نامه جامعه قرآنی به رهبری
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایكنا)، جامعه قرآنی كشور به مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) درباره حوادث اخیر و بیانات معظمله در جمع مبلغان، نامهای نگاشته است كه متن آن در پی میآید:
دیگر نمیتوان قرآن را بر سر نیزه كرد و این مردم را فریفت، دیگر نمیتوان آتشافروزی، جنگافروزی، تخریب و عصیان و آشوب بپا نمود، و چون آثار شكست و خذلان نمایان شد یك شعار به ظاهر مقبول و مرضیالطرفین را پیش كشید و چند تن از افراد دوپهلوگو را هم حَكَم قرار داد و علی را خانهنشین كرده، آشوبطلب را حاكم نمود!
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
محضر مبارك نائب امام زمان(عج) و ولی امر مسلمین
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای ادام الله تعالی ظله العالی
السلام علیكم و رحمةالله و بركاته
خداوند را سپاس كه در روز نزول هَلاَتی، كه اعطاء نشان عالی خداوند بر خاندان رسالت است، بار دیگر پرتوی از انوار كتابش را در بیان ولی خود بر ملت بزرگ ایران ارزانی داشت و كاروان بزرگ تبلیغ و روحانیان عازم جبهههای نبرد بصیرت با كوری و نور با ظلمت را از زلال معرفت و فیض حقیقت، حیاتی دوباره بخشید ، همه زوایای تاریك را روشن و حقیقت را بر دیر فهمترین افراد نیز آشكار و حجت را بر همگان تمام كرد.
«قُل فَلِلّهِ الحُجَّـةُ البالِغَةُُ فَلَو شاءَ لَهَدئــكُم اَجمَعینَ». آیا پس از چنین سندی كه خداوند بر اساس آن همگان و خصوصاً زبدگان و مدعیان را به پای محاكمه خواهد كشید، دیگر عذری برای انحراف باقی میماند؟ و حق این است كه جز آنان كه «حَقَّ عَلَیهِمُ الضَّلالَه» و اصلاً مشیت الهی بر هدایت آنان قرار نگرفته، دیگران با این حجت بلیغ به خود آیند و راه توبه و اصلاح و طلب مغفرت الهی را پیش گیرند.
آن حكیم فرزانه اشاره فرمودند كه اصحاب عبدالله بن مسعود (كه از حاملان قرآن بودند) در همراهی با امیرالمؤمنین (ع) كم آوردند و با شعار انّا قد شَكَكنا فیهذَا القتال صف خود را جدا كردند. هر چند از آن كس كه قرآن را دارد هرگز چنین عذری پذیرفته نیست ولی به هر حال اصحاب ابن مسعود را شاید بتوان نسبت به ابناء مسعود زمان معذور دانست زیرا كه آنان هنوز مجازات تنها گذاشتن علی(ع) را تجربه نكرده بودند و نمیدانستند این كوتاهیها چه فجایع بزرگی را در پی خواهد داشت و چگونه به حاكمیت شجره ملعونه در قرآن و سلطه بر فروج و دماء و هدم كعبه ـ و اغاره دار الهجره و هتك نوامیس و به بردگی رفتن آنها و جنایتهای جانكاه بر خاندان رسالت و خلاصه تلاش برای ریشهكنی و محو همه اسلام و بالاخره فاجعه عظیم كربلا منجر خواهد شد.
انقلاب ما لبیك یك ملّت خداجو و حقطلب به آن منادی بود كه یُنادی لِلایمانِ اَن ءامِنوا بِرَبِّكُم كه در پاسخ عرضه داشتند فَـئامَنّا ـ رَبَّنا فَاغفِرلَََنا ذُنوبَنا وَ كَفِّر عَنّا سَیِّئاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الاَبرارِِ. و خداوند به خاطر صدق و وفای آنان بر این عهد، وعدههای خود را یكی پس از دیگری محقق ساخت و راههای سعادت را به روی آنان گشود و فتوحات را نصیب آنان ساخت، وفات آنان را شهادت قرار داد و رنگ خدا چهره این كشور را چنان جمالی و جلالی بخشید كه تمام جهانیان را مجذوب خود ساخت.
این ملّت گفتند رَبُّنَا الله و بر این گفتمان پای فشردند. دوستی خدا را شعار خود ساخته و ایستادگی در برابر دشمنان او را دثار خود نمودند ثُمَّ استَقاموا.
خداوند نیز خوف قدرتها را از دل آنان زدود و قلب آنان را آكنده از امید و بهجت نمود و درهای رحمت و بركت و پیشرفت مادی و معنوی را بر آنان گشود.
سلام خدا بر امام راحل عظیمالشأن كه جز به ید بیضای موسائیاش راه نمایانده نمیشد و جز به سر انگشت روحاللهیاش گره از كار فرو بسته ما گشوده نمیگشت. امام همان تذكره هل اتی بود برای آنان كه میخواهند با پروردگار جهانیان و رب عزت و قدرت و دانائی و توانایی رابطه داشته، به سوی او راهی برگزینند.اِنَّ هذِهِ تَذكِرَةٌ فَمَن شاءَ اتَّخَذَ اِلی رَبِّه سَبیلاً. او مأمور بود به فَاصبِِِِِِِِِِِِِِر لِحُكمِِِ رَبِّكَ وَلاتُطِع مِنهُم ءاثِمًا اَو كَفورًا و طبیعی بود كه همه شیاطین و ستمگران و چپاولگران و دشمنان رنگارنگ او را برنتابند و بر او بشورند و به او توهین كنند. توهین به امام توهین به همه ارزشهاست، توهین به رسالت انبیاء الهی است. توهین به ملت بزرگ ایران است كه با فضل رحمانی آن مرد الهی زنده شد و توانست راه هدایت را كه همان سبیلالله است، پیدا كند.
آری امام مظهر خودباوری، حقطلبی، آزادگی، خیرخواهی، ایمان و وحدت، اقتدار و عزت ملی، و رمز موفقیتهای عظیم و تعالی این كشور بود و بسیار طبیعی است آنان كه ذلت و وابستگی و عقبماندگی و تباهی این مرز و بوم را میخواهند به ساحت نورانی این سنبل سرافرازی جسارت كنند. و البته باید كه از دشمن جز این انتظار نداشت و به همین دلیل تنبه و هشدار قائد بصیر از آنان منصرف گشته، در مورد كسانی صورت گرفت كه از یاران آن امام و از نزدیكان ایشان در دهه اول محسوب میشدند و معذلك در همان زمان كارشان به مقابله با امام كشید و ایستادند تا او را به زانو درآورند و سرانجام كارشان آن شد كه به دشمن پناه بردند و از این رو بود كه رهبر فرمودند: «باید عبرت گرفت».
ای پیشوا و ای رهنما! احتجاج شما با گرفتاران فتنه و حتی فتنهسازان، چون چراغ و مشعل هدایت، چنان روشنگر است كه هیچ نقطه ابهامی را برای هیچكس حتی آنان كه اندك انصاف و یا كمترین بهره را از خرد داشته باشند، باقی نمیگذارد. البته اِنَّكَ لا تُسمِعُ المَوتی وَلا تُسمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ اِذا وَلَّوا مُدبِرینَ.
آری باید از این وقایع عبرت گرفت؛ اما برخی بجای عبرت با فلسفهبافیهایی كه گناهش كمتر از اصل این فتنهها و جنایتها نیست، قصد پنهان كردن آن را دارند. به جای آن كه به خود آیند و توبه كرده از ملّت و رهبری طلب عفو و بخشش كنند برای جنایتهای خود استدلال و فلسفه هم درست میكنند.
باید عبرت گرفت كه لبنان قهرمان چگونه به بركت مقاومت حزبالله توانست پوزه امریكا و سگ زنجیری منطقهای او را به خاك بمالد و خواب حمله اسرائیل پلید به ایران را پریشان نماید و از آن سو غزه عزیز با حماسه خود ثابت كرد كه دیگر هیچ قدرت و سلاحی نمیتواند بر ملتها پیروز شود و صهیونیستها با خفت و خواری به شكست تن دادند و جهانیان دانستند كه شعار امام عزیز ما كه خون بر شمشیر پیروز است و ابر قدرتها در برابر ملتی كه سلاح شهادت دارد هیچ غلطی نمیتوانند بكنند، حقیقتی ثابت و بی چون و چراست.
و این سید حسن نصرالله قهرمان پیروز لبنان است كه در پاسخ به شعار مشتی پلید مزدور صهیونیست كه «نه غزه و نه لبنان» سر دادند با كرامت و بزرگواری میگوید: «مردم لبنان انتظار ندارند كه اگر اسرائیل علیه لبنان جنگ به پا كرد، مردم ایران به آنها كمك كنند، اما مردم لبنان قول میدهند لحظهای كه اسرائیل به ایران حمله كند، آنها نخستین كسانی باشند كه علیه اسرائیل وارد جنگ شوند.» آنگاه آن دلاور عزیز میافزاید: « بعد از انتخابات در ایران اتفاقات ناگواری افتاد كه موجب خون دل و عزای ما شد چون ما هویت خودمان را با هویت نظام جمهوری اسلامی یكسان میدانیم.»
ما به سیدحسن نصرالله عرضه میداریم كه ای عزیز! اینها و نیز آنها كه برای این شعارها فلسفه بافتند و گفتند: «اگر شعار نه غزه، نه لبنان سر داده میشود كسی با غزه مخالف نیست با من مخالف است كه از آن طرفداری میكنم» نه مردم ایراناند و نه دانشجویان ایران. اینها مشتی بیریشه و از شجره خبیثهای هستند كه اجتُثَّت مِن فَوقِ الاَرضِِ مالَها مِن قَرارٍٍ و این استدلالهای سخیف جز از انحطاط كامل فتنهگران و پوچی و بیریشه بودن آنها نشان دیگری ندارد. البته قرآن كریم برای خالی شدن غیظ چنین درماندگان در قبال پیشرفت كشور و اسلام به جای شعار علیه لبنان و غزه پیشنهاد دیگری دارد و آن این كه: مَن كانَ یَظُنُّ اَن لَن یَنصُرَهُ اللهُ فِی الدُّنیا وَالأخِرَةِِ فَلیَمدُد بِسَبَبٍٍٍٍ اِلَی السَّماءِ ثُمَّ لیَقطَع فَلیَنظُر هَل یُذهِبَنَّ كَیدُهُ ما یَغیظُ شاید این راه برای عقدهگشایی و تخلیه غیظ و لجبازی آنها بهتر باشد.
واقعیت آن است كه دشمنان ما نه اسلام را شناختهاند، نه انقلاب را، نه امام را و نه این ملت بزرگ و مؤمن را. و چه خوش گفت رهبر حكیم كه: «این نظام بنای استواری است كه هندسه آن الهی و معمار آن یك مرد الهی و بقاء آن با اراده این ملت عظیم و باایمان است.» ولایت، اطاعت و مودت با خاندان رسالت اصل این بنا و ریشه این شجره طیبه است كه اَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ تُؤتیِ اُكُلَها كُلَّ حینٍ بِـاِذنِ رَبِّها و فقیه آگاه، شجاع، عادل، مدیر و مدبر كه از سوی امام عصر (عج) بر جامعه اسلامی حجت قرار داده شده و اطاعتش مفترض گشته، عمود و ساقه این شجره طوبی است و مردم مؤمن و وفادار یعنی همان صاحبان رأی شگفتانگیز چهل میلیونی، هویتبخش این هیئت خدایی و هندسه الهی هستند. این ملت با هدایت اَئِمَّةً یَهدونَ بِِاَمرِِنا لَمّا صَبَروا وَكانوا بِـئایتِنا یوقِنونَ توانست به ایمانی الهی دست یابد كه طاغوت و كفر را با همه آئینهای ضلالتش نفی و طرد نماید و با چنین رشتهای محكم چنان به آسمان سعادت و پیروزی بپیوندد كه هیچ قدرتی را یارای گسیختن آن نباشد فَمَن یَكفُر بِالطّاغوتِ وَیُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَة الوُثقی لَا انفِصامَ لَها واللهُ سَمیعٌ علیمٌ. و اینك این ملت، با یقین وعده الهی را پی میگیرد كه فَامّا الزّبَدُ فَیَذهَب جُفاءً و امّا ما ینفع الناسَ فیمكُثُ فِی الارض.
در این جا ما ضمن اعلام برائت از همه فتنهگران و آشوبطلبان و ستیزهگران با ایمان و امنیت این ملت و با اعلام نفرت از كسانی كه با توهین به امام (ره)، از قصد و آرزوی خود در ستیز با اسلام پرده برداشتند، تبعیت كامل خود را از رهبر عظیمالشأن كه جانشین بحق و شایسته آن امام بزرگوار و ولی مفترضالطاعه بر جامعه مسلمانان هستند اعلام میداریم و به تبعیت از حضرت ایشان از حافظان قانون میخواهیم كه به وظیفه خود در قبال قانونشكنان با قاطعیت عمل كنند و بساط فتنه را از جامعه برچینند و به كسانی هم كه با اظهارات دوپهلوی خود از پیروی راه روشن طفره میروند و خواسته یا ناخواسته اذهان مردم را مشوش میكنند، هشدار میدهیم كه با ملت ایران یكرنگ و صادق باشند. این ملت بزرگ و آگاه به بركت روشنگریهای قرآن و به یمن اعلام و معارف دینی همه جریانها و افراد و اظهارات را با معیار میسنجد و تشخیص میدهد.
دیگر نمیتوان قرآن را بر سر نیزه كرد و این مردم را فریفت، دیگر نمیتوان آتشافروزی، جنگافروزی، تخریب و عصیان و آشوب بپا نمود، و چون آثار شكست و خذلان نمایان شد یك شعار به ظاهر مقبول و مرضیالطرفین را پیش كشید و چند تن از افراد دوپهلوگو را هم حَكَم قرار داد و علی را خانهنشین كرده، آشوبطلب را حاكم نمود! این منطق گروه قرآن سر نیزه كن است كه چون شكست را حس كردند به جای توبه و تسلیم، قانون اساسی- كه در اوج فتنه، لگدمال كردن آن هدف اصلی ایشان بود- را بالای دست گرفته و نظام و ملت را به آن فرا خوانند و یا وحدت را - كه اصلاً شكست و نابودی آن محور برنامههای آنان بود- شعار خود سازند و مردم را به آن دعوت كنند.
با این همه با اینكه رهبر عالیقدر با رأفت اسلامی راه را برای توبه و پیوستن این دنیاطلبان به صفوف ملّت باز گذاشتند امّا اِستَحوَذَ عَلَیهِمُ الشَّیطانُ فَاَنسـاهُم ذِكرَ اللهِ اُولـئكَ حِزبُ الشَّیطانِ اَلا اِنَّ حِزبَ الشَّیطانِ هُمُ الخـسِرونَ. اینك مردم جز آنچه را كه حضرتعالی وعده فرمودید انتظار ندارند و انشاءالله همه خواهند دید كه این مخالفان عنود و معارضان لجوج چگونه به عبرت تاریخ بدل خواهند شد.
ای پیشوا و ای رهنما! احتجاج شما با گرفتاران فتنه و حتی فتنهسازان، چون چراغ و مشعل هدایت، چنان روشنگر است كه هیچ نقطه ابهامی را برای هیچكس حتی آنان كه اندك انصاف و یا كمترین بهره را از خرد داشته باشند، باقی نمیگذارد. البته اِنَّكَ لا تُسمِعُ المَوتی وَلا تُسمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ اِذا وَلَّوا مُدبِرینَ.
ما نیز به دعای جنابعالی آمین میگوئیم و كلام خود را با دعایی از امیرمؤمنان (ع) و پیشوای روسپیدان همه عصرها، در حقتان به پایان میبریم. اللهم و من ارادنی ببغی او عنت او مساءَة او شیِ مكروه من جنی او انسی او قریب او بعید او صغیر او كبیر فاسالك ان تخرج صدره و ان تمسك یده و ان تقصّر قدمه و تقمع باسه و دغله و نمیمته و تردّه بغیظه و تشرقه بریقه و تفحم لسانه و تعمی بصره و تجعل له شغلاً شاغلاً من نفسه و ان تحول بینی و بینه و تكفینیه بحولك و قوّتك انّك علی كلّ شیء قدیر.
23/9/88
__________________________
اسامی استادان، قاریان و حافظان ممتاز قرآن كریم كه از امضاء كنندگان این نامه بودند در پی میآید:
اسامی استادان، قاریان و حافظان ممتاز قرآن کریم
یوسف افراش، امیر آقایی، احمد ابوالقاسمی، احد اصلمحمدی، صالح اطهریفرد، عباس امامجمعه، حمیدرضا الاجگردی، محمدعلی اوحدی، محسن بادپا، مهدی بحرالعلوم، محمدرضا پورزرگری، جواد پناهی، سیدمهدی تاجزاده، رضا جاویدی، حجتالاسلام و المسلمین محمد حاج ابوالقاسم، احمد حاجیشریف، مهدی حسنی، علیاكبر حشمتی، علی حقپناهی، علیاكبر حنیفی، رحیم خاكی، خرمیان، مهدی دغاغله، حسن ربیعیان، حسین ربیعیان، سعید رحمانی، حسین رستمی، حسن رضاییان، رنجبر، هاشم روغنی، سیدمرتضی سادات فاطمی، سیدجواد ساداتفاطمی، سیدمجتبی سادات فاطمی، علیرضا سبحانی، محمدرضا ستودهنیا، محمدحسین سبزعلی، محمدحسین سعیدیان، علی سیاحگرجی، مسعود سیاحگرجی، سیدمهدی سیف، حامد شاكرنژاد، حمید شاكرنژاد، غلامرضا شاهمیوه، حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا شهیدیپور، سیدمیعاد صالحی، مصطفی صدرزاده، سیدمحمدحسین طباطبایی، سعید طوسی، رضا عابدینزاده، مهدی عادلی، عبدالرسول عبایی، محمد عباسی، مهدی عباسی، ابوالفضل علامی، حسین علمی، مسعود عنایتیمقدم، علی فربین، سیدمهدی فاطمیان، جهانبخش فرجی، حسین فردی، عارفنسب، منصور قصریزاده، امیرمحمود كاشفی، محمدجواد كاشفیپور، حسین كرمی، كسمایی، محمود لطفینیا، محمدكاظم محمدزاده، كریم منصوری، وحید مجتهدزاده، علیاكبر ملكشاهی، محمدتقی میرزاجانی، مهدی نصیری، محمدجواد نعمتاللهی، حمید هروی، بهروز یاریگل.اسامی مدیران قرآنی
حجتالاسلام و المسلمین حسین احمدیان، حجتالاسلام و المسلمین حسین اجرایی، روحانگیز احمدی، لاله افتخاری، اسدیان، اسماعیلزاده، محمدمسعود اسماعیلی، حمیده افضل، امینمقدم، خسرو امینی، انجمشعاع، عبدالله ایمانی، محمد بابایی، غلامرضا باوجدان، حجتالاسلام و المسلمین منصور برزگر، محمد بنیادی، محمد بیستونی، مهدی بیگی، محمدرضا پورمعین، پورموسوی، اكبر توری، توكلیان، محمد خواجوی، جوادپور، خاكساری، راحله دانشمند، دبیری، غلامعلی دمساز، حسین ذبیحی، حجتالاسلام و المسلمین ذكاوت، ربیعی، علیاكبر رضاییان، حسین ساری، میثم ساكی، سیدعلی سرابی، سیدمحمدسعید سرابی، حجتالاسلام و المسلمین علیرضا شاهسونی، سیدمحمد صدرالساداتی، جواد صدیق، محمود صفری، صندوقی، صورتیان، حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدمهدی طباطبایی، زهرا عاصمی، مهدی عباسنژاد، حجتالاسلام و المسلمین عبداللهیان، حجتالاسلام و المسلمین سیدجواد عظیمی، سیدعلی عقیلی، دولت فرهادی، حجتالاسلام و المسلمین حبیبالله قدمی، فاطمه كاشانی، احمد لیایی، محسنی، محمدحسین محمدزاده، خانم محمدزاده، حجتالاسلام و المسلمین معماریان، حجتالاسلام و المسلمین سیدكاظم موسوی، سیدمحمدمهدی موسوی عماری، محسنیخو، حجتالاسلام و المسلمین حمید محمدی، سیدرضا مختاری، محمد مهدوی، حجتالاسلام و المسلمین حمیدرضا مطهریان، سعید ناجی، مرتضی نجفی قدسی، حجتالاسلام و المسلمین نعمتی، نوقابی، سیدمرتضی نیكزاد، خانم وجدانی، مجتبی وزیری، رحیم وظیفهشعاع، سیدخلیل هاشمی، هاشمی، ولیالله یاراحمدی.اسامی پژوهشگران قرآنی و استادان حوزه و دانشگاه
علیمحمد آشنانی، زهره اخوان، حجتالاسلام و المسلمین الهیزاده، ابوالفضل بهرامپور، حجتالاسلام و المسلمین سعید بهمنی، محمدرضا حاجاسماعیلی، محمدباقر حجتی، حمید حسنزاده، سیدمعصوم حسینی، سیدعلیاكبر حسینی، زهرا حمیدیان، خدایار، محمدعلی خواجهپیری، كریم دولتی، مصطفی زرنگار، سبحانی، محمد سحرخواه، سعید شمس، صادقی، حجتالاسلام و المسلمین حمیدرضا صفارهرندی، صفرزاده، عظیم عظیمپور، محمدصادق علمی، مصطفی علیاسدی، محمد فقیهی، حجتالاسلام و المسلمین عباسپور، علی غضنفری، محمدعلی لسانی فشاركی، علی محمد یزدی، سیدهادی محدث، مستقیمی، نوروزی، نوغابی.تنظیم برای تبیان: شکوری