ملكه تهمت آشكار كردن گمان نادرست و اظهار آن، به دو صورت ممكن است: 1. اظهار حضورى گاه تهمت زننده، رفتار یا ویژگى زشتى را در حضور خود متهم، به او نسبت مىدهد و مدارك و اسناد این نسبت را مىتواند شامل عمل، سخن یا حالتى از او باشد را نیز ارائه مىكند. 2. اظهار غیابى گاه تهمت زننده در حضور فرد چیزى بیان نمىكند؛ بلكه در غیابش به او رفتار یا صفت ناپسندى را نسبت مىدهد كه این امر دو حالت دارد: الف: تهمت زننده فقط نتیجه برداشت خود را از رفتار شخص در غیابش به او نسبت مىدهد و از خود رفتار، سخنى به میان نمی آورد به این معنا كه تهمت زننده نمىگوید به دلیل دیدن چه رفتارى از متهم، چنین برداشتى از او داشته است؛ البته تفاوتى نیست بین آن كه برداشت او از رفتار متهم در برخورد با خود او باشد یا دیگران؛ زیرا در هر دو صورت، اظهار بدگمانى شده و حقیقت تهمت پدید آمده است. ب: خود آن رفتار، گفتار یا صفات را نقل مىكند؛ سپس برداشت خود از آن را به دیگران ارائه مىدهد. تهمت زننده فقط نتیجه برداشت خود را از رفتار شخص در غیابش به او نسبت مىدهد و از خود رفتار، سخنى به میان نمی آورد به این معنا كه تهمت زننده نمىگوید به دلیل دیدن چه رفتارى از متهم، چنین برداشتى از او داشته است زشت ترین مصداق تهمت تهمت، ابراز كردن گمان بد به دیگرى است كه از زشتترین مصادیق آن، این است كه انسان در آغاز كار، شخصى را امین و معتمد خود كند و كارى را به او واگذارد؛ سپس به او سوءظن یافته، این بدگمانى را به شخص بگوید. امام جعفر صادق (ع) از قول پیامبر اكرم (ص) روایت كرده است: لیس لك ان تتهم من ائتمنته. 1 حق ندارى به كسى كه او را امین خویش ساختهاى، تهمت بزنى. «حال و ملكه» زشت تهمت تهمت از رذایل نفسانى چون دشمنى، حسد، شهوت یا غضب سرچشمه مىگیرد و در آغاز، رفتارى است كه اتفاقى از انسان سر مىزند؛ ولى تكرار آن موجب مىشود كه به صورت ملكه در نهاد شخص درآید و انجام آن برایش آسان شود. كسى كه این صفت براى او ملكه نشده است، شاید در اثر انجام این رفتار، تحت فشار مسائل اعتقادى و وجدانى خود قرار گرفته، متاثر و متالم شود؛ ولى اگر این عمل تكرار شده، به صورت صفت پایدار نفسانی درآید، آن رفتار زشت را به آسانى انجام مىدهد و نه تنها برایش ناراحت كننده نیست؛ بلكه سرور و شادمانى هم به همراه خواهد آورد و با رسیدن به این گمان باطل كه با تهمت، رقیبى از صحنه خارج شده است، خشنود مىشود؛ بنابراین باید از تكرار این گناهان خوددارى كرد تا به ملكهاى زشت و ناپسند در روح انسان تبدیل نشوند. منبع: آیت الله مجتبى تهرانى، اخلاق الهى (آفات زبان ) ج4 ص 144 گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی [1]. كلینى: كافى، ج 5، ص 298، ح 1