تبیان، دستیار زندگی
نکته‌‌ای که برایتان عرض کردم، حاکی از آسیبی است که می‌توان گفت دامن متدینان را آلوده است و با آنکه از اهل دین و دیانت و مدعیان آن توقع بیشتری می‌رود، اما بیشتر دیده می‌شود که آنها به مسائل فردی دین و تکالیف شرعیِ شخصی بیشتر اهتمام دارند و در تعاملات اجتما
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پندهایی برای آسمانی شدن

اسلام ،عرفان ،چشم ،دنیا ،عقبی

بخاطر شرایط ویژه زندگی امام حسن عسکری علیه السلام، ایشان رهنمودهای خود را به وسیله نامه به مناطق گوناگون می‌فرستاد و شیعیان و پیروان خود را راهنمایی می‌کردند. ایشان در نامه‌ای به پدر شیخ صدوق چنین می‌نویسد:

تو را سفارش می‌کنم به :

1- بخشودن خطاها

2- فرو نشاندن خشم

3- احسان به خویشاوندان

4- هم دردی با برادران و تلاش در برآوردن خواسته های آنان در سختی و آسانی.

5- بردباری در هنگام نادانی

6- آگاهی پیدا کردن در دین

7- تأمل و درنگ کردن در کارها

8- هم پیمان شدن با قرآن

9- داشتن اخلاق نیکو

10- فرمان دادن به کارهای نیک

11- بازداشتن از کارهای زشت

12- خودداری از همه نارواها

که خدای تبارک و تعالی فرموده است: در بسیاری از گفت وگوی پنهانی خیر و سودی نیست، مگر کسی که به احسان کردن یا کارهای نیکو امر کند یا میان مردم اصلاح نماید1».2

تامل در این روایت نشان می‌دهد که از نگاه دین، جامعه و روابط اجتماعی بسیار حائز اهمیت بوده و مورد توجه اسلام عزیز است. چنانکه این نکته را در نگاه به فروع دین نیز به روشنی در می‌یابیم. تمام فروع ده‌گانه دین یا مستقیما اجتماعی است مثل حج و جهاد و امر به معروف و... یا به نوعی به اجتماع مربوط است مانند نماز که هرچند یک تکلیف فردی است اما مسجد، نماز جماعت، نماز جمعه، نماز اعیاد و بسیاری از موضوعات پیرامون آن بر اجتماعی شدن آن تاکید دارد.

در این سفارشِ حضرت، بخشش، کنترل خشم، نیکی، هم دردی، اخلاق نیک، امر به معروف، نهی از منکر، همه مربوط به "روابط اجتماعی" بوده و در "جامعه" معنا می‌یابد.

بنابر این "سعادت بخشی" دین مبین اسلام، در امور فردی و اعتقادیِ تنها نیست. و به عنوان مثال نماز که یک امر شخصی و یک عبادت فردی است، هرچند ستون دین است اما ایستایی آن در گرو موضوعات دیگر است که چنانکه گفته شد بخش عمده‌ای از آن به مسایل اجتماعی برمی‌گردد. و چنین نیست که کسی که هر کاری می‌کند و هر خلقی که دارد، تنها با خواند نماز به خوشبختی دست یابد.

اسلام

داستان سعد بن معاذ، آن صحابی مخصوص پیامبر را حتما شنیده‌اید. سعد مردی بود که خدمات درخشانی در پویایی اسلام داشت و چنان برای پیامبر عزیز بود که به گاه رحلتش، آن حضرت پا برهنه به تشییع وی رفتند و فرمودند که 70 هزار فرشته در تشییع او شرکت کرده‌اند. ایشان با دست خویش سعد را کفْن و دفن کردند. مادر سعد با دیدن این تکریم به زبان آمد و گفت که خوش به حال سعد! عجب سعادتی داشت و...

پیامبر اکرم با شنید این سخن رو به مادر سعد و حاضرین کرد و گفت. چندان خوشحال نباش چرا که هم‌اکنون قبر چنان او را فشرد که... . این خبر پیامبر مردم را بر آن داشت که بدانند چرا چنین بلایی سر سعد آمد، که پیامبر فرمود او با همه خوبی‌هایش با خانواده خود بد اخلاق و تند بود.

نکته‌‌ای که برایتان عرض کردم، حاکی از آسیبی است که می‌توان گفت دامن متدینان را آلوده است و با آنکه از اهل دین و دیانت و مدعیان آن توقع بیشتری می‌رود، اما بیشتر دیده می‌شود که آنها به مسائل فردی دین و تکالیف شرعیِ شخصی بیشتر اهتمام دارند و در تعاملات اجتماعی خود بسیار ناپسند و بی مبالاتند.

این، درست مخالف سیره پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم اسلام است. چنانکه در تاریخ می‌خوانیم قبل از آنکه پیامبر به رسالت شناخته شود، به امین شناخته شده بود. و امانت داری یک صفت اجتماعی است.

و یا در سیره همه اهل بیت می‌خوانیم که در اجتماع آراسته و معطر ظاهر می‌شدند، هر چند در باطن و در خفا اهل زهد و ریاضت بودند البته آن هم مطابق آموزه‌های اسلام.

خلاصه آنکه شایسته است یک مسلمان مؤدب به همه آداب آیین بی‌نظیر و کامل اسلام باشد و چنانکه سعی می‌کند تکالیف فردی‌اش را به درستی انجام دهد، تکالیف اجتماعی خود را نیز به بهترین و کاملترین صورت بجا آورد. چرا که اسلام برای پیراستن آدمی از عیوب و آراستن او به تمام خوبیها آمده است که باید درون و بیرون، را متحول کرده و در تنهایی و در جمع، وجنات آن از یک مسلمان بترواد.

و به قول آیت الله امجد، خدایا تمام خوبیها را به ما بده و تمام بدیها را از ما بگیر

حسین عسگری – گروه دین و اندیشه تبیان


1. نساء: 114.

2. مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 426.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.