آنقدر بپز، که بتوانی بخوری!
- کاربرد:
حرص نزن، تلاش بیهوده نکن. توان، اندازه و نیاز خودت را در نظر بگیر.
- آنقدر بد زد که سرناچی هم فهمید.
آنقدر شور بود که خان هم فهمید.
- کاربرد:
وقتی انجام کاری محال و غیرممکن باشد و انتظار برای به نتیجه رسیدن آن بیهوده، از این مثل استفاده میشود.
- آنقدر خدا خدا کردم تا ابر را هوا کردم.
- توضیح:
در میان کشاورزان رسم است که هنگام خشکسالی و کمبود باران، در مصلّا جمع میشوند و دست دعا برمیدارند و از خدا میخواهند که ابر رحمتش را بفرستد و باران بیاید تا آنچه کاشتهاند، از بیآبی نابود نشود.
- کاربرد:
وقتی کسی برای رسیدن به هدفی یا به دست آوردن چیزی، دست به دعا بردارد و تلاش بسیار کند، و عاقبت آن را به دست آورد و به آرزویش برسد، میگوید: «آنقدر خدا خدا کردم تا ابر را هوا کردم.»
کتاب فوت کوزه گری
تنظیم:بخش کودک و نوجوان
************************************
مطالب مرتبط
آن ریشی را که گرو میگیرند، این نیست.
آن روزی کشته شدم که آن گاو سفید را کشتی.