تبیان، دستیار زندگی
حضرت آدم ـ علیه السلام ـ به سالهای آخر عمر رسید. 930 سال از عمرش گذشته بود.[2] خداوند به او وحی كرد كه پایان عمرت فرا رسیده و مدّت پیامبریت به سر آمده است، اسم اعظم و آن چه كه خدا از اسماء ارجمند به تو آموخته و همه گنجینه نبوّت و آن چه را مردم به آن نیاز
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پدری با هزار بچه و نواده

بچه

بالاخره بشارت الهی تحقّق یافت، و حوّا ـ علیه السلام ـ دارای پسر پاك و مباركی گردید. روز هفتم این نوزاد، خداوند به آدم ـ علیه السلام ـ چنین وحی كرد: «ای آدم! این پسر از ناحیه من به تو هِبه (بخشش) شده است، نام او را هِبَهُ الله بگذار.» آدم ـ علیه السلام ـ از وجود چنین پسری خشنود شد، و نام او را هِبَهُ الله گذاشت.[1]

قبر آدم ـ علیه السلام ـ و قبر نوح ـ علیه السلام ـ در كنار حرم مطهر امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ در نجف اشرف قرار دارند.

سال آخر عمر آدم ـ علیه السلام ـ و وصیت او

حضرت آدم ـ علیه السلام ـ به سالهای آخر عمر رسید. 930 سال از عمرش گذشته بود.[2] خداوند به او وحی كرد كه پایان عمرت فرا رسیده و مدّت پیامبریت به سر آمده است، اسم اعظم و آن چه كه خدا از اسماء ارجمند به تو آموخته و همه گنجینه نبوّت و آن چه را مردم به آن نیاز دارند، به شیث ـ علیه السلام ـ واگذار كن و به او دستور بده كه این مسأله را پنهان داشته و تقیه كند تا در برابر آسیب برادرش قابیل در امان بماند، و به دست او كشته نگردد.

به روایت دیگر: حضرت آدم ـ علیه السلام ـ هنگام مرگ‌، فرزندان و نوادگان خود را كه هزاران نفر شده بودند، به دور خود جمع كرد و به آنها چنین وصیت نمود:

«ای فرزندان من! برترین فرزندان من، هبه الله، شَیث است و من از طرف خدا او را وصی خود نمودم،‌از این رو آن چه از سوی خدا به من تعلیم داده شده به شیث می‌آموزم تا مطابق شریعت من حكم كند كه او حجّت خدا بر خلق است. ای فرزندانم! از او اطاعت كنید و از فرمان او سرپیچی نكنید كه وصی و جانشین و نماینده من در میان شما است.»

سپس طبق دستور آدم ـ علیه السلام ـ صندوقی ساختند. ایشان صحایف آسمانی را در میان آن نهاد و آن صندوق را قفل كرده و كلید آن را به شیث ـ علیه السلام ـ تحویل داد و به او گفت: «وقتی از دنیا رفتم، مرا غسل بده و كفن كن و به خاك بسپار. این را بدان كه از نسل تو پیامبری پدیدار می‌شود كه او را خاتم پیامبران خدا گویند، این وصیت را به وصی خود بگو و او به وصی خود نسل به نسل بگوید تا زمانی كه آن حضرت ظاهر گردد.»

یكی از بشارتهای آدم ـ علیه السلام ـ به مردم عصرش، بشارت به آمدن حضرت نوح ـ علیه السلام ـ بود. آنها را مخاطب قرار می‌داد و می‌فرمود: «ای مردم! خداوند در آینده پیامبری به نام نوح ـ علیه السلام ـ مبعوث می‌كند، او مردم را به سوی خدای یكتا دعوت می‌نماید ولی قوم او، او را تكذیب می‌كنند و خداوند آنها را با طوفان شدید به هلاكت می‌رساند. من به شما سفارش می‌كنم كه هر كس از شما زمان او را درك كرد، به او ایمان آورده و او را تصدیق كند و از او پیروی نماید، كه در این صورت ازغرق شدن در طوفان، مصون می‌ماند.»

آدم ـ علیه السلام ـ این وصیت را به وصی خود شیث، «هبه الله» گوشزد نمود، و از او عهد گرفت كه هر سال در روز عید، این وصیت (بشارت به آمدن نوح ـ علیه السلام ـ) را به مردم اعلام كند. هبه الله نیز به این وصیت عمل كرد و هر سال در روز عید، مژده آمدن نوح ـ علیه السلام ـ را به مردم اعلام می‌نمود. سرانجام همان گونه كه آدم ـ علیه السلام ـ وصیت كرده بود و هبه الله هر سال آن را یادآوری می‌كرد، حضرت نوح ـ علیه السلام ـ ظهور كرد و پیامبری خود را اعلام نمود. عده‌ای بر اساس وصیت آدم ـ علیه السلام ـ به نوح ـ علیه السلام ـ ایمان آوردند و او را تصدیق كردند[3] ولی بسیاری او را تكذیب نموده و بر اثر بلا (طوفان عظیم) به هلاكت رسیدند.

پایان عمر آدم ـ علیه السلام ـ و جانشین شدن شیث

حضرت آدم ـ علیه السلام ـ در بستر رحلت قرار گرفت و در حالی كه زبانش به یكتایی خدا و شكر و سپاس از الطاف الهی اشتغال داشت، از دنیا چشم پوشید.

بین آدم تا نوح، ده یا هشت پدر به ترتیب ذیل، واسطه وجود داشته است.

1. شیث 2. ریسان (انوش) 3. قینان 4. آحیلث 5. غنمیشا 6. ادریس كه نام دیگرش، اخنوخ و هرمس است 7. برد 8. اخنوخ 9. متوشلخ 10. لمك كه نام دیگرش ارفخشد است

جبرئیل همراه هفتاد هزار فرشته برای نماز بر جنازه آدم ـ علیه السلام ـ حاضر شد و همراه خود كفن و حنوط و بیل بهشتی آورد.

شیث ـ علیه السلام ـ جسد حضرت آدم ـ علیه السلام ـ را غسل داد و كفن كرد، و به او نماز خواند، جبرئیل و فرشتگان هم به او اقتدا كردند.[4]

فرشتگان بسیاری برای عرض تسلیت نزد شیث ـ علیه السلام ـ آمدند، در پیشاپیش آنها جبرئیل به شیث ـ علیه السلام ـ تسلیت گفت و شیث به دستور جبرئیل، در نماز بر جنازه پدرش، سی بار تكبیر گفت.

از آن پس، شیث ـ علیه السلام ـ به جای پدر نشست، و آیین پدرش آدم ـ علیه السلام ـ را به مردم می‌آموخت و آنها را به دین خدا فرا می‌خواند، و به آنها بشارت می‌داد كه: «پس از مدتی خداوند از ذریه من پیامبری را به نام نوح ـ علیه السلام ـ مبعوث می‌كند. او قوم خود را به سوی خدا دعوت می‌نماید، قومش او را تكذیب می‌كنند و خداوند آنها را با غرق كردن در آب به هلاكت می‌رساند.»

بین آدم تا نوح، ده یا هشت پدر به ترتیب ذیل، واسطه وجود داشته است.

1. شیث 2. ریسان (انوش) 3. قینان 4. آحیلث 5. غنمیشا 6. ادریس كه نام دیگرش، اخنوخ و هرمس است 7. برد 8. اخنوخ 9. متوشلخ 10. لمك كه نام دیگرش ارفخشد است.[5]

جنازه حضرت آدم ـ علیه السلام ـ را در سرزمین مكّه دفن كردند و پس از گذشت 1500 سال حضرت نوح ـ علیه السلام ـ هنگام طوفان، جنازه آدم ـ علیه السلام ـ را از غار كوه ابوقبیس (كنار كعبه) بیرون آورد و به همراه خود با كشتی به سرزمین نجف اشرف برد ودر آن جا به خاك سپرد... [6]

هم اكنون قبر آدم ـ علیه السلام ـ و قبر نوح ـ علیه السلام ـ در كنار حرم مطهر امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ در نجف اشرف قرار دارند.

__________________

[1] . بحار، ج 11، ص 230 و 231؛ به نقل دیگر، هنگامی كه هابیل كشته شد، همسرش حامله بود، پس از مدتی پسری از او متولد شد، آدم نام او را «هابیل» گذاشت و پس از مدتی، خداوند به خود آدم پسری داد، نام او را «شَیث» گذاشت و گفت: این پسرم «هبه الله» (از عطای خدا) است. (همان، ص 228)

[2] . عیون اخبار الرضا ـ علیه السلام ـ، ج 1، ص 242.

[3] . اقتباس از روضه الكافی، ص 114 و 115.

[4] . اقتباس از تاریخ انبیاء، ص 124 و 125.

[5] . بحار، ج 11، ص 228 و 229.

[6] . تاریخ انبیاء، ص 125.


تنظیم برای تبیان: شکوری_کارشناس بخش قرآن