تبیان، دستیار زندگی
یكى پرهیزاز معاصى است . باید معاصى را تفصیلا یاد بگیرد هر یك را در مقام خود ترك نماید.از جمله معاصى است ترك واجبات پس باید واجبات خود را هم به مقدار وسع وابتلاء به آنها یاد گرفته و عمل نماید. واین واضح است با معصیت كارى اسباب محبت و معرفت موجود نخواهد شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نامه آخوند شیخ محمد بهارى همدانى
عرفان ، انسان ، آخرت

لینک های  ناب فیلم و صوتی مرتبط  با موضوع  را اینجا ببینید

از این به بعد مجموعه ایی از نامه های بزرگان دین را پیشکش طلاب عزیز خواهیم کرد  ؛این مجموعه نامه ها از آن جهت که  دلسوختگان وادی عشق و محبت نوشته اند وخود در این مسیر طی طریق کرده اند وبیشتر جنبه نصیحت دارد که امام علی (ع)فرمود : احی قلبک بالموعظةالحسنه ؛ جذاب و فابل توجه و تامل است . منتهی نکته ایی که اهمیت دارد تا بدانیم این است که اگراین بزرگان دستور عملی  داده اند چون با اقتضائات روحی آن افراد بوده شاید جنبه عمومی نداشته باشد لذا در خواندن این نامه ها جنبه بصیرت لازم است تا گرفتار افراط ها و تفریط ها نشویم .لازم به ذکر است فایل های صوتی لینک شده جهت معرفت بیشتر است لطفا و حتما گوش کنید.

بسمه تبارك و تقدس

آنچه بر جناب آقا شیخ احمد لازم است این كه تامل درستى نماید ببیند بنده است یا آزاد؟ اگر دید آزاداست خودش مى داند هر كارى بخواهد بكند. واگر دانست بنده است و مولى دارد سر خود نیست هر كارى بكند ولو دستى حركت دهد از وى جهت آن سئوال خواهد شد و جواب درستى باید بگوید.

پس بنابراین باید سعیش در تحصیل رضاى مولایش باشد.اگر چه دیگران راضى نباشندابدا 1 .

غرض اصلى از خلقت حاصل نخواهد شد بجزاینكه معرفت و محبت میان عبد و مولى باشد 2  و تحصیل تقوى محتاج بچند چیز است كه چاره ندارداز آنها:

یكى پرهیزاز معاصى است . باید معاصى را تفصیلا یاد بگیرد هر یك را در مقام خود ترك نماید.از جمله معاصى است ترك واجبات پس باید واجبات خود را هم به مقدار وسع وابتلاء به آنها یاد گرفته و عمل نماید. واین واضح است با معصیت كارى اسباب محبت و معرفت موجود نخواهد شد.اگراسباب عداوت نباشد.

اگر شیخ احمد بگوید من نمى توانم ترك معصیت بالمره بكنم لابد واقع مى شوم از گناه مثل كسى است كه گناه نكرده 3 مایوس ازاین در خانه نباید شد اگر چه هفتاد پیغمبر را سر برده باشد باز توبه اش ممكن است قبول شود. مولاى او قادراست كه خصماى دشمنان او را راضى كند از معدن وجود خودش جلت قدرته 4 .

دوم :اینكه مهماامكن پرهیزاز مكروهات هم داشته باشد به مستحباب بپردازد. حتى المقدور چیز مكروه بنظرش حقیر نیاید. نگوید: كل مكرو ه جایز بسا مى شود یك ترك مكروه پیش مولااز همه چیز مقرب تر واقع خواهد بود یا اتیان مستحب كوچكى 6 . واین بتامل در عرفیات ظاهر خواهد شد.

سوم : ترك مباحات است در غیر مقدار لزوم و ضرروت .اگر چه شارع مقدس خیلى چیزها را مباح كرده براى اغنیاء.اما چون درباطن میل ندارد بنده او مشغول بغیراو باشدازامورات دنیویه لذا خوب است بنده نظرا بمیل مولى این مزخرفات را تماما یا بعضها ترك نماید اگر چه حرام نباشدارتكاب آنها.اقتداء بالنبیین صل الله علیهم اجمعین و تاسیا بالائمه الطیین اطاهرین صلوات الله علیهم اجمعین 7 .

چهارم : ترك كندماسوى الله را كه در دل خود غیراو راه ندهد. چه خوب گفته است خواجه :

نیست در لوح دلم جزالف قامت یار                چه كنم حرف دگر یاد نداداستادم

اگر جناب شیخ احمد بگوید: بااین ابتلا به معاش وزنو بچه و رفیق و دوست چطور مى شود آدم ترك ماسوى الله بكند و در قلبش غیر یاداو چیزى نباشد.این فرض بحسب متعارف بعیداست و شدنى نیست .

مى گوئیم : آن مقدارى كه تو باید ترك كنى آن هر كسى است كه ترااز یاداو جل شانه نگهدارد با آن شخص باید بمقدار واجب و ضرورت بیشتر محشور نباشى . واما هر كس كه خدا را بیاد تو بیندازد ترك مجالست او صحیح نیست حضرت عیسى على نبینا و له و علیه السلام فرمودند: معاشرت كنید با كسانى كه رویت آنها خدا را بیاد شما مى اندازد.

الحاصل : طالب خدااگر صادق باشد بایدانس خود را یواش یواش از همه چیز ببرد و همواره در یاداو باشد. مگراشخاصى را كه دراین جهت مطلوب بكارش بیاید. و آنهم بمقدار لازمه آن كار. پس با آنها بودن منافاتى با یاد خدا بودن ندارد. و محبت این اشخاص از فروع محبت الهى است 9

.اگر شیخ احمد بگوید:اینها حق است لیكن من بااین حال نمى توانم بجا بیاورم زیرا كه شیاطین انس و جن بدور مااحاطه كرده و متصل وسوسه مى كند. همیشه مانع اند. و ما هم كناره بالمره(یکباره) نمى توانیم بكشیم یعنى یك مرتبه نمى شوداز همه ى وسوسه ها آزاد شد 10 امر معاش اختلال پیدا مى كنند.از عهده خودمان هم بر نمى آییم تا كا ر به كار كسى نداشته مشغول خودمان باشیم ما كجااین حرفها كجا.

جواب مى گوییم اگر امورات آنى باشد همینطور است كه مى گویى از این هم بزرگتر مثل كوه بدوا بنظر آدم مىآید كوچك نیست لیكن اشكال در این است كه تكلیف شاق نكرده اند. پس همین قدر كه تدریجى شد دیگر كار درست مى شود مردم بتدریج باز و شاهین و سایر مرغهاى صیدى رارام كرده بدست گرفته اند11.

پس ملخص كلام اینكه در هر مرتبه كه هستى آن نیم رمق كه دارى آنقدر را كه بسهولت مى توانى بعمل آورى اگر در آن مسامحه نكردى آن را بجا آوردى همچنین بر قوت تو مى افزاید. بلكه زیاده . زیرا كه فرمود تو یك وجب بیا من یك زارع . و اگر مسامحه كردى آن مقدار قوتت هم در معرض زوالست .

مثلا شب را تا صبح خوابیدى بناى بیدارى داشتى نشد. حالا كه هم اول صبحست تا ملتفت مى شوى پا شو. بین الطوعین را بیدار بودن خودش فیض علیحده و توفیقى است از جانب حضرت الله جل جلاله .این را به مسامحه بر خودت تقویت مكن . بشیطان گوش مده كه مى گوید حالا بوقت نماز صبح زیاد است قدرى بخواب غرض معلوم است . 12

و همچنین در مجلسى نشسته خیلى لغو و بیهوده گفتى دلت سیاه شده . اما مى توانى نیمساعت زودتر پاشوى بتدبیر و حیل . پس این نیم ساعت را از دست مده پا شو سرو و مگو چه فایده دارد من از صبح بخرابى مشغول بوده ام . باز مى توانى باین جزئى خیلى كارها را پیش ببرى انشاءالله تعالى .

13

بخش بعدی را اینجا ببینید


*سخنان آیت الله بهجت در مورد اصلاح نفس

*سخنان آیةالله حسن زاده آملی داستان های حکیمانه 

*سخنان مرحوم دولابی راه بهشت

*سخنرانی فاطمی نیا  محاسبه نفس

فیلم نماز آیت الله  بهجت

--------------------------------------------------------------------------------

تنظیم حسن رضایی گروه حوزه علمیه

منبع مجله حوزه شماره دوم

پاورقى

1.امام پنجم[ ع] در وصیتى بشاگرد عارف خود جا بر جعفى بلندترین دستورالعملهاى عرفانى را مى دهد. گویا سخن فوق مضمون این فرازاز وصیت حشرت است :

[. یا جابر... واعلم بانك لا تكون لناولیا حتى لواجتمع علیك اهل مصرك و قالوانك رل سوء لم یحزنك ذالك ولو قالوا:انك رجل صالح لم یسرك ذالك . ولكن اعرض نفسك على كتاب الله فان كنت سالكا سبیله زاهدا فى تزهیده راغبا ترغیبه خائفا من تخویفه فاثبت وابشر فانه لایضرك ماقیل فیك . وان كنت للقرآن فماذاالذى یغرك من نفسك !! تحف العقول .سخنان امام باقر.

اى جابر بمقام قرب ما نائل نشوى تا آنگاه كه اگر همه مردم تو را بد داننداندهگین نشوى واگر همه ى آنها تو را شایسته دانند شادان نگردى . بلكه خودت را بر قرآن عرضه كن اگر خود را رهرو راه آن دورى كننده از منهیاتش عاشق دستوراتش و ترسان از تهدیداتش یافتى براهت ادامه ده و مژده ات باد براین حالت . زیرا آنچه برایت گویند زیانى بتو نرساند. ولى اگر رفتارت را جداى از قرآن یافتى پس به چه چیز خود میبالى

[ .2و ما خلقت الجن والانس الاالیعبدون] قرآن هدف از خلقت را شناخت محبت خیز مى داند كه نتیجه اش عبودیت است . چونكه عابد بدون شناخت كالحمارالطاحونه است و نیزاین سخن مضمون روایتى است ازامام[ ع] كه مى فرماید: قال داود[ ع] یا رب لماذا خلقت الخلق قال كنت كنزا مخفیا فا حببت ان اعرف الخلق لاعرف . كه هدف از خلقت را معرفت خدا مى داند. ینبوع الاسرار/09/

3.التائب من الذنب كمن لاذنب له . محجه البیضاء فیض كاشانى ج 7.25.

4.این برخاسته از فلسفه تو به دراسلام است كه درب تو را بر شخص هر چند كناهكار باشد نمى بندد تا بیشتر در لجن معاصى و باتلاق گناه فرو نرود. بدین جهت است كه یاس از رحمت و مغفرت خداوند همردیف شرك به خدااست . و در حدیث است كه : كلما عادلا لمومن بالاستغفار والتوبه عادالله تعالى علیه بالمغفره و[ ان الله غفور رحیم یقبل التوبه و یعفوا عن السیئات] فایاك ان تقنط المومنین من رحمه الله .اصول كافى ج 2.424.

5. همانطور كه مستحبات زمینه ساز فرائض و واجبات است مكروهات نیز عامل سقوط در منجلاب گناهان و معاصى و زمینه ساز محرمات است . كه : من اجتتب من الشبهات فقد نجى من المحرمات . و قال الصادق[ ع] اورع الناس من وقف عندالشبهه سفینه البحار2.489.

این خطبه مولى الموحدین انسان را بیاد فریاد درد آور فرزندش امام خمینى مى اندازد كه خطاب بروحانیون فرمود: نگرانى من و معنویت تا مردم از شما برگشته و خداوند بر شما خشم گیرد. و دوباره گرفتار سلطه طاغوت و آمریكا بشوید. چرا كه دنیا مرض است و عالم طبیب هنگامى كه طبیب دردمند گردد چسان درد گشا خواهد بود !! .

6. نوافل نه تنها زمینه ساز واجبات است . بلكه باعث قرب بخداوند و لقاءاو مى گردد چنانچه دراحادیث متعدد و بصورتهاى مختلف به این مسئله اشاره شده است رجود شود به جامع احادیث الشیعه ج 7.99اصول كافى ج .12 ( عربى ) 352 و نیز ذیل پاورقى 1 پاسخهاى عقیدتى .

7.احب العبادالى الله المتاسى بنیه والمقص لاثره نهج البلاغه فیض خطبه 159.509 در همین خطبه امام على[ ع] به ترسیم روش معیشتى پیامبران مى پردازد و مى فرماید موسى[ ع] بدرجه اى از سختى رسید كه فرمود[ رب انى لماانزلت من خیر فقیر]. بخدا قسم جز نانى كه بخورد چیزى نخواست . بعد درباره رسول الله مى فرماید: پیامبراطهر] ص] رااسوه خود قرار دهید. زیرااو اسوه است براى اسوه جویان ...او چنان بود كه بر زمین غذا مى خورد و همانند بندگان مى نشست . خود كفشهایش را وصله مى زد و بدست خودش لباسهایش را مى دوخت . و برالاغ برهنه سوارمى شد و دیگرى ازاسحاب را نیو پشت سر خود سوار مى كرد.ر درب خانه اش پرده اى آویزان بوده داراى نقش و نگار به یكى از زنانش فرمود هان فلانه این رااز جلو چشمم دور كن زیرا هنگامى كه او را مى بینم دنیا و زینت هایش بیادم مى آید... أ

8.از پیامبراكرم[ ص] نقل شده كه فرموده اند[ :لایومن احدكم حتى یكون الله و رسوله احب الیه من سواهما. درذمره مومنان قرار نمى گیرد داز شما تااینكه خدا و رسولش رااز همه چیز بیشتر دوست دارد] و حضرت سیدالشهداا[ ع] در دعاى عرفه مى فرماید:انت الذى اذلت الاغیار عن قلوب احبائك حتى لم یحبوا سواك و لم یجواالى غیرك .

9. مى نگریم كه این عارف بزرگ ازانزوى و عدم دخالت درامور معاش نهى كرده و مى فرماید آنچه مبغوض است محبت عرضى و دوست داشتن دنیا در مقابل خدااست نه محبت طولى ه الخلق عیال الله فاحب الخلق الى الله من نفعع عیال الله وادخل على اهل بیت سرورا محجه البیضاء ج 3.407.

10. بریدن از علقه ها و علاقه ها و عادتها در عین آسانى مشكل است . همت مى خواهد و تلاش و جهد و بدین جهت جهاداكبر نام گرفته است .

11. حركت نزولى و صعودى انسان تدریجى است همانگونه كه با یك معصیت نكته سیاهى در قلب پیدا شده واگر پاك نشود قطرات انسان و پشتوانه غیبى دارد كه[ من جاهد فیناالهدیهم سلنا] [ من یتق الله یجعل له مخرجا].

( 12. مرحوم مامقانى صاحب كتاب رجال معروف در كتاب اخلاقى وارزشمندش[ سراج الشیعه فى آداب الشریعه] كه بزبان فارسى است مى فرماید:

مكروه است خوابیدن تمام شب كه انسان را تا روز قیامت فقیر گذارد و مبغوض خدا گرداند. و جواب بسیار دین و دنیا هر دو را مى برد و خداوند متعال بسیار خوابیدن و بسیار بیكار ماندن را مبغوض دارد. پس سزاواراست كه اول شب خوابیده و بعداز نصف شب بیدار شده . و مقدارى از آخر شب را به عبادت مشغول شد. و مكروه هست خوابیدن ما بین نماز نافله شب و بین فجر... و بدتراز آن خوابیدن ما بین فجر و بین طلوع آفتاب است كه آن مورث فقراست و خداوند متعال در آن وقت روزیها مادى و معنوى ) و محتاج به طلب مى شود. و صداى زمین بشكایت بسوى خداوند بلند مى شوداز خواب بین فجر و طلوع آفتاب . و خواب صبح شوم است رزق را میراند به عقب و رخسار رااز رد و قبیح كند. آن را تغییر دهد. سراج الشیعه فى آداب الشریعه .57.58.

13. واذارایت الذین یخوضون فى آیاتنا فا عرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره واما ینسینك الشیطان قلا تعقد بعداالذكرى مع القوم الظالمین . در ذیل این آیه در تفسرر برهان نورالثقلین احادیث مهمه اى است مراجعه شود.