تحریف معنوى شفاعت
یكى از تحریفات معنوى كه متاسفانه چون موریانهاى خطرناك و خزنده به مضامین مرثیهها و متون سوگنامهها، خصوصا اشعار تعزیه، راه یافته است و همچون تارهاى عنكبوتى بر این نمایش زیباى مذهبى پنجه افكنده این است كه در این مضامین چنین به شنونده و یا تماشا كننده صحنههاى سوگواریهاى نمایشى (تعزیه) القا مىشود كه تمام مصائب و رنجهایى كه بر پیامبران و اهلبیت عصمت و طهارت وارد شده براى این بوده كه امت گناهكار نجات یافته و آن وجودهاى پاك با تحمل این صدمات، قدرت شفاعت براى خلافكاران امت خویش را كسب كنند.
این تحریف هدف والاى ائمه را عقیم جلوه داده و به گناهكاران مجوزى براى ادامه شرارتهاى خود مىدهد و یا حداقل فكر توبه و بازگشت از معاصى گذشته را از ذهن آنان دور مىنماید و در مقابل افرادى كه راه تكامل معنوى را با تحمل مشقات و دشواریهایى طى مىكنند از ادامه فعالیت معنوى خود دست بر مىدارند و كمتر دنبال نیكیها مىروند و بدینگونه شفاعتى كه عامل نیرومند و سازندهاى در تكامل تربیتى است به صورت عاملى بازدارنده و تخریب كننده معرفى مىشود و اگر قبول كنیم كه ائمه و صالحان و معصومین فداى امت گناهكار شدهاند نعوذ بالله كلاه سر كسى مىرود كه شیعه باشد اما گناه نكند و نامه اعمالش سیاه نباشد، زیرا مادهاى براى تبدیل به حسنات ندارد.
نوح نبى (علیهالسلام) پس از تحمل نُه قرن فداكارى و تحمل بار سنگین مسوولیت نجات قومى كه به زوال محكوم است در آن هنگامى كه مشغول انتقال وحوش و طیور به كشتىاش مىباشد تا آنان را از طوفان بلا نجات دهد، مشاهده مىكند كه نور چشمش در غرقاب هلاكت دست و پا مىزند و دارد خفه مىشود، از خدا مىخواهد (آن هم با تضرع و التماس) كه او را به پدر پیرش ببخشد و اجازه دهد به كشتیى كه از هر جانورى جفتى در آن قرار گرفتهاند بیاید ولى طبق نص قرآن جواب رد مىشنود و به او ندا داده مىشود كه او اهل تو نیست، عناصر آلوده و گرفتار معاصى، عزیزتر از فرزند نوح نمىباشند و آنان از پل صراط نخواهند گذشت مگر آن كه در این جهان فن عبور از آن را آموخته باشند و شفیع یكى از راهنمایان این افراد است، حضرت امام حسین علیهالسلام شفیع انسانى مىشود كه عشق و معرفت به او، حماسه او و فداكارى امام و یارانش او را از بیراهههاى جهل و تباهى و ذلتهاى رذیلانه روزگار نجات داده باشد.
غلامرضا گلى زواره
گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی