تبیان، دستیار زندگی
عشق مولـــــى كى كــــــم از لیلى بود مــــحو گشـــتن بـــــهراواولـــــى بــــود حاصل عشق همین بس كه اسیرغم او دل به جائى ندهــــــد میل به جائى نكند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دستورالعمل عرفانی
رهایی

عشق مولـــــى كى كــــــم از ليلى بود

مــــحو گشـــتن بـــــهراواولـــــى بــــود

حاصل عشق همين بس كه اسيرغم او

دل به جائى ندهــــــد ميل به جائى نكند

قسنت اول را اینجا بخوانید

پس هموم خود را واحد ساخته به قدم جد و جهد تمام پاى در جاده شريعت گذارد و تحصيل ملكه تقوى نمايد يعنى پيرامون حرام و مشتبه و مباح قولا و فعلا و حالا و خيالا واعتقادا به قدر مقدور نگردد تا طهارت صورى و معنوى حاصل شود كه شرط عبادت است واثرى از عبادت مترتب شود و محض صورت نباشد[ . انما يتقبل الله من المتقين] 10

[ولن تقبل نفقاتكم ان كنتم فاسقين] . 11[ هرگزاتفاق هاى تان پذيرفته نشود مادامى كه فاسق باشيد].

[و ما منعه عن قبول صدقاتهم الا كونهم فاسقين] .تنها مانع پذيرش صدقات آنها فسق آنها بوده است .

[لن يقبل عمل رجل جلباب من حرام] .(كارى كه پوسته اى از حرام داشته باشد هرگز پذيرفته نگردد).

[من اكل حرام لن يقبل الله منه صرفا ولا عدلا] 12(آنكه حرام خورد خداوند هرگز بخشش و فدائى او را نپذيرد).

[ترك لقمه حرام احب الى الله من الغى ركعه تطوعا] 13 .(گريزاز يك لقمه حرام نزد خدااز دو هزار ركعت نماز نافله دوست داشتنى تراست ).

[رد دانق من حرام يعدل سبعين حجه مبروره] . 14(چشم پوشى از يك پول (يكدرهم ) برابر با هفتاد حج مقبول است ).

و به تدريح حوصله فهم وسيع شود[ و من يتق الله يجعل له فرقانا]15.[واتقواالله و يعلمكم الله] 16 (آنكه خدامدار شود خداوند[ قوه تشخيص حق از باطل] به او عنايت كند. خدامدار شويد تا خداوند دانايتان گرداند).

دراين وقت دقيقه اى از وظايف طاعات مقرره و مندوبه را فرو گذار ننمايد تا به مرور روح قدسى قوت گيرد.

نحن نويد روح القدس بالعمل الصالح والايمان بعضه من بعض .

(ما روح قدسى را با[ عمل صالح] تاييد واستوار گردانيم .اجزاء ايمان بهم پيوسته و مترتب اند).

شرح صدرى بهم رسانده و پيوسته نور عبادات بدنى و نور ملكات نفسى تقويت يكديگر نموده[ نور على نور] شود[ الطاعه تجرالطاعه] (فرمانبرى واطاعت بدنبال خوداطاعت و فرمانبرى آورد) و احوال سابقه دراندك زمانى به مرتبه مقام رسد و ملكات حسنه و اخلاق جميله حاصل شود و عقايد حقه رسوخى كامل بهم رساند و ينابيع حكمت از چشمه دل به زبان جارى گردد. و به كلى رواز غير حق بگرداند.

دراين هنگام هرگاه از زمره سابقين باشد جذبه[ عنايت] او را استقبال نموده خودى او را گرفته در عوض[ مالاعين رات ولااذن سمعت ولا خطر على قلب بشر] (آنرا كه هيچ چشمى نديد و هيچ گوشى نشنيده و بر قلب آدمى خطور نكرده است ) كرامت فرمايد و حقيقت

[ انك لاتهدى من احببت] 17

(تو آنرا كه بخواهى هدايت نمى كنى[ ( وان الهدى هدى الله] 18 ( هدايت از آن خدااست ) را بعينه مشاهده نمايد.اذاارادالله بعبد خيرا فتح عين قلبه . 19( هنگاميكه خداوند خوبى بنده اى را بخواهد چشم قلب او را مى گشايد).را مشاهده نمود و سالك مجذوب شود.

[ الهى ترددى فى الاثار يوجب بعدالمزارفا جذبنى بجذبه توصلنى الى قربك واسلكنى فى مسالك اهل الجذب و خذ لنفسك من نفسى مايصلحها] (معبودا مشغوليت من به آثار و مخلوقات تو ديدار را دور مى كند. پس مرا با[ جذبه اى] كه به[ قربت] رساند واله خود كن و در مسير[ اهل جذب] مرا قرار ده .از وجود بنده ات آنچه او را به اصلاح رساند برگير).

[جذبه من جذبات الرب توازى عمل الثقلين] .(كشش عشق زائى از كشش هاى پروردگار هم ترازو بااعمال جن وانس است ).زسوداى كريمان هيچ كس نقصان نمى بيند.

"طالع اگر مــدد كند دامنـــــش آورم به كف

اربكشم زهى طرب ور بكشد زهى شرف

"ما بدان مـــــنزل عــــــالى نتوانيم رسيد

هـــم مگر لطف شما پيش نهد گامى چند

* * *

تا به دنيا فرك اسب و زين بود

بعدازاينت مركب چوبين بود

تا هبوب نسايم رحمت او را به كدام يك از جزاير خالدات بحرين جمال و جمال كه در خوراستعداد ولايق حسن سعى او بود رساند. [ ان لله فى ايام دهركم نفحات الا فتعرضوا لها] مراتب فرموده منازل سيرالى الله و مجاهده فى سبيل الله است .

ياايهاالانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه] 20( اى انسان تو با سخت كوشى بسوى پروردگارت مى روى واو را بااين رنجها ملاقات مى كنى ).

بعدازاين[ ان الذين جاهداوا فينا لنهدينهم سبلنا] 21 (آنان كه در حركت بسوى ما تلاش كنند قطعا راه ها را به آنها بنمايانيم ) كه معبر سير فى الله است خواهد بود و ذكرش ضرور نيست بلكه مضراست .

در دير مى زدم زدم من زدرون ندا برآمد

كه تو در برون چه كردى كه درون خانه آئى

به قمارخانه رفتم همه پاكباز ديدم

چه به صومعه رسيدم همه زاهد ريائى

[ الان الايمان منازل و مراتب لو حملت على صاحب الاثنين ثلثه يتقطع كما تتقطع البيضه على الضوء] 22 ( ايمان را درجاتى است . آنكه در رتبه دوم است اگر وظايف رتبه بالاتر براو بار شود منفجر گردد چنانچه تخم مرغ در نور و حرارت شديد منفجر شود).

رحم الله امرء عرف قدره و لم يتعد طوره.23(خدا رحمت كند آنكه[ جاى] خويش بشناسد و پااز گليم خود بيرون نگذارد).

تو چه دانى زبان مرغان را

چون نديدى شبى سليمان را

[فخذ مااتيتك و كن من الشاكرين] 24 (آنچه را خداوند به تو عنايت مى كند بگير و سپاسگزاراين داده ها باش ).

و لئن شكرتم لازيد نكم . ( اگر سپاس گذاريد بيفزاييم ).

با كه گويم اندرين ره زنده كو

بهر آب زندگى پاينده كو

* * *

آنچه من گفتم به قدر فهم توست

مردم اندر حسرت و فهم درست

رحم الله امرء سمع قولى و عمل فاهتدى (خدا رحمت كند مردى را كه گفتار حقى بشوند و بدان عمل كند پس هدايت شود).به يقين بدان به نحو مذكور هر كه شروع در سلوك نمايد در هر مرحله اى كه اجل موعود رسد در زمره[ و من يخرج من بيته مهاجرا الى الله و رسوله ثم يدر كه الموت فقد وقع اجره على الله] . 25(آنكه از خانه براى خدا و رسول هجرت كند و در بين راه او را مرگ رسد پاداش او بر خدااست ) محشور شود

.گر مرد رهى رهت نمودم

[والله يقول الحق وهو يهدى السبيل] . 26

(خدا حق گويد و به راه فطرت رساند).

آنچه حاضر بود به قلم آمد تا كه را به كار آيد.

هركس كه زشهر آشنائيست

داند كه متاع ما كجائيست

جامى ره هدا به خدا غير عشق نيست

گفتيم : ذوق اين بنده ندانى بخدا تا نچشى

والسلام على من اتبع الهدى


پاورقى ها

10. مائده .27.

11. بدين عبارت آيه اى را نيافتيم ولى بدين مضمون آياتى آمده است كه يك نمونه آن را مى آوريم : [لن يتقبل منكم انكم كنتم قوما فاسقين] توبه .53.

12. عن النبى (ص):ان الله لملكا ينادى على بيت المقدس كل ليله : من اكل حراما لم يقبل الله منه صرفا ولاعدلا والصرف النافله و العدل الفريضه بحارالانوار ج 100.16 چاپ بيروت .

13. ميزان الحكمه ج 10.373.

14. بحارالانوار ج 100.12 چاپ بيروت .

15. ياايهاالذين آمنوا ان تتقوالله يجعل لكم فرقاناانفال .29.

16. بقره .282 واتقوالله و بعلمكم الله والله بكلى شيى عليم .

17. قصص .56.

18. قل ان هدى الله هوالهدى .اين آيه بااين عبارت در سوره بقره .120 وانعام .71 آمده است .

19. محجه البيضاء ج 5.15 بنقل در مكتب اهل بيت محمد تقى فلسفى .

20. انشقاق /06

21. عنكبوت .61.

22. در بحارالانوار ج 66 چاپ بيروت روايات بدين مضمون زياد آمده است .

23. غررالحكم خوانسارى چاپ دانشگاه ج 4.42.

24.اعراف .144.

25. سوره نساء.100.

26.احزاب /04