تبیان، دستیار زندگی
مهم ترین مأمور انگلیس در ایران، اردشیر ریپورتر بود که وى در سال هاى طولانى حضور در ایران، در بسیارى از تحولات و وقایع سرنوشت ساز، حضور جدى و فعال داشت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کودتای استبداد علیه مشروطه

اشاره

رضا خان

یکى از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران، کودتاى سوم اسفند 1299 رضاشاه است. دولت انگلیس ابتدا سیدضیاءالدین طباطبایى را به عنوان مهره اصلى در نظر گرفت و مقدمات کودتا را با مشورت و مذاکره با وى فراهم آورد. سپس رضا میرپنج را به عنوان فرمانده قزاق ها انتخاب کرد. سرانجام در سحرگاه سوم اسفند 1299، قزاق ها به فرماندهى رضاخان میرپنج وارد تهران شدند و با مختصر زدوخوردى با ژاندارمرى، تهران را  تصرف کردند. سپس کودتاچیان تصمیم هاى بعدى خود را مثل انتشار اعلامیه هایى با مضمون اعلام حکومت نظامى، دستگیرى افراد مورد نظر، لغو ظاهرى قرارداد 1919 و... به اجرا درآوردند.

عوامل مؤثر در کودتاى سوم اسفند 1299

حکومت انگلیسى هندوستان

با اشغال هندوستان از سوى قواى انگلیس، ایران، جایگاه ویژه اى در برنامه هاى استعمارى انگلیس یافت. اهمیت هندوستان براى استعمارگر پیر و لزوم حفظ آن، در کنار خواسته هاى نامشروع استعمارى آنان در ایران، سبب شد که کشور ما، جولانگاه شبکه هاى اطلاعاتى حکومت بریتانیا گردد. اعضاى این شبکه در پوشش هاى تجارى ـ اطلاعاتى و در ارتباط با کمپانى هند شرقى، اطلاعات ارزنده اى را در اختیار کشور خود گذاشتند و در شکل دهىِ تحولات ایران، نقش ویژه اى ایفا کردند. در بُعد دیپلماتیک، افرادى نظیر سِرجان ملکم، سِرگور اوزلى و سِرجان مک نیل نمونه هاى بارز مأمورانى بودند که در ارتباط با کمپانى هند شرقى، با تحمیل قراردادها، اطلاعات گسترده اى از وضعیت نظامى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى ایران تهیه کردند و با تشکیل کانون هاى استعمارى نظیر فراماسونرى، حلقه اى از مأموران استعمار را در ایران سامان دادند.

اردشیر ریپورتر، طراح اصلى کودتا

مهم ترین مأمور انگلیس در ایران، اردشیر ریپورتر بود که دو سال قبل از ترور ناصرالدین شاه، یعنى در 1311 قمرى به ایران آمد. وى در سال هاى طولانى حضور در ایران، در بسیارى از تحولات و وقایع سرنوشت ساز، حضور جدى و فعال داشت. حضور در جلسات انجمن هاى مخفى عصر مشروطه، نفوذ در قواى قزاق و انتخاب و هدایت رضاخان میرپنج براى انجام کودتا و کمک به او براى صعود به سلطنت، از اقدامات او بود که نفوذ این جاسوس کهنه کار را در تحولات سیاسى ایران آشکار مى سازد.

مهم ترین مأمور انگلیس در ایران، اردشیر ریپورتر بود که وى در سال هاى طولانى حضور در ایران، در بسیارى از تحولات و وقایع سرنوشت ساز، حضور جدى و فعال داشت

بانک شاهنشاهى

بانک شاهنشاهى، یکى از مخرب ترین مؤسسات غربى بود که در ایران ایجاد شد و صدمه هاى فراوانى به کشور ما در عرصه هاى سیاسى و اقتصادى وارد آورد. این بانک با سرمایه خاندان یهودى ساسون ایجاد شد و در آستانه کودتاى 1299، سر فیلیپ ساسوس مالک بانک شاهنشاهى بود. کارشکنى در سر راه دولت هاى ایران قبل از کودتا، کمک این بانک به تقویت و ترمیم وضعیت قواى قزاق به رهبرى رضاخان میرپنج و پرداخت پول به کودتاچیان هنگام عزیمت به تهران، همگى نشانه دخالت این ارگان مالى استعمارى در امور سیاسى ایران در آن روزگار بود. جیمز مک موراى، رئیس بانک شاهنشاهى در ایران، روابط صمیمانه اى با رضاخان داشت که سرآغاز آن به سال هاى حضور رضاخان در همدان بازمى گشت. رضاخان پس از کودتا نیز از وام هاى کلام بانک شاهنشاهى براى پیش برد اهداف خود و حامیان استعمارگرش بهره فراوانى برد.

بانک شاهنشاهی

ژنرال سرادموند آیرونساید

آیرونساید، جوان ترین سرلشکر ارتش انگلیس بود که چند ماه قبل از کودتا به ایران آمد. وى وظیفه داشت هم زمان با بیرون کشیدن نیروهاى انگلیسى از ایران، طرح مشترک کانون هاى استعمارى، وزارت جنگ، وزارتامور هندوستان، وزارت مستعمرات و حکومت هند بریتانیا مبنى بر استقرار یک حکومت نظامى وابسته در ایران را به اجرا درآورد. شبکه اطلاعاتى حکومت هند بریتانیا در ایران، به رهبرى اردشیر ریپورتر، وظیفه داشت رضاخان میرپنج را به آیرونساید معرفى کند و هماهنگى لازم را بین آن دو به وجود آورد. اجزاى سفارت نیز در قزوین و تهران، زمینه هاى نظامى و سیاسى را براى تحقق موفق طرح کودتا فراهم و هماهنگى لازم را با آیرونساید به وجود آوردند. بنابراین، مشخص مى شود آیرونساید، مجرى طرحى از پیش آماده بوده که با همکارى عوامل داخلى و خارجى موفق به اجراى آن شد.

وضعیت نامطلوب ایران در آن عصر

اوضاع عمومى جامعه ایران در آستانه کودتا، در وضعیت مطلوبى نبود و زمینه هاى لازم براى پذیرش دگرگونى را داشت. بر اثر تندروى هاى بى حساب، ضعف مدیریت و نداشتن برنامه هاى کاربردى براى اداره کشور، از انقلاب مشروطیت تا کودتاى 1299، 51 بار هیئت دولت تغییر کرد. مداخله روس و انگلیس در امور کشور که از آغاز سلطنت قاجاریه آغاز شده بود، همواره روزافزون بود و به ویژه در دوران جنگ جهانى اول، به اشغال کشور و حضور نظامى آنان انجامید و بى ثباتى سیاسى و نابسامانى اقتصادى را شدت بخشید. به بیان دیگر، جامعه ایران، ثمره آزادى اى را که مشروطه خواهان سکولار ادعاى آن را داشتند، دید و اکنون خواهان نظم و امنیت و پیشرفت کشور بود، ولى این را از رجال اصیل خود مى خواست، نه از دولت هاى بیگانه.

چرا رضا میرپنج انتخاب شد؟

ریشه هاى کودتاى سوم اسفند 1299 را باید در خرابى هاى ناشى از جنگ جهانى اول و سرخورده شدن جبهه مخالف استبداد در ایران جست وجو کرد. از سال 1290، شمال ایران زیر سلطه روسیه و جنوب تحت سیطره انگلیس بود. دولت مرکزى در زمان سلطنت احمدشاه قاجار، وضعیت نومیدکننده اى داشت و بین سال هاى 1288 ـ 1300 بیش از پنجاه بار کابینه تغییر کرد.

رضاخان که آموزش هاى نظامى را در نیروهاى قزاق گذرانده بود، از درجه میرپنجى در 1291، به درجه سرتیپى در 1299 رسید و در پاییز همان سال، با حمایت آیرونساید، به مقام فرماندهى نیروهاى قزاق رسید. آیرونساید در خاطراتش مى نویسد: «یک دیکتاتور نظامى مى تواند مشکلات ایران را حل کند و ما امکان پیدا مى کنیم بى هیچ دردسرى، قوایمان را از ایران بیرون ببریم.» پس از کودتا، سفارت انگلیس در تهران به دولت خود توصیه مى کند از رژیم جدید حمایت کند؛ زیرا براى منافع انگلیس، مناسبت ترین دولتى است که مى تواند پدید آید.

بر اثر تندروى هاى بى حساب، ضعف مدیریت و نداشتن برنامه هاى کاربردى براى اداره کشور، از انقلاب مشروطیت تا کودتاى 1299، 51 بار هیئت دولت تغییر کرد

کودتا به روایت تاریخ

درسال 1299 که حدود دو سال از جنگ جهانى اول مى گذشت، فرمانده نیروهاى انگلیسى شمال ایران، فرمانده هنگ قزاق هاى همدان، یعنى رضاخان میرپنج را براى کودتاى نظامى در ایران مناسب دید و در مذاکراتى با او، چگونگى اجراى کودتا و تصرف تهران را به اطلاع رساند.

قزاق هاى ایرانى که در اطراف قزوین اردو زده بودند، به فرماندهى رضاخان به سوى تهران حرکت کردند. این نیروها، سرانجام در سوم اسفند 1299 به تهران رسیدند و شهر را تصرف کردند. احمدشاه که در برابر عمل انجام شده قرار گرفته بود، فرمان نخست وزیرى سیدضیاءالدین طباطبایى را صادر کرد و رضاخان نیز با لقب سردار سپه، به وزارت جنگ و فرماندهى لشکر قزاق منصوب شد.

منابع اتکاى سلطنت رضاخان

سه منبع اصلى که رضاخان با اتکاى به آنها به سلطنت رسید، عبارت بودند از: نیروهاى مسلح، حزب هاى اکثریت در مجلس ملىِ پنجم و قدرت هاى بزرگ خارجى. رضاخان با افزودن بر بودجه ارتش و حقوق ارتشیان، کارى کرد که این نهاد، پشتیبان او شود. وى افسران وفادار را به استاندارى برگمارد و واحدهاى ارتش منطقه اى و محلى به وجود آورد. در انتخابات دوره پنجم مجلس تقلب شد و افراد مورد نظر رضاخان از سوى استانداران نظامى او از صندوق سربرآوردند. انگلیسى ها، رضاخان را مردى قلدر مى دیدند که مى توانست نفت آنها را حفظ کند و جلو کمونیست ها را بگیرد. از این رو، حمایت از رضاخان در دستور کار دولت انگلیس قرار گرفت. در همین زمان، شوروى ها نیز دست به گریبان مشکلات شدید داخلى بودند و ترجیح دادند از دولت غیرانقلابى ایران که عامل ثبات به حساب مى آمد، حمایت کنند.

دهه فجر محمد رضا شاه انقلاب سلطنت سلطنتی کودتا شاهنشاهی

مجلس و پادشاهى رضاخان سردار سپه

کودتاى انگلیسى سوم اسفند 1299 که به قدرت گرفتن افسر ساده اى به نام رضاخان میرپنج انجامید، فصل جدیدى را در تاریخ معاصر ایران گشود و مجلس مشروطه را به صورت ابزارى در دست نظامیان بدل ساخت، به طورى که طى چندین دوره تا شهریور 1320 و اشغال نظامى ایران از سوى متفقین و تبعید رضاشاه به جزیره موریس، از جنگ و جدال احزاب تندرو و مجادله نمایندگان خبرى نبود و فقط بله قربان گو به صندلى هاى نمایندگان تکیه زدند و مجلس را به سرنوشت تلخى گرفتار ساختند. با وجود آنکه در زمان انتخابات مجلس چهارم، سه ماه از کودتاى 1299 مى گذشت و رضاخان نمى توانست چندان دخالتى در انتخابات داشته باشد، او توانست با هم رأى کردن پاره اى از نمایندگان مجلس، راه را براى مجلس بعدى باز کند. با انتخابات مجلس پنجم، رضاخان از همه توان سیاسى خود براى دخالت هوادارنش استفاده کرد. در پاییز 1302، کمیته اى ویژه در تهران به مسئولیت یکى از فرماندهان ارشد ارتش به نام خدایار خان که بعدها به وزارت جنگ برگزیده شد، به وجود آورد و انتخابات با نظارت و کنترل او انجام شد و افراد مورد علاقه رضاخان راهى مجلس شدند.

اعتراض هاى مردم بر ضد حکومت رضاخانى

در سال 1303، پیشه وران بر ضد جمهورى خواهى رضاخانى دست به تظاهرات و راه پیمایى زدند. روزنامه نگاران و سردبیران نیز به صورت انفرادى از رضاخان در روزنامه هایشان انتقاد مى کردند که از میان آنها، افرادى به قهر، ضرب و قتل تهدید شدند. به همین شیوه، دولتمردان با دیدگاه هاى گوناگون به صورت انفرادى با رضاخان به مخالفت برخاستند و گرایش هاى فزاینده خودکامگى و استبداد او را مورد انتقاد قرار دادند. در این گروه، خطیب مردمى و عالم بزرگوار، آیت الله حسن مدرس و نیز دموکرات ها و ملى گراهایى همچون سیدحسن تقى زاده و دکتر محمد مصدق به چشم مى خوردند.

منبع:پایگاه حوزه

تنظیم:س.آقازاده