تبیان، دستیار زندگی
اخیرا برخی افراد کم آشنا نسبت به امهات معارف اسلامی با طرح ادعاهایی ناصواب، رسالت مدبرانه پیامبرانی چون حضرت نوح علیه السلام را به چالش کشانده ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چهره انبیاء را مخدوش نکنید!

نوشتار حاضر، گزارشی است از زندگی حضرت نوح، ملقب به شیخ الانبیاء، که نخستین پیامبر صاحب شریعت و دومین پدر نسل کنونی بشریت است.

کشتی نوح

جای تاسف است که اخیرا برخی از افراد کم آشنا نسبت به امهات معارف اسلامی، در باب حساس ترین موضوعات دینی -اصل نبوت عامه - به راحتی اظهار نظر کرده، با طرح ادعاهایی ناصواب، رسالت مدبرانه پیامبرانی چون حضرت نوح علیه السلام را به چالش می کشانند؛ پیامبری که باید گفت نسل حاضر در اصل حیات خویش وامدار اوست، و اگر مدیریت خردمندانه وی نبود، به طور حتم، نسل بشر در پی عذاب فراگیر الهی منقرض می گردید.

به فرموده قرآن، آن حضرت بر گردن پیروان معاصر و حتی پسینیان بعد از خود نیز حق بسیار دارد؛ تا آنجا که رب جلیل، سلام و برکات ویژه خود را به این هر دو گروه تقدیم می دارد:

«قِیلَ یا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَیكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ(هود/48)

(به نوح) گفته شد: «ای نوح! با سلامت و برکاتی از ناحیه ما بر تو و بر تمام امتهایی که با تواند، فرود آی! و امتهای نیز هستند که ما آنها را از نعمتها بهره‌مند خواهیم ساخت، سپس عذاب دردناکی از سوی ما به آنها می‌رسد (،چرا که این نعمتها را کفران می‌کنند!)»

آنجا که فطرت انسانی، در اثر پیروی از شهوات و هواهای نفسانی منقلب شود و انسان عنود، از شنیدن هر سخن حقی بگریزد، دیگر چه انتظار می توان داشت که حق مستقر شود و عدالت فراگیر؟

آحاد بشر امروز از طرف پدر و مادر به آن جناب منتهى و به عنوان ذریه وی به شمار می روند چنانکه قرآن می فرماید:

و جعلنا ذریته هم الباقین(صافات/77)و فرزندانش را همان بازماندگان (روی زمین) قرار دادیم.

او نخستین پیامبر صاحب شریعت و دریافت کننده نخستین کتاب آسمانی است كه باب تشریع احكام را گشوده افزون بر طریق وحى، با منطق عقل و جدال احسن نیز با مردم احتجاج نمود؛ مردمانی حق گریز، لجوج و بس ناسپاس که در مدت مدید رسالت پر رنجش(950سال) جز اندکی انگشت شمار(8نفر)دعوت وی را لبیک نگفتند که اساسا زمینه مساعد برای پذیرش سخن حق فراهم نیامد. آری!آنجا که فطرت انسانی، در اثر پیروی از شهوات و هواهای نفسانی منقلب شود و انسان عنود، از شنیدن هر سخن حقی بگریزد، دیگر چه انتظار می توان داشت که حق مستقر شود و عدالت فراگیر؟(برخی از مردمان در زمان نوح انگشت در گوش مى‏نهادند تا نشنوند: «جعلوا اصابعهم فى آذانهم...)

اصلا نوح را از این رو "نوح" خوانده اند که گرفتار مردمانی دل مرده و حجود شده بود چنانکه ابن عربی ‌گوید:

«روایت شده نوح بدان سبب نوح نامیده شده كه بر مردم خویش سخن و نوحه سرایی می‌كرده است»[. ابن عربی، محمد بن عبدالله بن ابی بكر، أحكام القرآن، ج‏2، ص: 786] زیرا كه نوحه بر میّت را، "نوح" می‌گوید.

نه تنهای دلهای آنان مرده که چشمانشان نیز تهی از نور بصیرت بود: إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمًا عَمینَ(اعراف/64) «براستی ایشان مردمى بى‏بصیرت بودند.»

حتی نمی توان و نباید گفت که تجدید نبوت انبیاء، دلیل بر عدم تحقق وعده الهی - عدالت - در میان امتهای پیامبران پیشین است، چرا که در امتهای گذشته، سرچشمه های وحیانی -کتب آسمانی- به عنوان تنها منابع هدایت، دستخوش تحریف می شدند از طرفی، تکامل عقلانی بشر، نیز امری تدریجی بوده و به فراخور این تکامل می بایست پیامبرانی در زمانهای سپس تر فرستاده می شدند.

پیامبران به عنوان جانشینیان و برگزیدگان خداوند، نخبه ترین، مدیرترین و صالح ترین افراد در زمان خویشند و طرح این ادعا که رسولی فاقد مدیریت جامع است، به نوعی خرده گرفتن بر گزینش الهی است.

اعتقاد صحیح و بایسته آن است که نوح پیامبر، بر وی درود، ریشه و منشاء دین توحید در سرتاسر عالم است، و بر تمامى افراد موحد عالم كه تاكنون آمده و تا قیامت خواهند آمد منت داشته و همه مرهون اویند، و به همین جهت است كه خداى عزوجل او را به سلامى عام اختصاص داده و هیچ كس دیگر را در آن سلام شریك وى نساخته است آنجا که می فرماید: سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ(الصافات/79) سلام بر نوح در میان جهانیان باد!

و باز به همین جهت است كه خداى عزوجل او را از میان همه عالمیان ممتاز گردانید و از نیكوكارانش برشمرد، و او را بنده ای شكور و صالح خواند، و در زمره بندگان مؤ من خود دانست.

براستی اگر پیامبری در انجام رسالت عدالت محورانه خود ناموفق باشد، آیا شایسته این همه تکریم و تقدیر خواهد بود؟

باز به سراغ قرآن برویم تا بینیم سیمای این پیامبر برگزیده الهی، در آیینه قرآن چگونه تصویر شده است:

سیمای نوح در قرآن

«با اینكه نام حضرت نوح‏علیه السلام 40 مرتبه در قرآن آمده، امّا از محلّ تولّد، مسكن، شغل، وفات و محل دفن او چیزى نیامده است. زیرا آنچه براى ما درس و بهره است، همان رفتار و برخوردهاى اوست.

داستان حضرت نوح‏علیه السلام در 6 سوره از قرآن كریم آمده است، اعراف، هود، مؤمنون، شعرا، قمر، نوح كه مفصّل‏ترین آنها در همین سوره (هود) است.

پیامبران به عنوان جانشینیان و برگزیدگان خداوند، نخبه ترین، مدیرترین و صالح ترین افراد در زمان خویشند و طرح این ادعا که رسولی فاقد مدیریت جامع است، به نوعی خرده گرفتن بر گزینش الهی است.

او اوّلین پیامبر اولوالعزم است كه رسالت جهانى و كتاب و شریعت داشت.

بعثت این پیامبر اولوالعزم، بعد از حضرت آدم و به هنگام شیوع شرك و بت‏پرستى و ظلم بوده و برنامه‏ى او را توحید، نماز، امر به معروف و نهى از منكر، عدالت و صدق و وفا تشكیل مى‏داده است.

مدّت رسالت آن حضرت، 950 سال بوده است، وقتى در پایان، خداوند به او فرمود: كسى به رسالت تو ایمان نخواهد آورد، مأیوس شد و نفرین كرد و در نتیجه، حتّى زن و فرزندش كه در راه او نبودند، به همراه كفّار غرق شدند.

حضرت نوح‏علیه السلام، پدر دوّم بشر، وپدر بزرگ همه‏ى انبیا، جز آدم و ادریس‏علیهما السلام است، خداوند او را برگزید، «انّ اللّه اصطفى آدم و نوحاً... على العالمین»(1) و بر او سلام فرستاد. «سلام على نوح فى العالمین»(2)

داستان حضرت نوح‏علیه السلام با تفاوت‏هایى در تورات نیز آمده است. كتبِ كلدانیان، هندیان، چینى‏ها، یونانیان و پارسیان، طوفان نوح را قهر خداوند به سبب ظلم و فساد مردم دانسته‏اند. در اوستا، كتاب مقدّس زردشتیان نیز خطر طوفانى عالمگیر كه به واسطه آن همه‏ى مردم غرق مى‏شوند مطرح است، بدین صورت كه به جمشید وحى مى‏شود كه حائطى عظیم بساز و همه‏ى مردان و زنان صالح و از هر حیوان یك جفت را در آن قرار بده.

رسالت حضرت نوح‏علیه السلام جهانى بوده است، چون زمین بدون حجّت نمى‏شود و غرق شدن همه‏ى كفّار با نفرین حضرت نوح‏علیه السلام كه فرمود: «ربّ لاتذر على الارض من الكافرین دیّارا»(3) شاهد بر آن است و از طرفى اگر رسالت آن حضرت منطقه‏اى و سیل هم در همان محدوده بوده، دیگر به سوار كردن یك جفت از هر حیوانى نیازى نبوده است، در حالى كه این كار براى حفظ نسل حیوانات در كره‏ى زمین انجام گردیده است.(4)

سرگذشت حضرت نوح‏علیه السلام؛ تاریخى هزار ساله‏است، كه داستان یك سیل عالمگیر، ماجراى انقراض یك نسل و آغاز جامعه‏اى نوین، تابلویى از پیروزى حقّ بر باطل، جلوه‏اى از مستجاب شدن نفرین پیامبر، نمونه‏اى از قطع رابطه‏ى پدر و پسر به خاطر مكتب، آیتى از تسلیم هستى در برابر فرمان خداوند، حفظ نسل حیوانات و كشتى سازى دور از دریا را در خود جاى داده است.

ویژگى‏هاى نوح در قرآن(5)

براى حضرت نوح‏علیه السلام در قرآن ویژگى‏هاى بسیارى بیان شده است از جمله:

1. اولین پیامبر اولوا العزم است كه به عنوان شیخ الانبیا نامیده شده است.

2. تنها پیامبرى است كه مدّت رسالتش در قرآن مطرح شده است.(950 سال)

3. پیامبرى است كه حتّى فرزند و همسرش با او مخالف بودند و به او ایمان نیاوردند.

4. سلام مخصوص خداوند به او: «سلام على نوح فى العالمین»(6) خداوند به ابراهیم و موسى و هارون و الیاس و بندگان صالحش سلام كرده، ولى در هیچ یك از این سلام‏ها كلمه «فى العالمین» نیامده است.

5. تنها پیامبرى است كه همسر و فرزند و قومش با او مخالفت كردند.

او نخستین پیامبر صاحب شریعت و دریافت کننده نخستین کتاب آسمانی است كه باب تشریع احكام را گشوده افزون بر طریق وحى، با منطق عقل و جدال احسن نیز با مردم احتجاج نمود؛ مردمانی حق گریز، لجوج و بس ناسپاس که در مدت مدید رسالت پر رنجش(950سال) جز اندکی انگشت شمار(8نفر)دعوت وی را لبیک نگفتند که اساسا زمینه مساعد برای پذیرش سخن حق فراهم نیامد.

6. تنها پیامبرى كه بیشترین عمر را كرد، به امر خدا كشتى ساخت، حیوانات به وسیله كشتى او بود و وسیله نجات نسل بشر شد و به نام ابوالبشر ثانى ملقب شد.

7. اولین پیامبرى‏كه داراى كتاب و شریعت جهانى شد.(7)

8. پیامبرى كه خداوند با نفرین او زمین را در آب غرق كرد.

9. پیامبرى كه بعد از 950 سال، تنها 8 نفر یار داشت.

مقایسه كفّار زمان حضرت نوح و پیامبر اسلام(8)

میان كفّار زمان حضرت نوح و كفّار زمان پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله: شباهت هایى است كه به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

1. فرار از حق

فرار قوم نوح: «فلم یزدهم دعایى الاّ فرارا»(9)

فرار قوم پیامبر: «ان یریدون الاّ فرارا»(10)

2. دعوت براى مغفرت‏

حضرت نوح:«دعوتهم لتغفرلهم»(11)

پیامبر اسلام: «تعالوا یستغفر لكم رسول اللّه لوّوا رؤسهم»(12)

3. تكبر و استكبار

 كفّار زمان نوح: «واستكبروا استكبارا»(13)

كفّار زمان پیامبر: «ثمّ ادبر و استكبر»(14)

4. گوش ندادن به وحى

كفّار زمان نوح انگشت در گوش مى‏نهادند تا نشنوند. «جعلوا اصابعهم فى آذانهم»(15)

كفّار زمان پیامبر نیز مى‏گفتند به قرآن گوش ندهید و هنگام تلاوت پیامبر جنجال كنید تا شاید پیروز شوید. «لا تسمعوا لهذا القرآن والغوا فیه لعلكم تغلبون»(16)

حضرت نوح، تنها پیامبرى است كه مدّت رسالتش در قرآن مطرح شده است.

برخورد قوم نوح با آن حضرت به گونه‏اى بود كه گاه دست فرزندان خود را مى‏گرفتند و نزد حضرت نوح مى‏آوردند و مى‏گفتند: همان گونه كه پدران ما به ما سفارش كردند ما نیز به شما مى‏گوییم كه حرف این مرد را گوش ندهید.»(17)

________________

1) آل‏عمران، 33.

2) صافّات، 79.

3) نوح، 26.

4) تفسیر المنار مدّعى است كه رسالت حضرت نوح منطقه‏اى بوده، امّا تفسیر المیزان به شدّت آن را ردّ مى‏كند.

5) ذیل آیات 75 تا 80 سوره صافّات و 1 تا 3 سوره نوح.

6) صافات، 79.

7) كنز العمال، حدیث 32391.

8) ذیل آیات 5 تا 9 سوره نوح.

9) نوح، 6.

10) احزاب، 13.

11) نوح، 7.

12) منافقون، 5.

13) نوح، 7.

14) مدثر، 23.

15) نوح، 7.

16) فصّلت، 26.

17) برگرفته از: تفسیر نور


نوشته ی: شکوری_کارشناس بخش قرآن