تبیان، دستیار زندگی
اسلامی سازی دانشگاه، از مسایلی است که از بدو پیروزی انقلاب به طور جدی مورد توجه بزرگان انقلاب بوده است. و از همان زمان، مجموعه هایی برای این مهم ایجاد شده و گسترش یافته اند که هر کدام به نوبه خود در این زمینه فعالیت کرده و قدم هایی برداشته اند که در عین ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حوزه و اسلامی شدن دانشگاه
علوم

اسلامی سازی دانشگاه، از مسایلی است که از بدو پیروزی انقلاب به طور جدی مورد توجه بزرگان انقلاب بوده است. و از همان زمان، مجموعه هایی برای این مهم ایجاد شده و گسترش یافته اند که هر کدام به نوبه خود در این زمینه فعالیت کرده و قدم هایی برداشته اند که در عین ارزشمندی، هنوز هم تا حصول مطلوب فاصله بسیار است.

نکته حایز اهمیت آن است که گرچه این مجموعه ها، و در کنار آنان دانشگاهیان، در این زمینه، وظیفه بزرگی را بر عهده دارند. اما وظیفه اساسی، برعهده حوزه های علمیه است، و بی تردید، انجام شایسته این مهم، جز با عنایت حوزویان، ممکن نخواهد بود.

امام راحل قدس سره نیز، با درایت و روشن بینی خاص خود، به این نکته اشاره فرمودند:

اسلام، عمیق تر از همه مکتب ها، راجع به علوم انسانی و امور تربیتی مطلب دارد، که در راس مسایل اسلام است. متخصص لازم است و در این امر باید از حوزه های علمیه، متخصص بیاورند و دستشان را دراز کنند پیش حوزه های علمیه.

اسلامی سازی دانشگاه را باید در دو زمینه پی گیری کرد:

اول) تحول فرهنگ و اخلاق حاکم بر دانشگاه و دانشگاهیان

دوم) اظهارنظر صحیح و تدوین متون علمی و درسی، به ویژه در زمینه علوم انسانی

نهاد دانشگاه به شکل فعلی آن، دستاورد روی آوری غرب به علم است که به همان سبک غربی وارد بلاد اسلامی شده است - گرچه تحصیلات عالی و تحقیقات در زمینه علوم مختلف، سابقه ای بس طولانی در بین مسلمین دارد و زیربنای بسیاری از علوم، که سنگ بنای تمدن علمی غرب گردیده است، نتیجه تحقیقات علمی مسلمین است. و خورزامی و رازی، نمونه ای از این مسلمانان محقق قرون اولیه اسلام که مقارن با قرون وسطای غرب است، می باشند .

پی ریزی دانشگاه و رشد و گسترش علوم و رواج علوم تجربی در غرب، با برخورد و تضاد شدید با روحانیان مسیحی، همراه بوده است، و فضای فکری دانشگاه در غرب، به دلایل گوناگونی، با دینداری، ناسازگاری دارد.

ریشه این تضاد و برخورد، در دو مساله است:

اولا، برخورد منفی و ناصواب روحانیان مسیحی با علم و دانشمندان در قرون وسطی. ارباب کلیسا که در آن زمان، در کنار زمامداران قرار داشتند و مروج دین مسخ شده مسیحیت بودند، اصولا هر حرکت و تفکر علمی که با خرافه های آنان در تعارض بود را محکوم و مطرود می کردند و با استفاده از اهرم قدرت، طرف مقابل را منکوب می کردند. در نتیجه، مکتبی که براساس معنویت و شرافت انسان بنا شده بود، آنچنان منحرف شده بود که تبدیل به مروج شرک شد و مقابل علم ایستاد.

گسترش علوم، بسیاری از آن خرافه ها را باطل کرد و در کنار آن، تفکر سست ارباب کلیسا، حتی معتقدان و دینداران را به پرخاش واداشت که پروتستانتیسم یکی از دستاوردهای این پرخاش مذهبی است.

این عامل، باعث شد که کلیسا منزوی شود و از صحنه بیرون رانده شود و علم و علم مداران که تازیانه دادگاه های تفتیش عقاید را برگرده داشتند، با دین به مقابله برخاستند و پرواضح است انسان جست جوگر و کنجکاو، چگونه می توانست معتقد به خرافه های مسیحیت شود و آن ها را بپذیرد.

ثانیا، در غرب با گذر زمان معنویت و اخلاق رنگ باخت در نتیجه فرهنگ غرب، اصالت را به فرد انسان می دهد; آن هم نه انسانیت او بلکه جنبه مادی و نفسانی انسان. در غرب، اصالت با تلذد و اقناع فرد و دستیابی به مواهب مادی است. این عوامل و دیگر اموری که مجال ذکر آن نیست، فرهنگ دانشگاه را ضد دین و فراری از معنویت کرد و این فرهنگ در تمامی اجزا و مبانی علوم، ساری و جاری گردید و نه تنها در علوم انسانی بلکه در علوم پایه نیز چنین شد.

در زمینه متون علمی و درسی، باید اذعان نمود که غالب مطالب و مواد درسی موجود، رنگ و صبغه ای جدای از دین و بعضی از آن ها جنبه ضد دینی دارد; محصل علوم دانشگاهی چنانچه دستمایه مناسبی از معارف در اختیار نداشته باشد، در پایان تحصیلاتش، به جهتی سوق داده شده است که یا ضد دین است یا نسبت به آن بی تفاوت است.

با توجه به آن چه گذشت، لازم است حوزه های علمیه از یک سو با مطالعه در مبانی علوم دانشگاهی، دیدگاه اسلام و دین را در باره آن ابراز کنند و با استفاده از معارف غنی و بی پایان مکتب، اعوجاجات و انحرافات مواد درسی را اصلاح و متون علمی مناسب، که علاوه بر ارزیابی و نقد دیدگاه های موجود، نظریات اسلام را در برداشته باشد، را عرضه کنند.

و از سوی دیگر بر حوزه های علمیه است تا عطر معنویت و اخلاق را در دانشگاه ها پراکنده و جان تشنه دانشجویان را با معارف بلند اخلاقی و دینی اسلام بیش از پیش آشنا سازند و با همکاری و همفکری با مسؤولین محترم دانشگاه ها از القاء افکار ضددینی با سوء استفاده از محیطهای درسی دانشگاه جلوگیری به عمل آورند.

تحقق این دو وظیفه مهم، علاوه بر توجه بیش از پیش حوزه های علمیه، جز با همراهی و همفکری و همدلی ارباب دانشگاه مقدور نخواهد شد که خوشبختانه پس از بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، زمینه مناسب تری در دانشگاه ها برای این مهم فراهم شده است. از خداوند می طلبیم که همه ما را در ادای این وظیفه اساسی مدد فرماید.


منبع:حوزه نت                                  تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان