تبیان، دستیار زندگی
دلنوازان» نام سریالی است كه این‌روزها از شبكه سوم سیما پخش می‌شود. سریالی هرشبی كه در ادامه روند تولید سریال‌های روتین روی آنتن رفته است. آنطور كه از شواهد و قرائن بر می‌آید این سریال با هدف به تصویر كشیدن مشكلات و معضلات جوانان ساخته و به مرحله پخش رسیده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی انتقادی به «دلنوازان»

دلنوازان

«دلنوازان» نام سریالی است كه این‌روزها از شبكه سوم سیما پخش می‌شود. سریالی هرشبی كه در ادامه روند تولید سریال‌های روتین روی آنتن رفته است. آنطور كه از شواهد و قرائن بر می‌آید این سریال با هدف به تصویر كشیدن مشكلات و معضلات جوانان ساخته و به مرحله پخش رسیده و البته تا حدودی نیز مورد توجه و اقبال آن دسته از مخاطبان تلویزیونی علاقه‌مند به این سریال‌ها قرار گرفته است.

با این‌حال و با توجه به كارهایی كه تا امروز در این رابطه (مشكلات جوانان) ساخته شده این نكته خیلی مهم به ذهن می‌رسد كه اصولا میزان توجه مخاطب رابطه مستقیم و حتی غیرمستقیمی با كیفیت اثر ندارد. در این رابطه گویا مهم‌ترین مسائل نحوه و زمان پخش سریال و البته تبلیغاتی است كه پیرامون آن انجام می‌شود.

در اینجا بد نیست به نكته‌ای اشاره شود. نویسندگان وكارگردانان تلویزیونی این‌روزها یك راه ساده را پیش روی خود می‌بینند و آن این است كه سوژه‌های تكراری را با همان روش‌های قدیمی روایت ‌كنند و بیننده ایرانی هم كه خیلی اهل تغییر ذائقه نیست و تا مجبور نشود تن به آن نمی‌دهد، پایش را روی پا انداخته و چشم به تلویزیون می‌دوزد. داستان هم كه طبق همان روال قدیمی روایت می‌شود و جلو می‌رود. بیننده از آن جهت خیلی لذت می‌برد كه همه چیز داستان مطابق انتظار و خواست‌های دم‌دستی‌اش پیش می‌رود و همانطور كه گفته شد نه زحمت فكر كردن و كندوكاو می‌خواهد و نه كسی هم از دست تلویزیون و سازندگان، خدای ناكرده دلخور می‌شود. «دلنوازان» نیز بر اساس همین روش قدیمی كه هنوز هم جواب می‌دهد ساخته شده و به مرحله پخش رسیده و هواخواه هم پیدا كرده است.در این میان چماق بزرگی به‌نام «استقبال مخاطب» بیخ گوش منتقد بینوا قرار دارد كه اجازه هرگونه نقد فنی و تحلیل درست در حیطه آثار تصویری را كاملا می‌گیرد.

این شاید بزرگ‌ترین دلیل برای این باشد كه سریال‌هایی با سوژه‌های تكراری و ساختارهای غیرقابل‌توجه هنوز كه هنوز است مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرند.

اما یك‌نفر در این میان باید دست به یك حركت شجاعانه – و شاید انتحاری- زده و یك تحلیل كامل جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه نسبت به این پدیده عجیب ارائه دهد كه چرا آثاری كه حرف تازه و جدیدی ندارند، ساخته و از آن مهم‌تر با اقبال زیادی مواجه می‌شود. شاید همه چیز به ذات فرهنگی ما بازگردد كه اصولا آدم‌های تجربه‌گرایی نیستیم. مثلا یك توریست اروپایی را در نظر بگیرید... وقتی یك توریست اروپایی به ایران می‌آید خیلی زود و در اولین اقدام غذاهای ایرانی را تجربه می‌كند. سپس نوبت به پوشیدن لباس‌های محلی و انجام آداب و رسوم ایرانی می‌شود و... همین فرد در آسیای جنوب‌شرقی حتی ممكن است آش آبدزدك یا حلیم موش‌صحرایی! هم بخورد یا حتی دشوارترین مناسك آیینی را انجام دهد اما ما ایرانی‌ها اگر به كشور دیگری هم برویم فورا از فروشگاه نخود و لوبیا خریده و آبگوشت بزباش خودمان را بار می‌گذاریم.خیلی اهل تغییر نیستیم و تا مجبور نباشیم چلوكباب را به لابستر ترجیح می‌دهیم.

این شاید بزرگ‌ترین دلیل برای این باشد كه سریال‌هایی با سوژه‌های تكراری و ساختارهای غیرقابل‌توجه هنوز كه هنوز است مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرند.

تعریف و تفسیر عشق به این شكل دم‌دستی و البته غیرواقعی، طرح مشكلات مالی به دور از واقعیت‌های جامعه و به تصویر كشیدن جوانانی كه دغدغه‌هایشان نمود عینی در عصر حاضر ندارد و مهم‌تر از آن شكل تصنعی روابط اجتماعی «دلنوازان» را به سریالی تكراری تبدیل كرده است. همان «ترانه مادری» كه اسمش شده «دلنوازان»!

«دلنوازان» قرار است به معضلات جوانان جامعه‌ای بپردازد كه اكثریت آن را قشر جوان تشكیل داده است.جامعه‌ای كه در آن تنوع فكری و رفتاری در سطح جوانان بسیار بالاست. با این‌حال معلوم نیست كه چرا سازندگان آثار تلویزیونی از میان این‌همه معضل و مشكلی كه جوانان دارند هربار یك طرح تكراری و نخ‌نما شده را به تصویر می‌كشند. جالب است كه این مشكل- مشكلات مربوط به ازدواج- آن‌هم از این نوع یعنی مخالفت‌های خانوادگی و...دیگر در این دوره و زمانه نه تنها معضل اصلی نیستند بلكه به‌طور كل رو به انقراض است. تعریف و تفسیر عشق به این شكل دم‌دستی و البته غیرواقعی، طرح مشكلات مالی به دور از واقعیت‌های جامعه و به تصویر كشیدن جوانانی كه دغدغه‌هایشان نمود عینی در عصر حاضر ندارد و مهم‌تر از آن شكل تصنعی روابط اجتماعی «دلنوازان» را به سریالی تكراری تبدیل كرده است. همان «ترانه مادری» كه اسمش شده «دلنوازان»!

منبع : سینمای ما

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی