تبیان، دستیار زندگی
عشق، همان محبت شدید است كه در اثر عوامل شناخته یا ناشناخته در انسان ایجاد می‌‌شود و آثاری از خود بر جای می‌گذارد. این محبت به گونه‌ای است كه همه‌ی ذهن و فكر آدمی را به خود مشغول می‌كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هدیه ی تبیان به عاشق ها

عشق

هرچه گویم عشق را شرح و بیان    چون به عشق آیم خجل گردم از آن

گویند «عشق» را از عشقه گرفته‌اند و آن گیاهی است دارای گل آذینی با چترهای ساده و برگ های پهن و پنجه‌ای و ساقه‌ی قلابدار که معمولاً به درختان دیگر می‌پیچد و از آنها بالا می‌رود و چون در محل اتکا به درخت پایه ریشه فرعی خارج می‌کند و مواد غذائی درخت پایه را می‌مکد از این جهت مضر است زیرا درختان پایه را خشک می‌کند و نیز اگر به دیوار بچسبد چون ریشه‌های فرعی آن در دیوار فرومی‌رود دیوار را خراب می‌کند. در فارسی به آن عشق پیچک یا به طور خلاصه پیچک می‌گویند.

عشق، همان محبت شدید است كه در اثر عوامل شناخته یا ناشناخته در انسان ایجاد می‌‌شود و آثاری از خود بر جای می‌گذارد. این محبت به گونه‌ای است كه همه‌ی ذهن و فكر آدمی را به خود مشغول می‌كند.

عاشق كسی است كه به چیزی آنقدر دلبستگی و محبت داشته باشد كه نتواند از آن دل بركند، جدایی از او را تحمل نكند و همواره محبوب و معشوقش را در یاد و خاطر داشته باشد.گاهی مراتب شدید و قوی  عشق در جسم عاشق نیز اثر می‌‌گذارد و او را لاغر و رنجور كرده و رنگ چهره‌اش را زرد می‌نماید.

اكنون در صدد بیان خواص و آثار عشق نیستیم كه این مجال دیگری می‌طلبد. سخن در معشوق است. معشوق هركه یا هرچه باشد لابد به دلیل خوبی‌ها و كمالاتی كه دارد عاشق، به او دلبستگی پیدا كرده است. زیرا معنا ندارد كه بگوییم عاشق بدی‌ها و نواقص معشوق شده است. بنابراین هرچه معشوق دارای كمالات بیشتر و نواقص كمتری باشد عشق به او هم بیشتر و عمیق‌تر خواهد بود پس اگر معشوق كمال بی‌نهایت بود و هیچ نقص و كمبودی نداشت عشق به او هم بی‌نهایت است. از همین‌ جاست كه گفته می‌شود عشق به خداوند عشقی حقیقی، كامل و بی‌نهایت است.

از سوی دیگر باید توجه داشت كه نگرش توحیدی به انسان می‌آموزد كه هر كمالی در هرجا یافت شود در واقع پرتوی از كمال بی‌نهایت الهی است. دیگر موجودات هرچه و هركه باشند از خود هیچ ندارند و هر خوبی و كمالی كه در آنها یافت شود مال خداوند است. نتیجه‌ی این سخن آن است كه در واقع عشق به غیر خداوند امكان ندارد و بی‌معناست. یعنی انسان عاشق هرچه شود عاشق خدا شده است.

بنابراین نه تنها عشق به خداوند بالاترین عشق‌هاست بلكه باید گفت كه عشق به غیر خدا ناممكن و محال است. به این ترتیب شاید تقسیم عشق به آسمانی و زمینی نیز بی‌معنا شود. زیرا همه‌ی عشق‌ها با نگرش توحیدی به گونه‌ای عشق آسمانی است.  اگر كسی فكر كند كه عاشق موجودی غیر از خدا شده است، در واقع به اشتباه افتاده. نه اینكه در عشق اشتباه كرده باشد بلكه در معشوق اشتباه كرده است. یعنی عاشق كسی شده كه از خود هیچ ندارد و صاحب اصلی كمال را فراموش كرده است. شبیه آنكه كسی با مشاهده‌ی یك تابلوی نقاشی زیبا به تحسین نقاشی بپردازد و نقاش را فراموش كند.

از این رو باید گفت كه اگر انسانی دل به معشوقی زمینی بسته لازم است در آن تجدید نظر جدی كند. زیرا معلوم می‌شود به بیراهه رفته و از توحید فاصله گرفته.

اغلب اوقات عشق‌های زمینی -  عشق دو انسان از جنس مخالف به یكدیگر- با كشش غریزه‌ی جنسی آغاز شده و با همان هم ادامه می‌یابد و با خاموشی یا خمودی غریزه نیز خاموش یا خمود می‌شود.

نكته‌ی دیگری را هم كه نباید از نظر دور داشت آن است كه اغلب اوقات عشق‌های زمینی -  عشق دو انسان از جنس مخالف به یكدیگر- با كشش غریزه‌ی جنسی آغاز شده و با همان هم ادامه می‌یابد و با خاموشی یا خمودی غریزه نیز خاموش یا خمود می‌شود. از این رو بسیاری معتقدند كه این گونه عشق‌ها – عشق زن و مرد به یكدیگر- در اغلب موارد، اصلا عشق نیستند و تنها تجلیات و ظهورات غریزه‌ی جنسی می‌باشند.

رابطه

عشقهایی كز پی رنگی بود      عشق نبود عاقبت ننگی بود.

نشانه‌اش هم آن است كه كسانی كه فاقد غریزه‌ی جنسی هستند هیچگونه كشش یا عشقی به جنس مخالف از خود بروز نمی‌دهند.

بنابراین دانستیم كه عشق‌‌های زمینی را – بدون نگرش توحیدی- به سختی می‌توان عشق نامید. بویژه اگر این عشق در سنین جوانی یا نوجوانی شكل گرفته باشد. زیرا در این سنین غرایز نیز جوان و قوی هستند و بنابراین تسلط بیشتری بر نگرش و خواسته‌های انسانی دارند.

دقیقا به همین دلایل است كه نباید نسبت به روابط دختر و پسر بی‌توجه بود. این روابط اگر بدون توجه به ضوابط عرفی و شرعی صورت گیرد، صدمات جبران ناپذیری در ابتدا به خود دختر و پسر و در مراحل بعد به خانواده‌‌ و حتی جامعه وارد می‌آورد. بسیار روشن است كه ارتباط دوستی دختر و پسر با هیچ یك از سنت های پذیرفته شده‌ی اجتماع ما و با قوانین شرع مقدس اسلام همخوانی ندارد.

نویسنده :حجت الاسلام و المسلمین محمد سادات منصوری

عضو شورای علمی تبیان

تنظیم برای تبیان :داوودی

از شما کاربران عزیز می خواهیم در صورت تمایل راجع به موضوع فوق در انجمن های تخصصی تبیان به بحث بنشینید.

مقالات مرتبط :

آیا می توان از عشق زمینی به عشق حقیقی رسید ؟

ایثارگری عشق

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.