تبیان، دستیار زندگی
واژه زکوة در بیست و پنج آیه از قرآن کریم به همراه « صلوة » نامبرده شده است . در هیچ یک از این آیات همانطور که « صلوة » توضیح و تشریح نشده « زکوه » نیز توضیح و تشریح ندارد . (1) این واژه در اصل به معنای «پاکی و طهارت » و « رشد و نمو » و « برکت و خیر » و «
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در تکاپوی فهم قرآن (2)

رحل قران

...واژه "زکوة" در بیست و پنج آیه از قرآن کریم به همراه « صلوة » نامبرده شده است . در هیچ یک از این آیات همانطور که « صلوة » توضیح و تشریح نشده « زکوه » نیز توضیح و تشریح ندارد . (1) این واژه در اصل به معنای «پاکی و طهارت » و « رشد و نمو » و « برکت و خیر » و « مدح و ستایش » آمده و به گفته‌ی لغویان در روایات و آیات ، کلمه‌ی  مزبور با همه‌ی این معانی مختلف به کار رفته است . آنگاه که یک انسان وظایف مالی خویش را عمل می کند از یک طرف روح و جان را از رذیلت بخل پاک کرده و از جانب دیگر باعث برکت اموال خویش گشته است.(2)

از آن هنگام که قدرتمندان اعصار اولیه‌ی تاریخ اسلام بنا بر مصالح دولت خویش ، خمس را از مجموعه‌ی مالیاتها به نحوی حذف کردند عملاً زکات که دارای دو فرد مهم خمس و صدقه بود در صدقه انحصار یافت

«صدقه» یک اصطلاح دیگر قرآنی می باشد که با زکات پیوند دارد . لغویین و مفسرین می گویند: صدقه‌ مالی است که انسان با نیّت تقرّب به خداوند از میان اموال خویش خارج  می سازد . در این خصیصه  صدقه و زکات یکی هستند و تنها فرقی که دارند این است که زکات همیشه واجب می باشد و صدقه می تواند واجب باشد و می تواند مستحب(3).

بنابراین در مفهوم صدقه قصد تقرب به خداوند ، بدون ملاحظه‌ی وجوب یا استحباب بنابر یک نامه‌ی رسمی از نامه های پیامبر اکرم (ص) که در مدارک معتبر وارد شده است کلمه‌ی زکات در مجموعه‌ی وظایف و حقوق واجب مالی فرد مسلمان به کار می رود که شامل صدقه‌ی واجب و خمس و . . . می باشد. متن نامه چنین است:

« فإن الله هَداکم بهِدایَته إن أصلَحتم و أطعتُم الله و رسوله و أقِم الصلاه و آتَیتُم الزکاه من الغنانم خمس الله و سهم النبی و صفیه و ما کتب الله علی المومنین من الصدقه . . . » (4) خداوند شما را به هدایت خویش راهبری کرده است اگر خویشتن را اصلاح کنید و از خدا و پیامبرش فرمانبری نمایید و نماز را به پای  دارید و زکات را بدهید یعنی از غنیمت ها (دست آوردهای مالی ) خمس خدا و سهم رسول او را بپردازید و اموال گزیده‌ی حق رسول را (صفی) را بدهید و آنچه خداوند بر مؤمنین واجب فرموده یعنی صدقه را پرداخت نمایید . . .

در این نامه چنانکه می بینیم کلمه‌ی زکات تفسیر شده و در انواعی که برای آن ذکر می گردد : خمس و صفی (حق خاص و گزیده‌ی رسول از اموال به دست آمده در جنگ ) و صدقه‌ی واجب نام برده شده است .

در تأیید این مدرک می گوییم قرآن کریم در تمام بیست و پنج نقطه ای که از صلوه و زکوه در کنار هم نامبرده همانطور که همیشه از صلوه به طور کلی نام می برد از زکوه نیز بطور کلی اسم به میان می آورد و همانطور که ما انواعی از نماز واجب داریم که نمازهای یومیه یک قسم آن است انواعی از زکات واجب داریم که مالیات های خاص مربوط به گندم و جو و طلا و نقره و امثال آن تنها یک قسم آن محسوب می شوند و در اصطلاح قرآنی از این قسم بنام «صدقه» نام و نشان داریم و محل مصرف این مالیات در آیه‌ی 60 از سوره‌ی توبه توضیح داده شده است : « انّما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علیها و المؤلفه قلوبهم . . . » صدقات تنها مال فقراء و مساکین و مأمورین جمع آوری کننده‌ی آن و برای جلب محبّت و توجّه افراد دور از حقیقت می باشد .

در برابر آیه‌ی 41 از سوره‌ی انفال مصارف بخش دیگر از مالیاتهای اسلامی یعنی خمس تعیین شده و این بخش از مالیاتها باید شش قسم بشوند : سهمی خاص خداوند و سهمی خاص رسول و . . .

نتیجه می گیریم که بنابر مباحث گذشته ، در آیات مربوط به اصل مالیاتها همیشه می خوانیم که خداوند دستور پرداخت زکات داده سپس در یک آیه افراد گیرنده‌ی صدقه و در آیه‌ی دیگر افراد گیرنده‌ی خمس تعیین شده اند و صدقه و خمس هر کدام بخشی از زکات یعنی مجموعه‌ی مالیاتهای اسلامی را تشکیل می دهند.

باز در تایید سخن باید بگوییم که پردازنده‌ی آنچه ما امروز به آن زکات می گوییم و در قرآن صدقه نام دارد در اصطلاح قرآنی متصدق و مامور گیرنده‌ی آن را مصدق (6) می گویند که هر دو از ماده‌ی لغوی صدقه اخذ شده اند ، نه متزکی و مزکی از ماده‌ی لغوی زکات و در روایات منقول از پیامبر می خوانیم : « اذا أدّیت زکاه مالِک فقد قضَیتَ ما علیک » اگر زکات مالت را پرداختی مسلماً تمام وظیفه‌ی خویش را انجام داده ای و « مَن استفاد مالاً فلا زکاه علیه حتّی یَحول الحَول » اگر کسی بهره مالی ببرد تا یک سال نگذشته زکات بر وی واجب نیست ، که در یکی گفته می شود با پرداخت زکات تمام وظایف مالی انجام شده و در دیگری زکات اختصاص به اموال خاصی ندارد بلکه هر بهره‌ی مالی را در بر می گیرد .

دلایل دیگری نیز در زمینه‌ی مورد بحث وجود دارد که بخاطر خودداری از درازی سخن از آنها می گذریم (7) ، ولی لازم است که چگونگی تطور لغوی زکات را به اختصار روشن کنیم .

قرآن کریم در تمام بیست و پنج نقطه ای که از صلوه و زکوه در کنار هم نامبرده همانطور که همیشه از صلوه به طور کلی نام می برد از زکوه نیز بطور کلی اسم به میان می آورد و همانطور که ما انواعی از نماز واجب داریم که نمازهای یومیه یک قسم آن است انواعی از زکات واجب داریم که مالیات های خاص مربوط به گندم و جو و طلا و نقره و امثال آن تنها یک قسم آن محسوب می شوند

از آن هنگام که قدرتمندان اعصار اولیه‌ی تاریخ اسلام بنا بر مصالح دولت خویش ، خمس را از مجموعه‌ی مالیاتها به نحوی حذف کردند عملاً زکات که دارای دو فرد مهم خمس و صدقه بود در صدقه انحصار یافت و در درازای زمان ، این انحصار عملی باعث شد که رفته رفته از کلمه‌ی زکات چیزی جز همان صدقه‌ی واجب قرآنی مفهوم نشود . بنابراین حتی در روایات صادره از ائمه‌ی اهل بیت در این اعصار کلمه‌ی زکات به همین مفهوم بکار می رود ، زیرا این بزرگواران در عین حفظ مفاهیم اصلی اسلام ، مجبور بوده اند به زبان مردم زمان خویش سخن بگویند.

مثال هایی که ذکر شد ، چیزی جز عنوان یک مثال برای نشان دادن تطور لغوی نداشتند و چنانکه دیدیم بعضی از امثله به صورت قطعی طرح نشدند و چیزی جز یک استنباط از مجموعه‌ی مدارک قرآنی و حدیثی و لغوی و تاریخی نبودند.

نظر اصلی این بود که خواننده نمونه هایی از تطور لغوی را ببیند تا در وهله‌ی اول مسئله به صورت ملموس تری در آید و مستدل گردد و در وهله‌ی دوم شاید مطالب مورد بحث عنوان یک راهگشای بسیار کوچک برای علاقمندان به تحقیق در قرآن پیدا کند ؛ جالب است بگوییم که پاره ای از مفسرین عالیقدر معاصر به مسئله‌ی تطور لغوی به روشنی توجه کرده و قرآن را بر چنین اساسی مورد مطالعه قرار داده اند (8).

ادامه دارد...

پانوشت ها:

1. این توضیح و تشریح بطور کامل به سنت رسول واگذار شده (نحل/44) و در کلمات ایشان و ائمه‌ی اهل‌بیت که حاملان راستین سنت نبوی هستند وجود دارد.

2. ابن‌اثیر: نهایةاللغة ، ماده‌ی زکا  ج2/308- 307 و جوهری : الصحاح ماده‌ی زکا  ج6/2368

3. مفردات غریب القرآن، ماده‌ی صدق و مجمع‌البیان 1/384 ، در تفسیر آیه‌ی 272 از بقره.

4. بلاذری : فتوح‌البلان 1/58 چاپ صلاح‌الدین المنجد

5.احزاب/35

6. حدید/18 و نیز مراجعه کنید به صحیح مسلم 3/172 و سنن ابی‌داود 1/202 و ترمذی 3/172.

7. طالبان تفضیل تحقیقی نگاه کنند به « مقدمه‌ی مرآة العقول» 1/126- 99

8. مراجعه کنید به: مقدمه‌ی تفسیر بشر/12 ، چاپ 2 قاهره و تفسیر المیزان 1/ذیل آیه‌ی 124.


استاد جاودان

تنظیم برای تبیان: شکوری