كرامتی از مرحوم الهی قمشهای
آیت الله حسن زاده آملى در باره كرامات مرحوم الهى قمشهاى مىنویسد: حاجیان در راه مكه براى اقامه نماز توقف مىكنند. آقاى الهى قمشهاى از ماشین پیاده مىشود و به گوشهاى رفته، نماز مىگزارد. در این هنگام ماشین حركت مىكند و وى از كاروان جا مىماند.
در این حال ماشین سوارى شیكى جلوى پایش مىایستد و راننده آن مىگوید: آقاى الهى! ماشین شما رفت؟ جواب مىدهد: بلى. مىگوید: بیایید سوار شوید. وقتى سوار مىشود، با یك چشم به هم زدن به ماشین خودشان مىرسد، فوراً پیاده شده و به ماشین خود مىرود. وقتى برمىگردد، مىبیند ماشین سوارى نیست. از مسافران مىپرسد: این ماشین سوارى كه مرا این جا رساند، كجا رفت؟ مسافران مىگویند: آقاى الهى، ماشین سوارى كدام است؟ اینجا توى این بیابان، ماشین سوارى پیدا نمىشود.
برگرفته از داستانها و حكایتهای حج، رحیم کارگر
گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی.