تبیان، دستیار زندگی
عمل به علم و تهذیب نفس و عمل به رسالت اخلاق، جز با حضور در میان مردم، بازتابى نخواهد داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به سوى مردم برگرد
تبلیغ

عمل به علم و تهذيب نفس و عمل به رسالت اخلاق، جز با حضور در ميان مردم، بازتابى نخواهد داشت.

با مردم و در ميان مردم‏

از زمينه‏هاى موفقّيت عالمان در ايجاد محيط اخلاقى، خو گرفتن به كمالات نفسانى و عمل به علم است. اضافه بايد كرد كه عمل به علم و تهذيب نفس و عمل به رسالت اخلاق، جز با حضور در ميان مردم، بازتابى نخواهد داشت. كمال اخلاق آن نيست كه عالم در بروى مردم ببندد و در گوشه‏اى به تهذيب نفس بپردازد و تنها به اصلاح خود پردازد كه اين، روش عابدان و تاركان دنياست. آن كس كه تنها به خود مى‏انديشد، نه تنها به وظيفه تبليغ رسالت عمل نكرده كه خود را نيز نساخته است. چرا كه تقوا، مردم گريزى نيست و پارسايى در جمع و غوغاى اجتماع حاصل مى‏شود و ملكات نفسانيه، در برخورد با اضداد و فتنه‏هاى دنيوى خود را آشكار مى‏سازد، علاوه كه مردم، ولى نعمت حوزه‏اند و انتظار آن است كه در تهذيب نفس و رشد فضائل آنان را يارى دهد:

داود پيامبر، صبحگاهان براى عبادت، به تنهايى سر به بيابان گذاشت. خداوند، به او وحى كرد: اى داود! تو را تنها مى‏بينم.

داود گفت: خداوند! اشتياق ملاقاتت مرا وا داشت، تنها به سويت آيم. خداوند وحى كرد: به سوى مردم برگرد. تو گر بنده‏اى گريزان را با خود همراه كنى، در لوح محفوظ در زمره پسنديدگان، ثبتت خواهم كرد.

این روايت، نشانگر جايگاه والاى هدايت و ارشاد مردم است. آن كس كه تنها به خود و فرزندانش مى‏انديشد و كار به كار مردم ندارد، از بركات بسيار محروم مانده است. پيامبران الهى كه اسوه‏هاى فضيلت هستند، در ميان مردم زندگى مى‏كردند، با توده‏ها حشر و نشر داشتند و براى مردم به منزله پدر مهربان و دلسوز بودند، نيكان را تشويق و گناهكاران راارشاد مى‏فرمودند.

پيامبر اسلام، همواره با مردم بود، به خانه‏هاى آنان مى‏رفت و در شادى غم در كنارشان بود و از مشكلاتشان گره گشايى كنارشان بود و از مشكلاتشان گره گشايى مى‏كرد. على(ع) حتى در اوج خلافت و مشكلات فراوان، از مردم فاصله نگرفت.آنان را ارشاد مى‏كرد و بيمارى اخلاقى را درمان مى‏بخشيد.همراهى عالمان و مردم موجب مى‏شود كه آرامش روانى بر همگان سايه گسترده و جامعه رو به سلامت رود.

اگر عالم دينى در ميان مردم باشد، آنان را مى‏شناسد، محيط و زمان را درك مى‏كند، مردم به او دل مى‏بندند و با همكارى متقابل، مشكلات اخلاقى آنان رفع مى‏شود.

در گذشته كه بيش از امروز، روحانيون با مردم حشر و نشر داشتند و كمتر منطقه‏اى از وجود حوزويان خالى بود، بسيارى از تنش‏هاى خانوادگى، و نزاعهاى مالى و... به تدبير آنان بر طرف مى‏شد و نيازى به مراجعه به محاكم نبود. امروز نيز، در ايّامى مثل محرم و رمضان، كه علمأ بيشتر در ميان مردم حضور دارند، ناهنجاريهاى اخلاقى فروكش مى‏كنند اختلافات بسيار كم مى‏شوند و... تا آن جا كه گاه دادگاهها در اين روزها مراجعه كننده ندارند.

شهيد بهشتى مى‏گويد: «يادم مى‏آيد، در نجف آباد اصفهان يك عالم مردمى فعال به نام آقا شيخ ابراهيم، رحمة الله عليه، زندگى مى‏كرد. خوب يادم مى‏آيد. آن وقتها كه ما طلبه جوانى بوديم. پرسيدم وضع ايشان در ميان مردم چطور است؟

گفتند مردم ايشان را از صميم قلب دوست دارند. چون ايشان هم امام جماعت و هم مدرس است و هم واعظ، هم خادم، به مردم خدمت مى‏كند. بعد گفتند:  به طور مثال، گاهى بعد از نيمه شب درخانه ايشان را مى‏زنند و مى‏گويند: ريش سفيدهاى فاميل نتوانسته‏اند دعواى خانوادگى را حل بكنند و ناچار به شما زحمت داده‏ايم. لطفا بياييد ما را اصلاح دهيد.تبیان


منبع:فصلنامه حوزه                                         تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان