تبیان، دستیار زندگی
برای درك بهتر از ابتكارات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مبارزات سیاسی اش بهتر است در ابتدا وضعیت امت اسلامی را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضرت زهرا (س) و فرهنگ مبارزه

برای درك بهتر از ابتكارات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مبارزات سیاسی اش بهتر است در ابتدا وضعیت امت اسلامی را بعد از وفات پیامبر بشناسیم.

حضرت زهرا(س)

جریانی كه در بعد از وفات پیامبر ابتدا در سقیفه و سپس در مدینه طی مدت اندكی شكل گرفت و در مرحله بعد، میان همه مسلمین خود را تثبیت كرد حاكمیت را از جریان ولایت و امامت جدا كرده و افكار عمومی را تحت الشعاع خود قرار داد. در این میان فاطمه زهرا جریان ولایت مداری را آغاز كرد كه بعد از این به توصیف ابعاد گوناگون آن می پردازیم.

حركتی كه از سقیفه آغاز شد، تحت شعار حاكم باید از سوی مردم باشد شكلی مردمی به خود گرفت و حمایت افكار عمومی را جلب كرد و حادثه خانه اهل بیت در جلوی چشم مردمی بوقوع پیوست كه همه از احترام پیامبر به این خانواده آگاه بودند. مردم مدینه در 80 غزوه دوشادوش پیامبر اسلام جنگیدند و شهید دادند و همه شاهد غدیر و تاكیدات پیامبر بر حضرت علی علیه السلام در خلافت مسلمین بودند اما بایك جریان تبلیغاتی در مقابل كار انجام شده واقع شده و دست به بیعت با دیگری دادند. حال راهكار مبارزاتی حضرت زهرا سلام الله علیها مقابله با این تبلیغات در بصیرت دادن به مسلمانان از گذشته و یادآوری آنچه كه گذشت می باشد.

1) حضرت زهرا با صدای بلند گریه می كرد، اشك می ریخت، در جلوی دروازه شهر می نشست و گریه می كرد. در حقیقت حضرت زهرا سلام الله علیها با اینكار برای مردم ایجاد انگیزه و سوال می كرد كه چرا دختر پیامبر مدام در حال گریه و اشك ریختن است؟این ایجاد سوال خود موجب بیداری و یادآوری آن چیزی است كه تحت تبلیغات سیاسی مغفول واقع شد.

راهكار مبارزاتی حضرت زهرا سلام الله علیها مقابله با این تبلیغات در بصیرت دادن به مسلمانان از گذشته و یادآوری آنچه كه گذشت می باشد.

وقتی بزرگان مدینه خدمت امیرالمومنین رسیدند، و گفتند: یا ابا الحسن! فاطمه شب و روز گریه می كند، هیچ كدام از ما شب در رختخواب بخواب نمی رویم، روزها بعلت مشغله و طلب وسائل زندگی قرار و آرام نداریم، ما از تو تقاضا می كنیم كه فاطمه شب یا روز گریه كند.

وقتی علی علیه السّلام متوجه فاطمه اطهر شد دید آن بانوی معظمه از گریه ساكت نمی شود، و تسلیت گفتن برای او ثمری ندارد، هنگامی كه چشم آن بانو به حضرت امیر افتاد لحظه‏ای ساكت شد. علی علیه السّلام به وی فرمود: ای دختر پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم بزرگان مدینه از من خواسته‏اند كه از تو بخواهم یا شب برای پدر بزرگوارت گریه كنی یا روز.

حضرت زهرا علیهاالسلام

فاطمه اطهر علیها السّلام گفت: یا ابا الحسن! من چندان مكثی در میان این مردم نخواهم كرد، بزودی من از میان این مردم می روم، یا علی بخدا قسم من شب و روز از گریه آرام نخواهم شد تا اینكه به پدرم ملحق شوم.

علی علیه السّلام بعد از این جریان اطاقی خارج از شهر مدینه برای حضرت زهرای اطهر ساخت كه آن را بیت الاحزان می گفتند. موقعی كه صبح می شد فاطمه اطهر حضرت حسن و حسین علیهما السّلام را برمیداشت و متوجه بقیع و خارج از مدینه می شد [در آنزمان قبرستان بقیع خارج از مدینه بود] و همچنان تا شب مشغول گریه بود. موقعی كه شب فرا می رسید حضرت امیر می‏آمد و فاطمه اطهر را بمنزل خویش باز میگردانید. (بحارالانوار ج43 ص177؛ در امالی صدوق ص141 اینگونه آمده: اما فاطمه دختر محمد (ص) بر رسول خدا (ص) گریست تا مردم مدینه بوی در آزار شدند و گفتند از فزونی گریه‏ات ما را آزار دادی و سر مقابر شهداء می‏رفت و تا میخواست میگریست‏. )

در این روایت می بینیم كه خود امیرالمومنین در جهت دهی مبارزاتی حضرت زهرا سلام الله علیها همكاری كرده و اطاقكی در دروازه شهر برای ایشان ساختند. یك زن همراه دو بچه خود هر روز صبح آنجا رفته و این زن شروع به گریه می كند. دروازه هر شهری محل عبور و مرور تجار و بازرگانان، عابران و رهگذران، مسافران و افراد مختلف است كه برای هر كدام سوال پیش می آید چرا این زن در دروازه شهر گریه می كند؟ او كیست؟ این دو كودك كیستند؟ از حضرت سوال می كردند و حضرت به خطبه می پرداخت و وقایع را بازگو می كرد.

2) حضرت با آینده نگری در جامعه اسلامی در خطابه های خود به تذكار مسلمانان می پردازد و علت دچار شدن بشریت با مشكلات فراوان را بیراهه روی امروز معرفی می كند. در كتاب احتجاج از سوید بن غفله روایت شده است: چون فاطمه علیها السّلام بیمار شد به هنگام شدّت یافتن بیماریش گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش جمع شدند و بر آن حضرت سلام كرده، گفتند: ای دختر رسول خدا! وضع بیماریت چگونه است و با آن چه می‏كنی؟

امیرالمومنین در جهت دهی مبارزاتی حضرت زهرا سلام الله علیها همكاری می کردند .

آن حضرت ستایش خداوند سبحان كرده بر پدرش درود فرستاد، و در قسمتی از سخنانش فرمود: «اَمَا لَعَمْرِی لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیْثَمَا تُنْتَجُ ثُمَّ احْتَلَبُوا مِلْ‏ءَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعَافاً مُبِیداً هُنَالِك...»( الاحتجاج، ج1ص109 ؛بحارالانوار ج43 ص160) امّا به جان خود سوگند كه نطفه این (فتنه) بسته شده است. [و شتر این فتنه آبستن شده، به همین زودی خواهد زایید] انتظار كشید تا این فساد در پیكر اجتماع اسلامی منتشر شود. از پستان شتر پس از این خون و زهری كه رود هلاك‏كننده است، بدوشید.

در اینجاست كه پویندگان راه باطل زیان بینند و مسلمانانی كه در پی خواهند آمد، در می‏یابند كه احوال مسلمانان صدر اسلام چگونه بوده است. قلبتان با فتنه‏ها آرام خواهد گرفت. بشارتتان باد به شمشیرهای كشیده و برّا، و حمله جائر و متجاسر ستمكار،

حضرت زهرا

و درهم شدن امور همگان و خود رأیی ستمگران! غنایم و حقوق شما را اندك خواهند داد. و جمع شما را با شمشیرهایشان دور خواهند كرد. و شما جز میوه حسرت برداشت نخواهید نمود. كارتان به كجا خواهد انجامید؟...

3) حضرت برای اینكه این مبارزه تا رسیدن حق به جایگاهش ادامه پیدا كند در وصیت خود از امیرالمومنین درخواست مخفی بودن قبر خود را كرد.

امیر المومنین، اسماء را دید كه بالای سر زهرا نشسته گریه می‏كند و می‏گوید: یتیمان حضرت محمّد چه كنند، بعد از فوت جدّ شما دل ما به فاطمه خوش بود! بعد از فاطمه به چه كسی دل خوش كنیم! آنگاه حضرت علی بن ابی طالب علیه السّلام صورت مبارك فاطمه زهرا را باز كرد رقعه‏ای نزد سر آن بانوی معظّمه یافت كه در آن نوشته بود:

بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم، این وصیّتی است كه فاطمه دختر پیغمبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم كرده است: فاطمه شهادت می‏دهد كه خدایی جز خدای یگانه وجود ندارد، حضرت محمّد بنده و پیامبر خدا می‏باشد. بهشت بر حق و دوزخ بر حق است، قیامت خواهد آمد و شكّی در آن نخواهد بود، خداوند كلیه افرادی را كه در قبرها مدفونند بر خواهد انگیخت.

یا علی! من فاطمه دختر حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم می‏باشم. خدا مرا در دنیا و آخرت برای تو تزویج نمود.

یا علی! تو از دیگران برای (غسل و كفن) من مقدّم هستی، مرا حنوط كن غسل بده، شبانه مرا دفن كن، شبانه بر بدنم نماز بگزار، شبانه به خاكم بسپار، احدی را از فوت من آگاه منمای، من تو را به خداوند می‏سپارم، و فرزندانم به درود تا روز قیامت! (بحارالانوار ج43 ص214)


منبع:

نوید شاهد

تنظیم برای تبیان :

بخش هنر مردان خدا - سیفی