تبیان، دستیار زندگی
در وجود هریک از ما دو نوع افکار و احساس ها است نخست افکار و احساس هایی است که ویژه خود ما است و دیگری افکار و احساس هایی است که اجتماع ما و گروه های بشری گرداگرد ما (مانند خانواده و همکاران و همکیشان و مردم کشور) به ما تلقین کرده اند. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ا ی س م های ادبی (2)

مکاتب ادبی

ا ی س م های ادبی (1)

  1. ا ی س م های ادبی (2)
    فوتوریسم
  2. رئالیسم
  3. دادایسم
  4. ناتوریسم
  5. ناتورالیسم
  6. اونانیسم
  7. پوپولیسم
  8. پارناس
  9. كوبیسم
  10. اگزیستانسیالیسم
  11. كاسموپلیتیسم

اونانیسم

(Unanimisme)

شاعر و نویسنده معروف فرانسوی « ژول رومن » بنیانگذار این مکتب به یاری « ژرژ شنویر» پایه و اساس آن را گذاشت.

اونانیمیست ها عقیده دارند که :

در وجود هریک از ما دو نوع افکار و احساس ها است نخست افکار و احساس هایی است که ویژه خود ما است و دیگری افکار و احساس هایی است که اجتماع ما و گروه های بشری گرداگرد ما (مانند خانواده و همکاران و همکیشان و مردم کشور) به ما تلقین کرده اند.

مکاتب گذشته می گفتند که فرد برای نیل به آخرین درجه تکامل باید شخصیت انفرادی خود را پرورش دهد و از دخالت ها و تأثیرهای دنیای خارج پرهیز کند، اما اونانیمیسم با الهام از آراء فلسفی

اگوست کنت برعکس آن را بیان می کند و اجتماع را منشاء تکامل و نبوغ و شگفتگی نیروهای فردی می داند.

می توان گفت که آئین این مکتب از عقاید

تولستوی و منظومه های ویتمن و نظریه های جامعه شناسانی چون دورکیم و از فلسفه ایده آلیسم متأثر شده است.

پوپولیسم

(Populisme)

مکتبی ادبی و هنری ، که در سال 1929 به وجود آمد و هدف آن بیان احساس و رفتار مردم عامی بود .

این مکتب می خواست که در برابر روانشناسی بورژایی و نیز در برابر روشنفکر مآبی گروهی بیکاره ، هنری به وجود آورد که توجه نویسنده تنها به مردمان طبقات پایین جامعه باشد .( بی آنکه تا حد ابتذال مکتب

ناتورالیسم سقوط کند ) . طرفداران این مکتب برعکس اگزیستانسیالیست ها ، مخالف هرگونه التزام و درگیری اخلاقی و اجتماعی و سیاسی بودند.

پارناس

(Parnasse)

ویکتور

هوگو با اثر معروف خود "Les Orientales " پایه گذار مکتب هنر برای هنر شد. و هوگو بود که عبارت هنر برای هنر را در محافل ادبی ضمن بحث های ادبی به میان کشید.

جوانان بسیاری دور

هوگو جمع شدند و گفتند هنر خدایی است که باید آن را تنها به خاطر خودش پرستید و هیچ گونه جنبه مفید و یا اخلاقی به آن نداد و نباید چنین تصورهایی از آن داشت.

تئوفیل گوتیه ازجمله این جوانان بود که پس از چند سال در رأس عده ای که هنر برای هنر را شعار خود کرده بودند قرار گرفت. شاعر دیگر این مکتب تئودور دو بانویل است.

این مکتب می خواست که در برابر روانشناسی بورژایی و نیز در برابر روشنفکر مآبی گروهی بیکاره ، هنری به وجود آورد که توجه نویسنده تنها به مردمان طبقات پایین جامعه باشد.

مکتب پارناس:

ا ی س م های ادبی (2)

در حوالی سال 1860 عده ای از شاعران جوان فرانسه بر ضد رومانتیسم قیام کردند و تحت تأثیر مکتب هنر برای هنر محافل ادبی تشکیل دادند. در رأس این شاعران

لوکنت دو لیل قرار داشت. در سال 1866 مجموعه شعری از آثار این شاعران تحت عنوان (پارناس معاصر) انتشار یافت که سخت مورد توجه قرار گرفت.

و رفته رفته این شاعران به نام( پارناسین) معروف شدند.

به عقیده پارناسین ها شعر نشانه ای است از روح کسی که احساس های خود را خاموش ساخته است. این گونه شاعر به هیچ وجه نمی خواهد شعرش محتوی امید و آرزو و خواهشی باشد و فقط برای هنر محض احترام قائل است و به زیبایی شکل و طرز بیان اهمیت می دهد.

اصول مهم این مکتب به شرح زیر است.

1_ کمال شکل، چه از لحاظ بیان و چه از لحاظ برگزیدن کلمه ها.

2_ عدم دخالت احساس ها و عدم توجه به آرمان و هدف.

3_ زیبایی قافیه.

4_ وابستگی به آئین "هنر برای هنر".

كوبیسم

(Cubisme)

نخستین شاعری که کوبیسم را با پیر وزی و موفقیت وارد ادبیات کرد

گیوم آپولینر شاعر فرانسوی است.

اصولا آپولینر را باید پیشوای مسلم تمام سبک های جدید و تندرو افراطی شمرد. او در سال 1910 به این فکر افتاد که شاعر نیز مانند نقاش کوبیست، به جای نشان دادن یک جنبه از هر چیز، بهتر است تمام جهت های آن را نشان دهد.

در این گونه شعر ابتکار عمل به دست الفاظ می افتد و در آن نقطه گذاری از میان می رود و نحوه چاپ اشعار عوض می شود،

چنانچه بعضی از اشعار آن به شکل دل، قطره های باران و سیگار برگ و ساعت و غیره است.

همچنین شاعر در ساختمان جمله و قانون های دستور زبان و برگزیدن وزن های نادر و نامرسوم آزادی تام دارد.

پس از مرگ آپولینر سوررئالیسم که درواقع دنباله و ادامه کوبیسم است پدیدار شد.

آندره سالمون، ماکس ژاکوب، پیر روردی و ژان کوکتو به این مکتب منسوب هستند.

اگزیستانسیالیسم 

(existentialisme)

با وجود اینکه اگزیستانسیالیسم یک جهان بینی فلسفی است ، اما هیچگاه نمی توان این شیوه و مکتب را در نوشته های ادبی معاصر ناچیز شمرد .

این مکتب پیش از جنگ جهانی دوم در فرانسه به وجود آمد ، و شالوده خود را بر « اصالت وجود - آزادی انسان و پوچی زندگی » استوار ساخت .

همانطور که رومانتیسم مکتب اصالت احساس است ، اگزیستانسیالیسم نیز مکتب اصالت وجود است .

این شیوه انسان را پدیده ای کاملا آزاد و فرمانروا بر سرنوشت خویش می داند و از بستگی های انسان با اجتماع و آیین و سنن آن سر باز می زند و در هیچ کاری ارزش گذشته تاریخی و همکاری دسته جمعی سرنوشت را نمی پذیرد. چون زندگی کنونی را در چهارچوب اجتماع می نگرد و انگیزه ها را با آزادی انسان دشمن می بیند ، آنرا تلخ و پوچ می نامد و راه خوشبختی را در گریختن از این جهان ناسازگار و رهایی از تار و پود های اجتماع می داند .

پیش آهنگ های این مکتب را می بایست «

ژان پل سارتر » و « آلبر کامو » و « آندره مالرو » و « سیمون دو بوار » دانست .

از آثار مهم اگزیستانسیالیسمی می توان به « تهوع »اثر

سارتر و « بیگانه » اثر آلبرکامو اشاره کرد .

كاسموپلیت

(Cosmopolitisme)

کاسموپولیتیسم یا مکتب جهان وطنی به وسیله دو شاعر و نویسنده فرانسه

والری لاربو و پل موران پایه گذاری شد.

مکتب جهان وطنی مبتنی بر این اصل است که همه مردم جهان باید همدیگر را هموطن یکدیگر بدانند.

در اشعار لاربو می توان "حساسیت" ویتمن ، "هزل" باتلر و عقاید "نیشدار" نیچه و ادراک عمیق پروست را کنار هم دید.

منبع:مکتب دری

تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی