تبیان، دستیار زندگی
بر اهل فكر و آگاهان و علماى بیدار و هوشیار روشن بود كه رضاخان و ایادى او به نام اصلاحات در فكر نابودى دین و شعائر دینى هستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیت الله حائری و اصلاحات رضا خانی
فاجعه مدرسه فیضیه

بر اهل فكر و آگاهان و علماى بیدار و هوشیار روشن بود كه رضاخان و ایادى او به نام اصلاحات در فكر نابودى دین و شعائر دینى هستند.

بخش قبلی را اینجا ببینید

قسمت دوم

استقلال حوزه

در اندیشه پویا و كارامدآیت الله حائرى حوزه اى حوزه خوب و مورد توجه بود كه مستقل باشد و هیچ قدرتى در آن نقش آفرینى نكند. حوزه اى باشد كه روى پاى خود بایستدنه به دولت وابستگى داشته باشد و نه به خوانین و به دور از هرگونه قدرت اثرگذارى به راه خود ادامه دهد و طالب علم احساس نكند كه از مركزى خاص كه انتظارهایى هم از او دارد تغذیه مى شود.

این فكر در روزگارى بود كه روشنفكران غرب زده گردانندگان دستگاه فكرى رضاخانى بر این باور بودند و روى آن به شدت پاى مى فشردند كه امور دین و روحانیت باید زیر پوشش دولت قرار بگیرد و حوزه به طور كامل دولتى باشد.

هدف پنهانى این برنامه كه در زیر شعار اصلاحات انجام مى شد استحاله دین و حوزه از درون بود. این شگرد از چشم تیزبینان دور نماند.

مریت هاكس وقتى چنین تلاشى را از سوى تحصیل كرده هاى غرب در هماهنگى كامل با دولت رضاخان مى بیند در خاطرات سفر خود به ایران چنین گزارش مى دهد:

(در ایران پدیده عجیب اسلامى دولتى دیده مى شود به طورى كه دولتِ [رضاشاه] به ظاهر در فكر تعدیل و شاید اصلاح دین و در واقع در فكر تباه ساختن دین از درون است. شمارى از تحصیل كرده ها معتقدند كه باید دین را دولتى كرد هرچند مورد قبول اندكى از مردم باشد.)

بر اهل فكر و آگاهان و علماى بیدار و هوشیار روشن بود كه رضاخان و ایادى او به نام اصلاحات در فكر نابودى دین و شعائر دینى هستند.

امام خمینى از آن روزگار و نقشه هاى اهریمنى انگلیس و وابسته به آن دولت استعمارگر رضاخان زیر نام اصلاح چنین گزارش مى دهد:

(ببینیم كه در آن وقتى كه قدرت دستش آمد با كى و با چه گروهى مخالفتش زیاد بود و با چه طرحهایى مخالفتش زیاد. این را بسیارى البته یادشان است كه شروع كرد مخالفت با روحانیون با اسم دین كه مى خواهیم اصلاح بكنیم چه بكنیم. مجلسى در جاهاى دیگر و در مدرسه فیضیه كه ما شاهدش بودیم مجلس امتحان درست كردند و اشخاصى كه مال خودشان بود مى آمد آن جا براى امتحان و اینها به خیال این كه به تبلیغات شان این بود كه ما مى خواهیم این اشخاصى كه صحیح اند و اهل علم صحیح هستند از آنهایى كه نه لیاقت این لباس را ندارند مى خواهیم تمییز بدهیم. حتى بعضى از آقایان محترم قم هم این معنى را باور كرده بودند.

خدا رحمت كند مرحوم آقاى فیض را به من فرمودند كه در مدرسه فیضیه كه خوب این كه بدكارى نیست كه اینها بیایند خوبها را از بدها جدا كنند. من به ایشان عرض كردم كه: بله اینها مى خواهند خوبها را از بدها جدا كنند كه خوبها را از بین ببرند نه بدها را. و همین طور هم شد. ابتدا براى این معنى آمدند و چه تلخى ها بر ما گذشت.)

در اندیشه بلند حائرى حوزه علمیه جایگاه والایى داشت نه مى باید مانند الازهر اداره شود و نه بسان واتیكان. حوزه اى كه چنین اداره شود روشن است كه كارایى ندارد و نمى تواند نماد دین باشد; چه این گونه حوزه اى در چارچوب سیاستهاى دولتى باید حركت كند و توجیه گر نظام ستم باشد

 از این روى سخت مقاومت ورزید كه حوزه از گردونه قدرت نامشروع رضاخانى با فاصله بسیار حركت كند. رضاخان هرچه تلاش كرد به گونه اى چتر كمك دولتى بر روى حوزه بگستراند موفق نشد.

گذشت زمان تدبیر حاج شیخ را در برابر شگردهاى استعمارى كه رضاخان و دستگاه فكرى هدایت كننده او آن را دنبال مى كردند تا پیاده كنند به بهترین وجه نمایاند.

حاج شیخ فریب سردار سپه را حتى در دورانى كه او اظهار تدین و دیندارى و همراهى و همگامى با علما مى كرد نخورد و حوزه را زیر چتر حمایتى او نبرد و با قناعت و سختى حوزه را اداره كرد و خود كه زندگى بسیار ساده و ابتدایى داشت طلاب را نیز به یك زندگى ساده سوق داد تا نیاز حوزه به دولت نیفتد.

حوزه مستقل مى تواند از دین دفاع كند و در برابر تحریفهاى قدرت مندان بایستد و از حقوق مردم به دفاع برخیزد; اما حوزه اى كه وابستگى مالى به دولت آن هم دولت جائر داشته باشد نمى تواند به رسالتهاى خود جامه عمل بپوشاند.

این تدبیر بزرگ یعنى از یك طرف تاب آوردن در برابر سختیهاى معیشتى طلاب و زندگى فقیرانه و از دیگرسوى تسلیم فشارها و وسوسه هاى رضاخان نشدن و روى استقلال حوزه پاى فشردن حوزه را از گزندها در امان نگهداشت.

در دورى گزیدن از قدرتهاى روز چنان سرسخت بود و روشن عمل مى كرد كه هر طلبه اى به روشنى دریافته بود كه چگونه باید با حكومت برخورد داشته باشد. یعنى برخلاف این كه شمارى از نرمش او با حكومت سخن گفته و مى گویند این نرمش و برخورد آرام هیچ گاه به معناى همراهى با حكومت رضاخانى نبوده زیرا اگر همراهى مى بود مى باید دست كم شمارى از تربیت شدگان مكتب فكرى او و حوزه اى كه او بنیان گذارده بود به سوى كارهاى دولتى كشیده مى شدند با توجه به نیازى كه طلاب داشتند و استقبالى كه دولت از ورود طلاب و فضلا به كارهاى دولتى مى كرد انگشت شمار بودند كسانى كه به همكارى با دولت برخاستند و در كارهاى دولتى وارد شدند.

علما طلاب و فضلا دولت رضاخان را دولت جائر مى دانستند از این روى كارهاى دولتى را نمى پذیرفتند و به كسانى كه مى پذیرفتند و به كارهاى دولتى روى مى آوردند روى خوش نشان نمى دادند.

بله كار حاج شیخ عبدالكریم كار سخت و توانفرسایى بود و در آن برهه حساس جهادى بزرگ بدین جهت است كه امام خمینى درباره عظمت كار شیخ مى گوید:

(اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند كارى را انجام مى دادند كه من انجام دادم و تأسیس حوزه علمیه در آن روز از جهت سیاسى كم تر از تأسیس جمهورى اسلامى در ایران امروز نبوده.)

سازماندهى حوزه

حاج شیخ عبدالكریم با تجربه هایى كه از چگونگى اداره حوزه سامرا به دست تواناى میرزاى بزرگ آموخته و اندوخته بود براى اداره حوزه دیدگاه هاى ویژه و برنامه هاى راهبردى داشت و اصرار مى ورزید كه آن دیدگاه ها و برنامه ها اجرا شود و جامه عمل بپوشند وگرنه كامیابى فراچنگ نمى آید.

1. رهبرى واحد. او بر این نظر بود و روى این نظر تأكید داشت كه اداره حوزه باید زیر نظر یك نفر باشد و دیگران در هر مقام علمى به او یارى برسانند و با دیدگاه هاى روشن و كارگشاى خود راه هاى صحیح و روشن اداره حوزه را به روى او بگشایند. او رمز توفیق میرزاى بزرگ را در پیروى یكپارچه علما از برنامه ها و دیدگاه هاى او در اداره حوزه مى دانست و بر هر صنفى لازم مى دانست كه تحت ریاست رئیسى باشد و از پراكندگى بپرهیزد كه ذلت به بار خواهد آورد:

( هر صنف كه در تحت ریاست رئیس نباشد ذلیل مى شود به خلاف آن كه اگر رئیس داشته باشد معزز و مكرم خواهد بود.)

رمز توفیق او هم در اداره حوزه همین بود. علماى بزرگ خیلى هماهنگ با او عمل كردند و به مدیریت و تدبیرهاى او خالصانه گردن نهادند وگرنه حاج شیخ نمى توانست به این همه پیروزى دست یابد كه هم بتواند حوزه را اداره كند به درس و بحث طلاب برسد نیازهاى مادى طلاب را برآورد معیشتها را سامان دهد و سطح علمى طلاب را بالا ببرد و هم به شبهه ها و استفتاءها پاسخ بگوید و كارهاى علمى خود را پیش ببرد.

افزون بر این چگونگى برخورد با حكومت جائر كه به هیچ وجه شكل گیرى حوزه و وجود تشكیلات قوى علمى و فرهنگى را برنمى تابید و آن را ناسازگار با سیاستهاى علمى و فرهنگى خود مى دانست به یك مدیریت و تدبیر فوق العاده اى نیاز داشت كه حاج شیخ به گواه دوست و دشمن از آن برخوردار بود.

حاج شیخ با اخلاق نیك و میدان دادن به فكرها و سلیقه ها حوزه را با برادرى و صفا و یارى از اندیشه هاى ناب اداره مى كرد و در برابر نابسامانیها كج سلیقگى ها مى ایستاد و از فرو افتادن حوزه در بى برنامگى و اداره سلیقه اى جلوگیرى مى كرد و این كار را بدون مسامحه به پیش مى برد.

در هر بخش از اداره حوزه تدبیر و برنامه هاى خردمندانه او جلوه گر بود و نمود داشت. هر ناظر بیرونى و داخلى این تدبیرگرى و حركت خردمندانه را مى دید; از این روى در گزارشهاى كسانى كه اوضاع حوزه را گزارش داده اند این مسأله دیده مى شود آقا بزرگ تهرانى مى نویسد:

(فنظم من كان فیها من طلاب العلم تنظیماً عالیاً واعلن من عزمه على جعلها مركزاً علمیاً یكون له شأنه فى خدمة الاسلام واشادة دعائمه.)

طلاب علوم دینى را به بهترین شیوه سازمان داد از هدف و برنامه خود به گزینش قم به عنوان مركزى براى خدمت به اسلام و تحكیم پایه هاى دین پرده برداشت.

ییا آقاى سید احمد زنجانى درباره حسن اداره او مى نویسد:

(آن مرحوم در كثرت علم و حدّت ذهن و دقت نظر و قوه فكر و حسن تقریر كم نظیر بود و مخصوصاً حسن اداره هم داشت كه در اثر حسن خلق به خوبى و پاكیزگى جامعه را اداره مى كرد.)

دقت در تأمین حوزه

حاج شیخ روى اداره زندگى طالب علمان و حوزه به گونه دقیق و از راه درست و سالم تأكید داشت و حساس بود. با برنامه ریزى صحیح و دقیق مالى و ثبت و ضبط نوین به گفته شرف الدین:

(لسجلات اقتصادیة دقیقه جرت على رفق الاصول المالیة المعروفة فى المؤسسات المنظمة.)

سر و سامانى به وضع مالى داد و از هر نوع هدر رفتن سرمایه هاى حلالى كه از راه هاى مشروع براى اداره حوزه به دست مى آورد جلوگیرى مى كرد و به گونه عادلانه طلاب را از آن بهره مند ساخت. با این كه فقر شدید در آن روزگار بر جامعه سایه افكنده بود و همچنین بر حوزه; اما طلاب از چگونگى اداره مالى خود راضى بودند و این توفیق بزرگى براى حاج شیخ به شمار مى آمد.

او از هرگونه پولِ آلوده و یا شبهه ناك دامن مى گرفت و نمى پذیرفت. بسیار پرهیز داشت از این كه طلاب به پولهایى آلوده گردند و استفاده برند كه شبهه ناك و یا از منبعهاى آلوده سرچشمه گرفته است و این را زیان آور به حال معنوى طلاب مى دانست و بازدارنده آنان از رسیدن به كمالهاى معنوى.

آقاى گلپایگانى شاگرد برجسته حوزه درسى آقاى حائرى مى گوید:

(روزى یكى از تجار پولِ قابلِ توجهى كه ظاهراً سى هزار تومان بود (به اندازه سه ماه حقوق و شهریه طلاب حوزه) به محضر آیةالله العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائری آورد. روزى بود كه حوزه نیازِ شدیدى به چنین پولى داشت. اما مرحوم حاج شیخ پس از بررسى و آگاهى از منشأ كسب آن كه چندان صحیح و شرعى نبود آن مبلغ كلان را كه مى توانست چند ماه فكر ایشان را از مخارج حوزه راحت سازد برمى گرداند و نمى پذیرد.)

بخش بعدی را اینجا ببینید


نویسنده:سید عباس صادقى فدكى                            تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان