تبیان، دستیار زندگی
شرح برخی ابیات دشوار مثنوی معنوی است که به انتخاب و همت احمد دده صبوحی توقادی ، شیخ مولوی خانه ینی قاپو نوشته شده است . شارح در بین مولویه از احترام والایی برخوردار است و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی به شروح کهن مثنوی معنوی(3)

بخش اول ، بخش دوم ، بخش سوم :

6-شرح مثنوی

مولوی جلال الدین بلخی

شرحی است بر بعضی ابیات مثنوی از شیخ علاءالدین علی بن محمد شاهرودی معروف به «مصنفک». با توجه به اینکه حاجی خلیفه وفات او را در سال  875 ق ذکر می کند، این شرح باید در قرن نهم نوشته شده باشد. اطلاع زیادی از این شرح و مؤلف او به دست نیامد.

7-شرح ابیاتی از مثنوی

این نگاشته از شمس الدین محمد اسیری لاهیجی (حدود 896 -912ق) شاعر و عارف قرن نهم ق و شارح منظومه گلشن راز است که در شرح دو بیت از مثنوی است:

چون بی رنگی اسیر رنگ شد

موسی ای با موسی ای در جنگ شد

چون به بی رنگی رسی کان داشتی

موسی وفرعون دارند اشتی

این کتاب در ذکر مجموعه آثار «اسیری» آمده وبه همراه پنج رساله ی دیگر وی در خاتمه دیوان اشعار او به چاپ رسیده است.

8-شرح مثنوی معنوی (ق9)

این شرح از شاه داعی الی الله شیرازی (م870ق)، عارف بزرگ قرن نهم از پیروان مکتب ابن عربی است. هر چند شارح کوشید تمام مثنوی را شرح کند، ولی شرح او تفصیل لازم را ندارد و بسیاری از مشکلات و غوامض مثنوی در آن فرو گذار شده است، به خصوص دفتر ششم که تنها در چهارده صفحه است و شرح 38 بیت آغازین این دفتر را در بر دارد.

9-شرح ابیاتی از مثنوی

شاه داعی به گزارش بیت هایی از مثنوی می پردازد که به وحدت وجود اشاره دارد و بیشتر بیت هایی اند که واژه رنگ در آن به کار رفته است.گویا شارح بعد از نوشتن شرح این ابیات که حدود هجده بیت از مثنوی است، آن را به شرح مثنوی خود که ذکر آن گذشت افزوده است و مصحح آقای محمد نذیر رانجها آن را در ذیل توضیحات ابیات مربوط در دفتر اول آورده است.

10-کاشف الاسرار و مطلع الانوار(ق10)

این نوشته به ظریفی حسن چلبی (م942ق)تعلق دارد. صاحب کشف الظنون از آن یاد می کند . شرحی است بر بعضی از ابیات دفتر اول مثنوی تا پایان داستان پادشاه و کنیزک . نام وی در کتاب مولویه بعد از مولانا به عنوان «تذکره نویس» آمده است.

11-شرح مثنوی (ق10)

ولی حسن بن علی کاشفی بیهقی (م910ق) صاحب لب لباب مثنوی و لباب المعنوی فی انتخاب المثنوی به این شرح پرداخته است. صاحب الذریعه سه شرح مثنوی را به وی نسبت داده است  و در کشف الظنون نیز از لباب المعنوی وی یاد شده است.  شاید منظور صاحب الذریعه علاوه بر شرح مثنوی دو انتخاب مثنوی از وی است که هر دو شرح گونه ای بر مثنوی به حساب می آیند، چرا که وی در این دو کتاب ابیات هم مضمون را در کنار هم آورده و بدین شیوه هر بیتی را با بیت دیگر مثنوی شرح کرده است.

12-شرح مثنوی معنوی (ق 10)

این شرح از مولانا جلال الدین واعظ بخارایی است که ظاهراً همان شاه جلال بخارایی از سادات شیراز است (م944ق) که شرحی بر گلشن راز نیز نوشته است.

13-شرح مثنوی معنوی (ق10)

مولوی

این شرح سامان یافته مولانا ادریس فرزند حسام الدین بدلیسی (تبلیسی) و در گذشته 926-930ق است که احمد منزوی در نسخه های فارسی از آن خبر داده است. این شرح را شارحی به نام سلطان خان عثمانی نوشته است. علاوه بر این شرحی برگلشن راز نیز داشته است.

14- اختیارات مثنوی(ق 10)

شرح برخی ابیات دشوار مثنوی معنوی است که به انتخاب و همت احمد دده صبوحی توقادی ، شیخ مولوی خانه ینی قاپو (م 954ق) نوشته شده است. شارح در بین مولویه از احترام والایی برخوردار است و این همان کسی است که در باب شرح دفتر هفتم مثنوی به انقروی اعتراض می کند و می گوید: «چنانچه به تدریس آن برخیزد، کرسی درسش خراب می کنم».  از این شرح اطلاعات زیادی در دست نیست.

15-شرح مثنوی معنوی (ق10)

از این شرح تنها نی نامه خبر داده است و شارح آن را عبدالوهاب بن جلال الدین همدانی معروف به «صابونی» (م 948ق) معرفی کرده است. به قولرضا شجری این شارح همان کسی است که مناقب العارفین افلاکی را در سال 945ق با نام ثواقب المناقب تلخیص کرده و به فارسی بر گردانده است. وی یکی از مشایخ نقشبندی همدان بوده که به مصر مهاجرت کرده و مدتی در مولوی خانه قاهره اقامت داشته و پس از مسافرت به مدینه و گذراندن آخرین سال های عمر خود در همان شهر وفات کره است.

16-شرح مثنوی مولوی (ق10)

اولین شرح منظم و کاملی است و از سروری (مصلح الدین مصطفی بن شعبان) شاعر عثمانی می باشد. شارح در قرن دهم (897-969ق) زندگی می کرده است و اهل گلیبولی بوده است. وی هر روز در مدرسه خود مثنوی تدریس می کرد. وی پس از نوشتن جلد اول و شرح و تقدیم آن به سلطان مصطفی به امر او جلد دوم شرح را نیز می نگارد. حاجی خلیفه در کشف الظنون از این شرح یاد کرده است. سروری به سه زبان فارسی ، ترکی و عربی مسلط بوده و دارای آثاری چون شرح بوستان سعدی (به فارسی)، شرح روح الارواح(به عربی)، شرح دیوان حافظ (به ترکی)، شرح گلستان سعدی و کتاب بحرالمعارف در عروض و قافیه (به فارسی) و.. می باشد.

17-گلشن توحید (ق10)

شرحی است منظوم بر مثنوی مولوی که با قلم ابراهیم بن صالح مغلوی شاهدی دده (م حدود 975ق)است. وی یکی از پیروان مکتب مولیه می باشد. از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. اما عنوان برخی آثار در دسترس دیگر وی عبارت است از: فرهنگ فارسی به ترکی، دیوار اشعار. شارح ششصد بیت از ابیات زیبایی مثنوی (هر دفترصد بیت) را انتخاب کرده و با سرودن پنج بیت در وزن مثنوی برای هر بیت مثنوی آن را شرح کرده است. وی با ایجاد ارتباط بین ابیات توانسته است آن را به صورت مجموعه ای پیوسته و منظم و مشحون از اسرار عشق لآلی و گوهرهای ثمین عرفان سازد. در هر حال این شرح یک شرح خوب و جامع نمی تواند باشد.

18-ازهار مثنوی و انوار معنوی(ق10)

این شرح اثر علائی بن محبی الواعظ الشیرازی (م 902ق) است که بخش های پراکنده معارف بهاء ولد را نیز گرد آورده است. شارح پس از شرح دیباچه، لغات دشوار و عبارات عربی و فارسی مثنوی را به ترتیب الفبایی به ترکی ترجمه می کند و احیاناً توضیح می دهد. حاجی خلیفه از این اثر یاد کرده است.

دامنه تخیل مولوی در غزلیات شمس

19-شرح جزیرةالمثنوی (ق10)

شرح منتخبی از مثنوی مولاناست، از یوسف دده معروف به سینه چاک (م935ق). 360بیت از ابیات مثنوی را که معمولاً با هم تناسب داشته اند، گزینش کرده و سپس به همت عبدالله بن محمد رئیس الکتاب العثمانیه و شیخ مولوی خانه ی شام (م1072ق) به سال 979 ق به ترکی شرح کرده است. این شرح کم حجم از همان آغاز مورد پسند صوفیه و مولویان واقع شده است، به طوری که غالب شاعر (شیخ خانقاه غلطه م 214ق) شرح دیگری بر این شرح زده است و سمحات لمعات بحرالمعنوی فی شرح الجزیره المثنوی نام گرفته است.

20-شرح فاتح الابیات(ق10)

مشهورترین و جامع ترین شرح ترکی بر مثنوی است که رسوخ الدین اسماعیل انقروی از مشایخ بزرگ طریقه مولیه نوشته است. وی علاوه بر این شرح عظیم بر مثنوی آثار دیگری دارد، از جمله: زبده الفصوص (خلاصه فصوص الحکم ابن عربی)، شرح هیاکل النور شیخ شهاب الدین سهروردی(به زبان ترکی عثمانی)، مفتاح البلاغه (در بلاغت و قواعد ادبی)، نصاب مولوی (به فارسی)، شرح قصیده تائیه با نام مقاصد العلیه.

این شرح را عصمت ستارزاده به فارسی برگردانده و در سال 1374 به همت انتشارات زرین درهفده جلد به چاپ رسیده است.

ادامه دارد ...

نویسنده:یوسف بیگ باباپور- عضو هیأت علمی دانشگاه

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان