تبیان، دستیار زندگی
نویسندگان حوزوی، با تعمق بسیار در علوم اسلامی و دغدغه های برآمده از غیرت دینی بهترین افراد در ایجاد یک نهضت بزرگ اسلامی هستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسالت نویسندگان حوزوی 1
طلاب

مقدمه:

  1. اگر به بازار نشر و کتاب سری بزنیم و سراغی از آثار الاهیاتی و کلامی ابن قِبه، شیخ مفید، سید مرتضی و صدها تن دیگر از متکلمان بزرگ شیعی را بگیریم فروشنده چه خواهد گفت؟ چنانچه نگاهی به کتاب الفهرست ابن ندیم یا الذریعه آقا بزرگ تهرانی و یا فهرست نسخه های خطی کتابخانه های داخلی و خارجی بیندازیم و کتابی چشممان را نوازش کرد آیا در بازار کتاب آن را می توان یافت؟ خیلی که از مطلب دور نشویم مگر قوانین الاصول میرزای قمی(ره) بیش از دویست سال کتاب درسی حوزه ها نبوده است چرا حتی برای یک بار هم تصحیح و چاپ انتقادی از آن نشده است؟ مسئله ای که امروزه ذهن برخی از اهل دغدغه را به خود مشغول داشته این است که حوزه و روحانیت ما چقدر با میراث علمی و فرهنگی خود در ارتباط است و چه میزان از فراگیری دانش ما و تولیدات علمی ما بر پایه تاریخ علم و فرهنگ خویشتن است؟ گفتمان علمی ایران پس از انقلاب اسلامی و به خصوص دهه اخیر رشد و توسعه علمی و فرهنگی کشور بر پایه بومی سازی علوم و تولید علم بوده است و اندیشمندان و نویسندگان از زوایای مختلف به این گفتمان نگریسته اند. یکی از این زوایا، مسئله توجه به کتاب و نشر میراث علمی و تلاش در جهت تدوین تاریخ جامع علوم ایرانی ، اسلامی و مسئولیت اهالی کتاب حوزه علمیه و نویسندگان حوزوی است. به یقین حوزه علمیه در در طول تاریخ رسالت بزرگ تولید علم و نگارش کتب سودمند طلایه دار فرهنگ و تمدن جامعه بشری بوده و با ظهور نویسندگان بزرگ و دانشمندان سترگ حوزوی در عرصه های مختلف علم و دانش، راه تعالی و تکامل جوامع اسلامی فراهم گشت. اینک پس از تأسیس نظام سیاسی اسلامی با محوریت ولایت فقیه، رسالت حوزویان سنگین تر از گذشته گشته است و باید همت و عزمی بیشتر از گذشته از سوی حوزویان و روحانیون ایجاد شود تا قله های علم و دانش را بار دیگر در اختیار آورد تا بتوان پیام صلح و معنویت اسلامی را در سرتاسر جهان اشاعه داد. با توجه به این مقدمه، پرسش اصلی این است که نویسندگان حوزوی و دانشمندان اسلامی در چه محورهایی باید وارد شوند و به نگارش و تألیف بپردازند.
  2. در پاسخ به پرسش این مقاله با نگاهی به دو تجربه تاریخی در تولید علم و نهضت نرم افزاری در اسلام و غرب به نقش کتاب و احیای نظامند میراث علمی و فرهنگی اسلامی ، ایرانی در تأیید این فرضیه - که اساساً تولید و نوآوری بدون پشتوانه و ریشه تاریخی بسیار سخت و حتی غیر ممکن است - پرداخته شده و در ادامه چگونگی نحوه برخورد با پیشینه هویتی خویش و جذب و هضم علم و فرهنگ دنیای جدید بررسی گردیده است تا الگوی عملی برای نویسندگان حوزوی و اسلامی باشد. به طور خلاصه، به یقین نهضت ترجمه و زمینه سازی تمدن اسلامی برپایه نگارش کتب علمی و ترجمه بسیاری از کتب تمدن های دیگر شکل گرفت و همچنین نهضت ترجمه و زمینه سازی تمدن غرب با ظهور رنسانس محصول آشنایی غربیان با آثار نویسندگان بزرگ اسلامی بود که توانستند از این طریق به تولید علم بپردازند. براساس این دو نمونه، امروز نیز اگر ما بخواهیم قله های دانش را در نوردیم باید به احیای میراث گذشته حوزه ها و دانشمندان اسلامی بپردازیم و با نگارش تاریخ علوم اسلامی و ترجمه متون عربی و غربی راه را برای تولید علم فراهم آوریم. همچنان که تجربه نشان داده است. نویسندگان حوزوی، با تعمق بسیار در علوم اسلامی و دغدغه های برآمده از غیرت دینی بهترین افراد در ایجاد یک نهضت بزرگ اسلامی هستند.

تجربه اول: نهضت ترجمه و زمینه سازی تمدن اسلامی

610 سال از میلاد مسیح پیامبر(ع) می گذشت امپراتوری های بیزانس و ایران درگیر جنگ های بی ثمر و پر خرج بودند. [1] فلوطین آخرین فیلسوف غرب در سال 204م وفات نمود و   مدارس آتن (در 529م)  تعطلیلی  می شوند[2] نشانه های بحران اجتماعی و اقتصادی در امپراتوری بیزانس بتدریج از اواسط قرن سوم میلادی ظاهر شد و با مسیحی شدن قسطنطین(امپراطور بیزانس) در اوایل قرن چهارم میلادی رشد این دین سرعت بیشتری به خود گرفت و کم کم جهانبینی پُولسی[3] محور تفکر جزمی کلیسا و به تبع آن کل غرب شد. نوشتن کتاب و تولید علم در تحت سیطره کلیسا دوران افولی را می گذراند[4] و سراسر اروپا را عصر ظلمت فرا گرفته بود[5] در امپراتوری ایران اگرچه برخی از فیلسوفان یونانی پس از تعطیلی مدارس آتن به آنجا پناه برده بودند اما پادشاهی خسرو پرویز با فتوحات مختلف اما با خوشگزانی های بیش از حد جامعه ایرانی را دچار التهاب و مشکلات کرده بود. اعراب نیز همچنان در جاهلیت خویش غوطه ور بودند.

در چنین شرایط جهانی ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس بشریت شد و  دل جهانیان را به خود جلب نمود تا این انیس و مونس از تبار پیامبران الهی و مبشّران نجات بخش از آسمان مکه ظهور نمود. نزول «کتاب» به عنوان معجزه و حجت الهی و مضامین عمیق آن و سیره و سنت پیامبر خاتم(ص) که از وحی نشأت گرفته بود و معارف ائمه معصومین(علیهم السلام) و شاگردان آنها؛ و از سوی دیگر تأکید قرآن کریم و رسول اکرم(ص) به کتابت و فرا گرفتن دانش های گوناگون زمینه را برای ظهور تمدنی پویا آماده ساخت. [6]

علمای اسلامی با توجه به تعمیق اندیشه دینی و پیوند میان عقل و ایمان به جذب و هضم تمدن ها در عرصه های گوناگون دست زدند و با تلاش برای دست رسی به فرهنگ و دانش تمدن های ایران، هندو یونان به ترجمه کتابهای مهم آنها پرداختند و با ایجاد زبان نوین علمی به فهم و شرح و سپس تألیف و نوآوری پرداختند. [7] این کار بزرگ نه تنها موجب پایه ریزی تمدن بزرگ اسلامی شد بلکه به اعتراف برخی از دانشمندان، مسلمین در پرتو دین اسلام موجب حفظ آثار پیشنیان تمدنها و ایجاد پلی میان فرهنگ ها شد.

«مسلمین، به برکت سیاست حکیمانه خود در برابر مردم و در سایه جذب دانشمندان و نهادهای فرهنگی در جریان فرهنگ و دینی که خود پدید آورده بودند، موفق شدند، چه در ایران و چه در کشورهای، پل مستحکمی میان عصر کهن و فرهنگ دوره میانه و حتی فرهنگ عصر جدید برقرار سازند.» [8]

مسلمانان با گردآوردی مترجمان برای ترجمه آثار ملل دیگر و تأسیس «بیت الحکمه» و جمع آوری نامیترین دانشمندان، مترجمان، خوشنویسان آن دوره، از عربی، هندی، ایرانی و غیره به ترجمه کتابهایی در حوزه های مختلف (همچون: فلسفه ، پزشکی، نجوم، ریاضی، طبیعیات، ادبیات و اخلاق) از زبان یونانی، سریانی، سانسکریت، فارسی به زبان عربی پرداختند. و با اعزام نمایندگان مورد وثوق به کشورهای اطراف در جستجوی دست نوشته های کهن تمدن های گذشته، کتاب خانه بزرگی از آثار ملل را در مرکز خلافت گرد هم آوردند. که به نقلی در زمان خلافت مأمون بیش از یک ملیون نسخ کتاب در کتابخانه بیت الحکمه جمع آوری شده بود[9] این نهضت نه تنها در مرکز خلافت محدود نشد بلکه به دیگر مراکز اسلامی نیز کشانده شد خلفای فاطمی در مصر با تأسیس«دارالحکمه» و حاکمان اندلس این امر بزرگ را ادامه دادند. [10]

با نگاهی به فهرست مترجمان و تعداد آثار ترجمه شده به زبان عربی در طول قرن دوم و سوم هجری[11] به عظمت و ضرورت نهضت ترجمه پی می بریم که چگونه مسلمین توانستند با تعمیق داشته های خود که از قرآن و اولیای دین فرا گرفته بودند[12] و با  استفاده از میراث تمدنی ملل مختلف و استخدام آنها در مسیر معارف قرآنی و اسلامی و هضم آنها در فرهنگ و اندیشه خود به بومی سازی علوم و توسعه همه جانبه امت اسلامی بپردازند و تمدن بزرگ اسلامی را بیافرینند که در طول چندین قرن قدرت بلا منازع علمی و فرهنگی و حتی نظامی و اقتصادی جهان باشد. [13] مسلمین به ترجمه فقط اکتفا نکردند بلکه علاوه بر ترجمه متون به نقد و بررسی انتقادی در غالب تلخیص، تعلیق، شرح و ردیه پرداختند و پس از مدتی به تألیف و نوآوری دست زدند. از دیگر فعالیت مسلمین و عالمان دینی نقد و تصحیح ترجمه و بررسی چند باره ترجمه بوده به طوری که یک اثر را چندین بار به نوه های مختلف ترجمه و تصحیح می کردند. [14] همچنین سنت استنساخ و نسخه نویسی از مهمترین عوامل حفظ و گسترش تمدن اسلامی است[15] مسلمین با استنساخ نسخه ها و توجه و احترام به کاتبان[16] و نسخه نویسان و بیان آداب نسخه نویسی[17] و برقراری سنت وقف (در امور نسخه نویسی، تصحیح، کتابداری و کتابخوانی) و ایجاد کاغذ و راه اندازی کارگاههای کاغذ سازی[18] از زوال کتب بسیاری جلوگیری کردند.

ورنر یِکِر این عصر را «نخستین عصر بین المللی علم که جهان به خود دیده بود»[19] می نامد.دیمتری گوتاس با اشاره به سطح بن المللی بودن، آن را الگوی آغاز عصر جدید غرب می داند:

«اهمیت این نهضت، در سطحی گسترده تر، در این امر نهفته است که نخستین بار در تاریخ اثبات شد که تفکر علمی و فلسفی بین المللی است و محدود به زبان یا فرهنگ خاص نیست. وقتی فرهنگ عربیِ برآمده از جامعه آغازین عباسی از حیث تاریخی جهانی بودن تفکر علمی و فلسفی را تثبیت کرد، برای اطلاق بعدی این مفهوم در روم شرقی یونانی و غرب لاتینی سرمشقی پدید آورد و کار آن را آسان کرد.»[20]

در ادامه خواهید خواند :تجربه دوم: نهضت ترجمه و احیای میراث علمی در غرب


نوشته : سید مهدی موسویطلاب


پی نوشت:

1. کالینمک ایودی، اطلس تاریخی جهان از آغاز تا امروز، ترجمه فریدون فاطمی، تهران، نشر مرکز، 1367، ص247.

2. اتین ژیلسون، فلسفه اسلامی و یهودی به روایت ژیلسون، ترجمه حسن فتحی، تهران، حکمت، 1385، ص14.

3.  پُولس از نویسندگان کتاب انجیل(عهد جدید) و شخصیت های مهم و تأثیر گذار مسیحیت ر.ک: هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی، ترجمه گروه مترجمان، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1386، ص15- 49.

4. الکساندر استیپچویچ، کتاب در پویه تاریخ، ترجمه حمیدرضا آژیر ، حمید شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1373، ص235-236.

5. براتراند راسل، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، کتاب پرواز، 1373، ج1 ص562.

6. ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، علی(ع) و فلسفه الهی، در بررسی های اسلامی، به کوششش سید هادی خسروشاهی، قم، هجرت، بی تا؛ مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، تهران، صراط، 1380؛ سید حسین نصر، تاریخ فلسفه اسلامی، جلد اول، مقاله «قرآن و حدیث به عنوان سرچشمه و منبع الهام فلسفه اسلامی،، تهران، حکمت، 1383؛ امیل برهیه، تاریخ فلسفه قرون وسطی و دوره تجدد، ترجمه و تلخیص یحیی مهدوری، تهران، خوارزمی1380، ص146-149؛ بیوک علیزاده، فلسفه اسلامی(حیات تعقلی اسلام)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1371ص130- 197.

7. حسن فتحی، میراث فلسفی ما، ترجمه رضا شیرازی، گردآورنده فاطمه گوارایی، تهران، یادآوران، 1380، ص21-33.

8. استیپچویچ، پیشین، ص 273.

9. استیپچویچ، پیشین، ص279.

10.  استیپچویچ، پیشین، ص 280-286؛ دیمیتری گوتاس، تفکر یونانی فرهنگ عربی، ترجمه محمد سعید حنایی کاشانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1381، ص213.

11.  ر.ک: ابن ندیم، الفهرست، ترجمه م.رضا تجدّد، تهران کتابخان ابن سینا، 1343، مقاله هفتم؛ قاضی صاعد اندلسی، التعریف بطبقات الامم، مقدمه، تصحیح و تحقیق غلامرضا جمشید نژاد اول، تهران، دفتر نشر میراث مکتوب، 1376، ص213 - 274؛ جمال الدین قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ترجمه فارسی قرن یازدهم هجری، به کوشش بهمن دارائی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1371؛ گوتاس، پیشین.

12.  در این رابطه کافی است به پایه گذاری و توسعه مسلمین در علوم و دانشهایی چون ادبیات عرب، کتابت قرآن، تفسیر قرآن، عرفان عملی، حدیث، فقه و کلام پیش از نهضت ترجمه، و آثاری که در این باره نوشته شده است توجه کنیم. ر.ک: ابن ندیم، پیشین، ص40 -431.

13. ر.ک: عبدالحسین زرین کوب، کارنامه اسلام، تهران، امیرکبیر، 1380.

14. گوتاس، پیشین، ص 205.

15. نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون، مشهد، آستان قدس رضوی، 1369، ص38و 231و 361.

16. مایل هروی، پیشین، ص68.

17. مایل هروی، پیشین، ص366-374.

18. مایل هروی، پیشین، ص 86؛ گوتاس، پیشین، ص288.

19. گوتاس، پیشین، پاورقی ص271.

20. گوتاس، پیشین، ص 271.