تبیان، دستیار زندگی
یک طرح تازه بر دلش آن شب وزیده بود با دست‌های معجزه پروانه چیده بود پروانه پر کشید و زمین خیس عشق شد گویی که ابر روی دو بالش تنیده بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پروانه

امام رضا(ع) و پروانه

یــک طــرح تــازه بــر دلــش آن شب وزیده بود

بــا دســت‌هـــای مــعـجـزه پروانه چیده بود

پــروانــه پــر کشید و زمین خیس عشق شد

گــویــــی کـــه ابـر روی دو بـالـش تنیده بود

پــروانــه‌ای کــه بـــال دعــایــش بــرای شهر

تـــا آســمـــان نـــور و اجـابــت پـــریـده بـود

چنـدی گـذشـت و سمت طلوعی غریب رفت

بـی شـک غـروب فاجـعـه وقتش رسیده بود

یــعـنـی مـیــان دیــده دنــیــا پـــرسـتـــهــــا

قصری به رنگ وسوسه، شیطان کشیده بود

قصری که خوشه خوشه پر از کینه بود و زهر

زهـــری کــه روی بـــاور مـردی چـکـیـده بـود

او سالـهــا درون خــودش شــعــلـه ور شد و

دنــیــا درون قــلـب سـیـاهـش تــپـــیـده بـود

افــسوس آن نــگــاه شــرورانــه هــیچ وقت

پـــروانـــه را بـه روی چــمـنـــهـا نـدیـده بـود!

سروده : فاطمه عبدالعظیمی

گروه دین و اندیشه - عسگری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.