تبیان، دستیار زندگی
خون امام معصوم در دنیا با هیچ چیز برابرى نمی‎كند. پس اگر امام زمان همه عالم را هم بكشد برابرى با خون جد غریبش نمی‎كند و علت این كه آنها را می‎كشد در صورتی كه در كربلا نبودند و شركت در خون آن حضرت ننمودند، اینست كه اینها راضى به عمل پدران خود بودند و كسی ك
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خون بهای امام حسین(علیه السلام)

خون امام حسین علیه السلام

در ادامه ی شرح زیارت عاشورا، معانی "ثار الله" را ذکر کردیم . در این مقاله به ادامه ی شرح این فراز می‎پردازیم.

در بحارالانوار از حضرت امام حسن عسكرى(علیه‎السلام) روایت شده که فرمود: شخصى، مردى را خدمت امام زین العابدین(علیه‎السلام) آورد و ادعا كرد كه آن مرد پدرش را كشته است. قاتل در خدمت حضرت اعتراف كرد امام حكم به قصاص فرمود ولى از آن شخص درخواست بخشش كرد تا به ثواب عظیمى نایل گردد، ولی مدعى راضی به گذشت نبود .

امام سجاد(علیه‎السلام) فرمود: اگر به خاطر می‎آورى كه این مرد بر تو حقى دارد به واسطه ی آن حق از او بگذر. عرض كرد بر من حقى دارد ولى به آن اندازه نیست كه از خون پدرم به سبب حقى كه دارد بگذرم. حضرت فرمود پس چه می‎كنى؟ گفت قصاص می‎كنم ولى اگر مایل به دیه و خون بها باشد با او مصالحه خواهم كرد و او را مى‎بخشم.

امام پرسید حقش چیست؟ عرض كرد یابن رسول الله این مرد به من توحید و نبوت حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) و امامت ائمه(علیهم‎السلام) را تلقین و تعلیم نموده است .

حضرت زین العابدین(علیه‎السلام) با تعجب پرسید: این حق برابرى با خون پدرت نمی‎كند؟ به خدا قسم این عمل با خون تمام مردم روى زمین از پیشینیان و آیندگان غیر از انبیاء و ائمه(علیهم‎السلام) برابرى دارد، چون در دنیا چیزى نیست كه در مقابل خون انبیاء و ائمه به آن قناعت نمود.

آنگاه رو به قاتل نموده فرمود: ثواب تلقینت را به من می‎دهى تا خون‎بهاى این قتل را بدهم و تو از كشته شدن نجات یابى؟ عرض کرد: یابن رسول الله من به این ثواب احتیاج دارم و شما بى نیازید زیرا گناهانم بزرگ است. در ضمن گناهی كه نسبت به مقتول انجام داده‎ام امری مربوط به من و خود آن كشته شده است نه این كه گناه بین من و پسرش باشد.

حضرت فرمود: پس كشته شدن در نظر تو بهتر است از این كه ثواب آن تعلیم را واگذار كنى؟

عرض كرد: آرى. حضرت به صاحب خون فرمود: اینك تو خود مقایسه كن بین گناهى كه این مرد نسبت به تو انجام داده و هم تعلیم و لطفى كه درباره‎ات نموده است. وی پدرت را كشته و از بقیه ی زندگى او را محروم نموده و تو را نیز از مزایاى داشتن پدر بى بهره كرده، اما اگر صبر كنى و تسلیم شوى پدرت در بهشت با تو رفیق خواهد بود و از طرفى این مرد به تو ایمان را تلقین نموده كه به واسطه ی آن داخل بهشت جاویدان می‎شوى و از عذاب ابدی نجات یافته‎اى. لطف و احسان او بر تو چند برابر جنایتى است كه نسبت به پدرت انجام داده است. اكنون در قبال احسانی كه به تو كرده از او بگذر تا براى هر دوى شما حدیثى از فضایل پیغمبر بگویم تا آخر روایت كه مفصل است .

خون امام معصوم در دنیا با هیچ چیز برابرى نمی‎كند. پس اگر امام زمان همه ی عالم را هم بكشد برابرى با خون جد غریبش نمی‎كند و علت این كه آنها را می‎كشد در صورتی كه در كربلا نبودند و شركت در خون آن حضرت ننمودند، اینست كه اینها راضى به عمل پدران خود بودند و كسی كه راضى به عمل قومى باشد او هم جزو آنها خواهد بود.

مقصود ما از ذكر این روایت این بود كه خون امام معصوم در دنیا با هیچ چیز برابرى نمی‎كند. پس اگر امام زمان همه ی عالم را هم بكشد برابرى با خون جد غریبش نمی‎كند و علت این كه آنها را می‎كشد در صورتی كه در كربلا نبودند و شركت در خون آن حضرت ننمودند، اینست كه اینها راضى به عمل پدران خود بودند و كسی كه راضى به عمل قومى باشد او هم جزو آنها خواهد بود.

رجعت حضرت سیدالشهداء(علیه‎السلام) به دنیا

رجعت حضرت سیدالشهداء مقدم بر سایر ائمه خواهد بود  همان طور كه نور از خورشید جدایى ندارد، اصحاب آن حضرت هم از آن حضرت جدایى ندارند. لذا همه ی آنها را رجعت نموده تا یزید ملعون و قاتلان امام حسین(علیه‎السلام) را بكشند و بعد هم از دنیا می‎روند.

اثبات رجعت

رجعت را می‎توان با ادله ی اربعه ی اجماع، عقل، روایات و آیات قرآنى اثبات نمود، اما آیاتى كه در قرآن به این عنوان ذكر شده بسیار است از آن جمله است آیه: "الم تر الى الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذرالموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم انّ الله لذو فضل على الناس ولكن اكثر الناس لا یشكرون." (بقره/ 243)

در كافى از امام باقر(علیه‎السلام) روایت می‎كند كه فرمود: در شام شهرى بود كه هفتاد هزار خانواده جمعیت داشت. همیشه در آن شهر مرض طاعون بروز می‎كرد، اغنیاء چون آمدن مرض را حس می‎كردند از شهر خارج می‎شدند، ولى بینوایان در اثر بى بضاعتى در آن شهر می‎ماندند تا عده‎اى از آنها مُردند. آنها  می‎گفتند اگر ما هم مانند اغنیاء بضاعتى داشتیم از این شهر بیرون می‎رفتیم تا مرگ به ما نرسد. اغنیاء می‎گفتند اگر ما هم مثل فقرا در شهر می‎ماندیم طاعون ما را می‎گرفت.

در یکی سال ها قرار گذاشتند فقرا و اغنیاء همگى از شهر خارج شوند  و به طرف بیابان بروند. گذر آنان به شهر مخروبه‎اى افتاد كه اهل آن شهر نیز جلاى وطن كرده بودند و آنجا فرود آمدند و اثاث خود را بر زمین گذاشتند و اطمینان پیدا كردند كه در این مكان دیگر مرض طاعونى نخواهد بود در آن هنگام خدا امر فرمود به فرشته‎ای كه موكل قبض ارواح بود كه تمام آنها را قبض روح كرده و روزگارى طولانى جسد آنها در بیابان افتاده و استخوان‎هاى بدنشان پوسیده و خاك شده بود به طوری كه رهگذران آنها را با پا به اطراف پراكنده می‎نمودند.

رجعت حضرت سیدالشهداء مقدم بر سایر ائمه خواهد بود همانطور كه نور از خورشید جدایى ندارد، اصحاب آن حضرت هم از آن حضرت جدایى ندارند. لذا همه آنها را رجعت نموده تا یزید ملعون و قاتلان امام حسین(علیه‎السلام) را بكشند و بعد هم از دنیا می‎روند.

پیغمبرى از پیغمبران بنى اسرائیل به نام خرقیل كه وصى حضرت موسى بود، از آنجا عبور كرد. چون آن استخوان‎هاى پوسیده را دید رقت بر حال آنها نموده گریه كرد و گفت: پروردگارا چه شود اگر آنها را زنده كنى همچنان كه میراندى تا این كه این شهر را آباد كنند و با عبادت كنندگان مشغول پرستش ذات مقدس تو شوند و فرزندانى به وجود آورند.

به آن پیغمبر وحى رسید كه دوست دارى آنها را زنده كنم؟ گفت: بلى. خطاب رسید كه دعا كن به این كیفیت که امام باقر(علیه‎السلام) فرمود: آن كلمات اسم اعظم خدا بود كه خواند و خدا هم دعاى او را مستجاب كرده، استخوان‎هاى آنها جمع و متشكل شد و روح در آنها دمید و تمام آنها زنده گردیدند مانند روزی كه وارد بیابان شده بودند و یك نفر از آنها نابود نشده، زندگانى طولانى كردند و تسبیح و تقدیس خدا را بجا آوردند.

در روایت دیگرى كه عیاشى نقل می‎كند از امام باقر(علیه‎السلام) پرسیدند كه آنها كه زنده شدند و مردم آنها را دیدند همان روز آنها مُردند یا آن كه پس از زنده شدن به منازل خود برگشتند و خوردند و آشامیدند و ازدواج نمودند و بعد مُردند. فرمود خداوند بعد از مرگ شان آنها را به دنیا برگردانید و خوردند و آشامیدند و نكاح كردند و آنچه خواست در دنیا زندگانى كردند و بعد به مرگ طبیعى از دنیا رفتند و دفن شدند.

این آیه دلیل بر رجعت است كه ما هم در وقت ظهور حضرت ولى عصر(علیه‎السلام) به دنیا برمی‎گردیم (انشاالله) و قریب ده آیه در قرآن می‎باشد كه می‎توان از آنها موضوع رجعت را ثابت كرد.

وقایعی مثل قصه ی عزیر كه صد سال مُرد و بعد زنده شد و همچنین الاغ او كه پوسیده گشت و بعدا زنده گشت و قصه اصحاب كهف و کشته شدن چهار مرغ توسط حضرت ابراهیم و زنده شدن آنها، اثبات مسا له رجعت است.

رجعت به معنى بازگشت به دنیا است كه ائمه ی  اطهار با  دوستان  و دشمنان آنها به دنیا برمی‎گردند و باید مؤمن خالص باشند یا كافر محض. و آن كفاری كه در دنیا به عذاب هلاك شدند آنها به دنیا بر نمی‎گردند به نص آیه قرآن: "و حرام على قریة اهلكناها انهم لایرجعون." (انبیاء/ 95)

پس از آن كه مؤمنین و كافرین به دنیا برگشتند و قصاص نمودند مابقی مؤمنین در دنیا می‎مانند و بعد همه در یك شب می‎میرند كه آن حشر اول است .

رجعت در زیارات و دعاها

در زیارات جامعه است "و یكر فى رجعتكم"، خدا مرا در رجعت شما برگرداند "و یملك فى دولتكم" و در دولت شما مالك شوم "و یشرف فى عافتیكم و یمكن فى ایامكم و تقر عینه غدا برؤتیكم. "

وقایعی مثل قصه عزیر كه صد سال مُرد و بعد زنده شد و همچنین الاغ او كه پوسیده گشت و بعدا زنده گشت و قصه ی اصحاب كهف و کشته شدن چهار مرغ توسط حضرت ابراهیم زنده شدن آنها، اثبات مساله ی  رجعت است.

در زیارت وداع ائمه دارد كه "و مكنى فى دولتكم و احیانى فى رجعتكم" مرا در ایام دولت شما متمكن و صاحب قدرت نماید.

در زیارت اربعین امام حسین كه امام صادق(علیهما‎السلام) به صفوان جمال دستور می‎فرماید كه این زیارت را بخواند؛ یكى از فرازهایش این است كه: "اشهد انى بكم مؤمن و بایابكم موقن."

زیارت حضرت عباس(علیه‎السلام)

"انى بكم و بایابكم من الموقنین."

سید بن طاووس در مصباح الزائر در اعمال سرداب مقدس این جمله را ذكر نموده: "و وفقنى یا رب للقیام بطاعته و المكث فى دولته فان توفیتنى قبل ذلك فاجعلنى یا رب فیمن تكر فى رجعته و یملك فى دولته و تیمكن فى ایامه و تسیظل تحت اعلامه و یحشیر فى زمرته و تقر عینه برؤیته."

در دعاى عهدى كه از امام صادق(علیه‎السلام) منقول است كه هر كس چهل صباح این دعا را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خداوند او را از قبر بیرون آورد كه در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالى به هر كلمه از این دعا هزار حسنه به او كرامت فرماید و هزار گناه از او محو نماید. یكى از فرازهای آن اینست :

"اللهم ان حال بینى و بینه الموت الذى جعلته على عبادك حتما مقتضیا فاخرجنى من قبرى مؤتزرا كفنى شاهرا سیفى مجردا قناتى ملبیا دعوة الداعى فى الحاضر و البادى؛ خدایا اگر مرگ بین من و امام زمانم حایل شده است، آنچنان مرگى كه بر بندگان خود حتم فرموده‎اى، پس در موقع ظهور آن حضرت مرا از قبر بیرون آور در حالی كه كفن خود را به كمر بسته و شمشیر كشیده و نیزه افراشته، داعى دعوت حق را اجابت كنم. "

پس معلوم شد كه وقتی امام زمان(علیه‎السلام) براى خون خواهى جد غریبش امام حسین (علیه‎السلام) بیاید خوب و بد و دوست و دشمن زنده خواهند شد تا آن حضرت و یارانش تقاص خود را از بنى امیه بنمایند.

و اما ولىّ دم و خون خواهى خدا در قیامت است چون امام زمان انتقام دنیوى می‎كشد و جزاى كلى آنست كه در قیامت باشد.


فراوری از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.