تبیان، دستیار زندگی
چاقاله با یک عروسک رفته به مهد کودک خیلی اونو دوست داره به اون می‏گه وروجک هر روز به این عروسک غذا می‏ده، آب می‏‏ده قصّه براش می‏خونه به چشم اون خواب می‏ده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چاقاله با یک عروسک رفته به مهد کودک
عروسک

چاقاله با یک عروسک

رفته به مهد کودک

خیلی اونو دوست داره

به اون می‏گه وروجک

هر روز به این عروسک

غذا می‏ده، آب می‏‏ده

قصّه براش می‏خونه

به چشم اون خواب می‏ده

از مهد کودک، اون‏ها

با هم می‏آن به خونه

دست همو می‏گیرن

چاقاله براش می‏خونه:

«وروجکم قشنگه

از همه کس بهتره

اما غذا نخورده

مثل مداد لاغره»

وروجک هم می‏خونه:

«چاقاله بادوم عزیزه

به زور توی دهانم

آب و غذا می‏ریزه

آخه عروسکا که

از این چیزا نمی‏خوان

نه چاق می‏شن نه لاغر

آب و غذا نمی‏خوان»

شعرهای شیرین برای بچه‏ها

تنظیم : بخش کودک و نوجوان

********************************************

مطالب مرتبط

چاقاله بادوم و کندوی عسل

چاقاله بادوم و گربه دیوانه

به به چه میوه هایی!

پرنده

عروسک

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.