تبیان، دستیار زندگی
اخلاص تصفیه عمل ازشوائب همراه بانیت صحیح است .زیراعمل با پاكى نیت ، تصفیه شده و لیاقت ورود در محضر ربوبى را مى‏یابد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خلوص در اخلاص
خلوص در اخلاص

اخلاص تصفيه عمل ازشوائب همراه بانيت صحيح است .زيراعمل با پاكى نيت ، تصفيه شده و لياقت ورود در محضر ربوبى را مى‏يابد.

عن الرضا(ع ):ان اميرالمؤمنين كان يقول طوبى لمن اخلص لله عبادته و دعائه ولم يشغل قلبه بما ترى عيناه و لا ينسى ذكر الله بما تسمع اذناه ولم يحرك صدره بما اعطى غيره»(1)

امام رضا از قول اميرالمومنين فرمود:

بهشت براى كسى است كه خالص كند براى خدا عبادت و دعايش را و قلبش به آنچه چشمانش ببيند مشغول نشود و به آنچه گوشهايش مى شنوند ياد خدا را فراموش نكند و سينه اش به آنچه به ديگران عطا شده تحريك نشود( يعنى دچار وسوسه و كفران نشود).

نكته اول: مراتب كلى اخلاص عبارت است از اخلاص در دين و اخلاص در عمل.

فرد با اخلاص در دين از دايره شرك و نفاق بيرون رفته و به اسلام حقيقى داخل مى‏شود همچنان كه حقتعالى مى‏فرمايد : الاّالذين تابوا و اصلحوا و اعتصموا بالله و اخلصوا دينهم لله فاولئك مع المؤمنين و سوف يؤت الله المؤمنين اجراً عظيماً.(2)

اخلاص در عمل كه پس از خالص نمودن دين از كفر و شرك است داراى مراتب بسيار بر حسب نيات مى‏باشد. اولين مرتبه آن تصفيه عمل است از توجه به غير ، مرتبه ديگرش تصفيه عمل است از توجه به خود الى آخر من مراتبه. مرتبه آخر آن مخصوص كسانى است كه از خود بيخود شده و به حال تكوين و جمع بين كثرت و وحدت و به مقام بقا بعد الفنا رسيده‏اند. براى اين گروه اخير حقتعالى چند ويژگى در سوره صافات ذكر فرموده كه ذكر آنها خالى از لطف نيست.

اول فرمود : و ما تجزون الّا ما كنتم تعملون الّا عباد الله المخلصين.(3)

به اين معنا كه هركس هر آنچه كرده جزا مى‏بيند جز بندگان مخلص كه جزاى آنها چيزى فراتر است كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده زيرا اينان كه فانى در حق شده‏اند عملشان نه ازخودبلكه از خداست از اينرو پاداش آنها را كسى جز خدا نمى داند. فلا تعلم نفس مااخفى لهم من قرّة اعين جزاء بما كانوا يعملون(4)مخلصين علاوه بر آن كه براعمالشان جزا داده مى‏شوند بر نيتشان كه افضل از اعمالشان نيز هست و تمام مراتبشان بر درستى نيتشان استوار مى‏باشد نيز جزا داده مى‏شوند.

دوم فرمود : فكذبوه فانهم محضرون الّا عبادالله المخلصين.(5)

يعنى آنكه در پيشگاه حقتعالى حاضر مى‏شوند جز بندگان با اخلاص زيرا آنان قيامت كبراى نفسانيه را گذرانيده و حساب خود راپس داده‏اند بنابراين آنها را روز جزابى حساب به جايگاهشان فى مقعد صدق عند مليك مقتدر برند.(6)

سوم فرمود: سبحان الله عما يصفون الاعبادالله المخلصين.(7)

يعنى آن كه خدا از آنچه توصيف مى‏كنند پاك و منزه است جز بندگان مخلص كه هيچ كس جز ايشان نمى‏تواند خدا را آنگونه كه هست تنزيه و تقديس كند زيرا كه غير اين جماعت كسى خدا را آنطور كه بايد نشناخت. و به عبارت ديگر همه خداوند را به زبان حال وقال خود تسبيح مى‏كنند جز بندگان مخلص كه برترين تسبيح مخصوص ايشان است و حمد و تسبيح ايشان باحمد و تسبيح ديگران متفاوت است زيرا خداوند از زبان آنها حمد خود براى خود مى كند.

چهارم فرمود : فانظر كيف كان عاقبة المنذرين الّا عبادالله المخلصين.(8)

بنگرحال ترساننده شدگان را جز بندگان بااخلاص ، زيرا آنان از حال تبشير و تنذير بيرون رفته و در صراط تجليات اسمائى و صفاتى قرار گرفته‏اند پس حالشان حال دهشت و هيمان است نه خوف و رجا.به عبارت ديگر مخلصين علاوه برآنكه جزو گروه منذرين‏اند از آن درجاتى بالاتر رفته و به خدا رسيده‏اند پس حساب اين گروه از آنان جداست.

نكته دوم: اولين و اساسى ترين ركن عبادات اخلاص است و آن مايه نجات و سعادت در پيشگاه حقتعالى و باعث يأس شيطان و نافعترين چيز در روزى كه هيچ كس به حال انسان نفعى نمى رساند، مى‏باشد كمااين كه حق از زبان ابراهيم فرمود: و لا تخزنى يوم يبعثون يوم لاينفع مال و لابنون الّا من اتى الله بقلب سليم(9) پس براى تحصيل آن انسان سالك بايدبه هر روش وطريقى توسل جسته وبانفس سركش به مجاهده سخت برخيزد.اولين مرتبه ازاخلاص ترك رياست كه در نظر اهل الله شرك جلى است. در ذيل به چند روش براى كسب اخلاص و ترك ريا اشاره مى‏شود:

بهترين كار براى ترك ريا آن است كه هر جا خوف آن مى‏رود كه در معرض ريا قرار بگيرد، از آن محلها دورى كند تا ملكه اخلاص در او قوى شود پس از آن در جمع حضور يابد. اين يك قاعده كلى براى ترك رياست.

پس سريعترين راه براى ريشه كنى ريا در ابتدا دورى از جماعت است. و اين اگر چه براى نفس دشوار است بدليل آن كه مهمترين عامل ريا در جمع حاصل مى‏شود لاجرم از آن چاره‏اى نيست.علامت ريا آن است كه انسان در نفس خود مشاهده مى‏كند كه وقتى تنهاست مايل به طاعات نيست اگربا زحمت و يا از روى عادت هم عبادتى بكند آن را با حال نمى‏كند بلكه سر و دست عمل را شكسته ، پاك و پاكيزه تحويل نمى‏دهد ولى وقتى در مساجد و مجامع حاضر شدو در محضر عمومى مشغول آن گرديد آن را از روى نشاط و دلچسبى و سرور و حضور قلب انجام مى‏دهد، مايل است ركوع و سجودش طولانى شده مستحباتش نيكو انجام گرفته اجزاء و شرايطش درست ملاحظه شود.

روش كلى براى دفع و قلع و قمع تمام رذائل بر طبق آنچه بزرگان اخلاق فرموده‏اند، قيام عليه نفس به طريق عكس آنچه ميل اوست مى‏باشد. براى دفع ريا لازم است خلاف آنچه نفس خواهان آن است يعنى حضور نيافتن در جمع براى نشان ندادن خود ، عمل كرد.

زيرا نفس رياكار دائم علاقه دارد كه خود را در معرض ديد و تحسين ديگران قراردهد.امام مى فرمايند: بهترين علاجها كه علماء اخلاق واهل سلوك از براى اين مفاسد اخلاقى فرموده‏اند،اين است كه هر يك از اين ملكات زشت را كه در خود مى‏بينى در نظر بگيرى و بر خلاف آن چندى مردانه قيام نمايى و همت گمارى برخلاف نفس تا مدتى و برضد خواهش آن رذيله رفتاركنى . و از خداى تعالى در هر حال توفيق بطلبى كه باتواعانت كند در اين مجاهده مسلما بعد از مدت قليلى آن خلق زشت رفع شده وجنود رحمانى به جاى آن برقرار مى شود.(10)

همچنان كه پيش از اين در منازل سلوك اشاره شد منزل دوم مشارطه و مراقبه و محاسبه است.

سالك چون عزم خود راجزم نمود تا ريا و توجه به غير وحتى خود رااز وجودش ريشه كن كند، لازم است به اين سه ركن توجه ويژه داشته باشد.به وقت محاسبه اگر در خود ريايى ديد بهتر است تا خود را تنبيه كند شايد با سختگيرى بر نفس اين صفت پليد دست از او بردارد.بهتر است سالكى كه ريادراوست به اين مطلب فكر كند كه اين كسانى كه براى خوش آمد آنها عبادت مى‏كند همان بندگان ضعيفى هستند كه اگرخداوند يك لحظه آنان رابه خودشان واگذارد هيچ‏كارى از دستشان برنمى‏آيد و همه هلاك مى‏شوند. پس اى عزيز، براى يك خيال باطل، يك محبوبيت جزئى بندگان ضعيف، يك توجه قلبى مردم بيچاره، خود رامورد سخط و غضب الهى قرار مده.(11)

حضرت امام با عنايت خاص نسبت به اين مسئله و بزرگ نشان دادن آن، غافلان را آگاه نموده وازآن برحذر داشته و در آثار خود به اين مطلب مكرر اشاره فرموده‏اند.ازآن جمله مى‏فرمايند:

معلوم است اعمال قلبيه در صورت خالص نبودن مورد توجه حقتعالى واقع نشود و او نپذيرد و به شريك ديگر واگذار فرمايد كه آن شخصى است كه براى نشان دادن به او عمل مى شود. پس اعمال قلبيه مختص به آن شخص مى‏شود.واز حد شرك بيرون رفته وبه كفرمحض وارد مى‏شود بلكه مى‏توان گفت اين شخص نيزازجمله منافقين است.بيچاره گمان كرده مؤمن است ولى مشرك است دراول امر در نتيجه منافق است.(12)

و در بيان درمان ريا مى فرمايند:

مدتى مواظبت كن از قلب خود و اعمال و حركات و سكنات خودراتحت مراقبه آورده وخفاياى قلب راتفتيش كن و حساب شديد از او بكش مثل اين كه اهل دنيا از يك نفر شريك حساب مى‏كشند، هر عملى را كه شبهه ريادراوست ترك كن گرچه عمل خيلى شريفى دراوباشد حتى اگرديدى واجبات راعلن كردن خالص نمى توانى بكنى درخفابكن.(13)

نكته سوم: مهم‏ترين اثراخلاص كه دراحاديث مكرر به آن اشاره شده است ، جارى شدن چشمه هاى حكمت بر قلب و زبان است. عن‏النبى (ص) قال : مااخلص عبداًلله عزّوجلّ اربعين صباحاً الاجرت ينابيع‏الحكمة من قلبه على لسانه(14) حكمت مذكور در روايت غير از معانى علمى و فلسفى آن و شامل درك حقايق كليه، كشف اسرار و وصول به كنه اشياى عالم است. خداوند متعال درقرآن حكمت رابه عظمت ستوده و از آن با عنوان خيركثير ياد فرموده است. يؤت الحكمة من يشاء و من يؤت الحكمة فقد اوتى خيراً كثيراً (15).

(این راه بی نهایت)

(گام دوم تا سعادت)

(ده گام تا سعادت)


ياسر جهانى پور

امید واضحی آشتیانی.حوزه علمیه تبیان


پى‏نوشت‏ها:

1. سيد عبدالله شبّر،اخلاق، ركن اول، باب اول، فصل دوم، ص‏17.

2. سوره نساء،آيه 145.

3. سوره صافات،آيه 39 و 40.

4. سوره سجده،آيه 17.

5. سوره صافات،آيه 127 و 128.

6. سوره قمر،آيه آخر.

7. سوره صافات،آيه 159 و160.

8. سوره صافات،آيه 73و74 .

9. سوره شعراء،آيه 87 و 88 و 89.

10. شرح چهل حديث،ص 15.

11. همان،ص 39.

12. همان،ص 37.

13. امام خمينى،پرواز در ملكوت ،ص 54.

14. رساله سيرو سلوك منسوب به بحر العلوم،نشر هجرت، 1401، ص 90.

15. سوره بقره،آيه 269.