، در این اثر یک زن در مرکز حوادث قرار دارد. داستان با جوانی کریمهیلد آغاز می­شود و با مرگ او پایان می­یابد. در سروده­ی نیبلونگ آلمانی بر خلاف شاهنامه­ی ایرانی و ایلیاد و اودیسه­ی یونانی به جای آن که از معنویات و فضایل انسانی سخن به میان آید، پرتگاه­های اخلاقی انسان، خیانتکاری و تبهکاری و میل او به انتقامجویی و جنایت مسیر حوادث را مشخص می­کند.

زمینه­های تاریخی

اسطوره­ی زیگفرید به اغلب احتمال آمیزه­ای­ست از افسانه­های شفاهی که در اسکاندیناوی و بالکان سینه به سینه نقل می­شده است. انتقام کریمهیلد احتمالاً معطوف است به امپراطوری بورگوندها که در ساحل راین مستقر بودند و به دست هون­ها در قرن پنجم پس از میلاد مسیح نابود شدند. جنگ بورگوندها با هون­ها دو سال طول کشید و بیست هزار نفر تلفات داشت و تمام اعضای خاندان بورگوندها به قتل رسیدند. وقتی که آلمان­ها در قرن نوزدهم میلادی تلاش ­کردند به وحدت ملی دست یابند، حماسه­ی نیبلونگ ناگهان اهمیت پیدا کرد. در زمان امپراطوری سوم، فاشیست­ها بارها به این منظومه اشاره می­کردند و چنین وانمود می­کردند که از سرود نیبلونگ می­توان به ارزش­های اخلاقی مردم آلمان، ارزش­هایی مانند وفاداری به عهد و وظیفه­شناسی و موقع­شناسی پی برد.

ریچارد واگنر سرود نیبلونگ را با داستان­های اساطیری آلمان آمیخت و از این داستان­ها اپرایی فراهم آورد در چهار قسمت. در روایت واگنر، زیگفرید و دیگر اساطیر آلمانی نابود می­شوند و جای خود را به نظمی نوین می­دهند. فریتس لانگ هم در سال 1924 بر اساس سرود نیبلونگ فیلمی صامت ساخت که از قیلم­های مهم تاریخ سینمای آلمان به شمار می­آید.

عکس: صفحه­ی اول سرود نیبلونگ که از قرن سیزدهم به یادگار مانده و در کتابخانه­ی عمومی مونیخ نگهداری می­شود. در مجموع سی و شش نسخه­ی خطی از سرود نیبلونگ و ترجمه­ی این منظومه به هلندی در دست است.

منبع : مداد

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان