تبیان، دستیار زندگی
در روایت آمده که «الإنسان بُنیانُ اللّه‏»؛ انسان بنیان خدا است؛ «مَلْعُونٌ مَنْ هَدَمَ بُنْیانَهُ» ؛1كسى كه ساختمان وجود انسان را نابود كند، از رحمت خدا محروم است. بنابر آن چه خداوند در قرآن بیان فرموده و سخنانى كه از انبیا و ائمه نقل شده است، تنها تیشه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تیشه‌ی ریشه زن

تیشه

در روایت آمده که «الإنسان بُنیانُ اللّه‏»؛ انسان بنیان خدا است؛ «مَلْعُونٌ مَنْ هَدَمَ بُنْیانَهُ» ؛1كسى كه ساختمان وجود انسان را نابود كند، از رحمت خدا محروم است.

بنابر آن چه خداوند در قرآن بیان فرموده و سخنانى كه از انبیا و ائمه نقل شده است، تنها تیشه‏اى كه مى‏تواند بنیان انسان را خراب كند، گناه است.

«وَلاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الاْءِثْمِ وَالْعُدْوَ نِ»2.و یكدیگر را بر گناه و تجاوز، یارى ندهید .

«وَلاَ تَقْرَبُوا الْفَوَ حِشَ مَاظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ»3.و به كارهاى زشت چه آشكار و چه پنهانش نزدیك نشوید .

«وَلاَ تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ»4.و به مال یتیم، نزدیك نشوید.

«وَ لاَ تَقْرَبُوا الزِّنَىآ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلاً »5.و نزدیك زنا نشوید كه كارى بسیار زشت و راهى بد است .

«وَ لاَ یَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن یَأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً»6.و از یكدیگر غیبت نكنید ، آیا یكى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‏اش را بخورد ؟

«إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ »7.یقیناً خدا ستم‏كاران را دوست ندارد .

«إِنَّ اللّه‏َ لاَ یُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ »8.همانا خدا هیچ خودپسند فخرفروش را دوست ندارد .

«وَاللّه‏ُ لاَ یُحِبُّ الْفَسَادَ »9.و خدا فساد و تباهى را دوست ندارد .

«وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ »10.و پروردگارت به مفسدان ، داناتر است .

«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لاَ تَأْكُلُوآا أَمْوَ لَكُم بَیْنَكُم بِالْبَاطِلِ إِلاَّآ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ »11.اى اهل ایمان ! اموال یكدیگر را در میان خود، به باطل [ و از راه حرام و نامشروع ] مخورید ، مگر آنكه تجارتى از روى رضایت میان خودتان انجام گرفته باشد .

تنها تیشه خراب كننده این ساختمان گناه است و اگر این ساختمان خراب گردد، تنها ابزار بازسازى آن، توبه است.

توبه راستین

نقل است كه فردى به حضرت على علیه السلام گفت12: على جان! من گناه بزرگى مرتكب شده‏ام كه جریمه آن بسیار سنگین است. یا باید مرا بكشى یا از بلندى پرتابم كنى و یا به آتش بسوزانى.

امام فرمود : اصلاً سخنان تو را قبول ندارم، از این جا برو! مرد برخاست كه برود ؛ اما دوباره گفت : على جان! راست گفتم. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : ادامه نده، برو! دیگر این سخن‏ها را تكرار نكن.

جوان رفت ؛ اما آرام نشد و برگشت و گفت : على جان! از كارى كه كرده‏ام، بسیار ناراحتم. امام على علیه السلام فرمود : سه بار به این كار اقرار كردى. اكنون از بین مجازات‏هایى كه گفتى، با كدام یك موافق هستى؟ جوان گفت : مرا باید آتش بزنى، من لیاقت این دنیا و استفاده از نعمت‏هاى خدا را ندارم. من گناهى بالاتر از زنا مرتكب شده‏ام.

امام على علیه السلام فرمود : به كسى چیزى نگو و فردا به آن بیابان دور افتاده بیا كه كسى تو را نبیند. من آن جا این مجازات را در حق تو اجرا مى‏كنم.

روز بعد، امیرالمؤمنین در آن بیابان، آتشى روشن كرد و به جوان گفت : آیا حاضرى؟ جوان گفت : بله، سپس برسید یا على اگر در این آتش بسوزم، آیا گناهم پاك مى‏شود؟ امام فرمود : بله، حتما. جوان گفت : اكنون مى‏خواهم دو ركعت نماز بخوانم. امام فرمود : بخوان.

«وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ »13.از صبر و نماز، یارى بخواهید و یقیناً این كار، جز بر فروتنان ، گران و دشوار است .

جوان در سجده آخر نماز، زار زار گریست و گفت : مولاى من! من با تو مخالفت كردم. این حق من است كه مرا بسوزانند ؛ اما من خود را به دست على سپردم تا مرا بسوزاند. از تو مى‏خواهم كه پس از مرگ، دیگر مرا به آتش جهنم نسوزانى .

امیرالمؤمنین هم در گوشه‏اى به سجده افتاد و او نیز شروع به گریه كرد و گفت : الهى! این جوان را به من ببخش و از مجازات دنیایى او بگذر! آن گاه امیرالمؤمنین با همان حال برخاست و به سوى جوان رفت، دست او را گرفت و گفت : ملائكه را به گریه انداختى، برخیز، خدا تو را بخشید.

آرى، هر ساختمانى كه ویران مى‏شود، بازسازى مى‏گردد. ساختمان وجود انسان نیز، با توبه بازسازى مى‏شود و به مدد الهى، مسیر كمال را در پیش مى‏گیرد كه این، وعده خداوند به انسان‏ها است.

___________________

1. تفسیر الكشّاف: 1/554.

2. مائده (5) : 2.

3. انعام (6) : 151.

4. انعام (6) : 152.

5. اسراء (17) : 32.

6. حجرات (49) : 12.

7. شورى (42) : 40.

8. لقمان (31) : 18.

9. بقره (2) : 205.

10. یونس (10) : 40.

11. نساء (4) : 29.

12. وسائل الشیعة : 18.

13. بقره (2) : 45.

برگرفته از سخنان حاج شیخ حسین انصاریان


تنظیم برای تبیان: شکوری