بی اعتنایی میرزای شیرازی به پادشاه حجاز
سال 1287 هجرى قمرى به پایان نزدیك مىشود. آنانى كه آهنگ زیارت بیت الله الحرام را دارند، به سرعت آماده مىشدند تا به موقع خویش را به دیار دوست رسانده، در حریم حرمش احرام بندند و در كنار خانهاش به یاد ابراهیم(علیهالسلام) و همسان ملائك به گرد كعبه طواف نمایند. این سال رهبرى جهان تشیع؛ یعنى، میرزاى شیرازى نیز آهنگ سفر حج كرد تا در گردهمایى بزرگ مسلمین جهان شركت جوید و ضمن آشنایى با دیگر مسلمانان تا حد امكان در حل مشكلات جهان اسلام یار و یاور دیگر مسلمانان باشد.
خبر تشرف او به گوش همه حاجیان مسافر و نیز دیگر مسلمانان حجاز رسید پادشاه آن روز حجاز، شریف عبدالله الحسنى منتظر بود تا به محض ورود میرزاى شیرازى به مكه به ملاقات او برود؛ ولى بر خلاف انتظار او، پیشواى شیعیان وارد مكه شده، اعمالش را انجام مىدهد و كوچكترین اعتنایى به سلطان و پادشاه آن روزگار حجاز نمىكند.
شریف عبدالله الحسنى فردى را خدمت میرزاى شیرازى مىفرستد تا ضمن ابلاغ سلام وى، به ایشان گوشزد كند كه شاه منتظر است كه به دیدار او بروند. همانگونه كه بسیارى دیگر از علماى فرقههاى مسلمانان به دیدار شاه شتافتهاند یا در انتظار اجازه ملاقات وى مىباشند.
میرزاى شیرازى با یك حركت بسیار زیباى سیاسى به همه علماى بلاد مختلف اسلامى ـ كه در كنگره آن روز حج حضور داشتند ـ درس آزادگى و آزادمنشى داد. در جواب فرستاده شاه حجاز فرمود: سلام گرم ایشان را متقابلا جواب مىگویم، ولى نباید انتظار داشته باشند كه به دیدار ایشان بیایم. ایشان بدانند كه: «بدترین دانشمندان این امت آنانند كه به دربار سلاطین رفت و آمد كنند و بهترین حكمرانان آنهایند كه به محضر علما بروند.»
پیغام رسان، سخن میرزاى شیرازى را به شریف مكه ابلاغ مىكند. او كه سخن را در نهایت متانت و اتقان مىیابد خود به محضر میرزاى شیرازى شتافته و با او دیدار مىكند و سپس میرزا هم به بازدید او تشریف مىبرد.
برگرفته از داستانها و حكایتهای حج، رحیم کارگر
گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی.