تبیان، دستیار زندگی
انقلاب اسلامی ایران برای اولین بار در مقابل تمام ارزشهای فرهنگی ما در غرب علامت سئوال قرار داده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارزيابي مسئوليت حوزه هاي علميه
-h2g

عالمان اسلامي از دير باز براين باور بوده اند كه تنها برنامه تكامل فردي واجتماعي انسان احكام اسلام و حقايق قرآن است. و براين عقيده بوده اند كه هيچ نياز راستيني در زندگي انسان وجود ندارد مگر اينكه اسلام آن را مورد توجه قرار داده است و آن نياز را برآورده است واين باور همان حقيقتي است كه قرآن بدان تصريح كرده است : لارطب ولايابس الا في كتاب مبين 1.

وامروزانقلاب اسلامي با حركت توفنده خويش توانسته است كه اين باورهاي بلند وارزشهاي متعالي را به جهان ابلاغ نمايد و نيز موفق شده است كه قلبهاي بيشماري را به اسلام مايل و متوجه گرداند واين ها همه مايه خشنودي و تحسين برانگيزاست.آيا براستي همه پيشروان و پيشگامان اين حركت عظيم اسلامي شناخت همه جانبه و عميق از مسائل اسلامي وانطباق آنها بر موضوعات مستحدثه نوين اجتماعي را دارند؟

سخن ازنگرانيها !

اما دراين ميان نگراني هايي نيز وجود دارد و آن اين است كه آيا براستي همه پيشروان و پيشگامان اين حرکت عظيم اسلامي شناخت همه جانبه و عميق از مسائل اسلامي وانطباق آنها بر موضوعات[ مستحدثه] و نوين اجتماعي را دارند؟ آيا آنها خواهند توانست ايده ها و شعارهاي خود را در مرحله عمل پياده نمايند؟ آيا آنها فرصت خواهند يافت تا قبل از سرخوردگي و ياس مشتاقان اسلام كام تشنه جويندگان حقيقت و آزادي و !استقلال رااز زلال احكام اسلام سيرآب سازند؟ يا خير جا دارد كه يادآور شويم طرح چنين نگرانيهايي در گذشته نيزاز سوي انديشمندان دردشناسي چون شهيد باهنر صورت گرفته است ايشان پس از طرح اين عنوان:[ روحانيت قبل ازانقلاب و بعدازانقلاب] مطلب را چنين ادامه مي دهد :چرا گرايش جوانها به اسلام و به روحانيت قبل ازانقلاب و بعدازانقلاب تفاوت كرده است ؟ مااين مسئله را مسلم نمي گيريم: ولي... لااقل نوعي سئوال و نگراني نسبت به بعضي از جناحهاي روحاني و مذهبي وجود دارد و همين سئوالها واعتراضها باعث به وجود آمدن چنين سئوالي گرديده است... بالاخره واقعيتي در خارج مي بينيم حالا دراثر موج تبليغات باشد و يا هر چيز ديگر... كه بايد براساس يك تحليل هر چه فشرده علت اين توقف و ترديد را جستجو كرد.

در دوران قبل از پيروزي ايدئولوژي مبارزه محدود بود ولي بعداز پيروزي مبارزه به ايدئولوژيي گسترده نياز داريم توضيح اينكه : در گذشته انقلاب براي تفاهم يك روحاني و نسل جوان چند تا شعار در خط مبارزه كافي بود بايستي با نفوذ بيگانه در كشور مبارزه كرد اختلافات طبقاتي ظلمها و استثمارهاي اجتماعي بايد در جامعه ريشه كن گردد استبداد بميرد و اسلام احيا شود و رژيم يرا نمي خواهيم واستقلال و جمهوري اسلامي مي خواهيم.

اين شعارهاايدئولوژي مبارز ه بود و لذا هر جواني كه اين شعارها را پذيرفته بود و در هر روحاني كه معتقد به اين شعارها بود مي توانستند با هم تفاهم داشته باشند. بنابراين شعارهاي ايدئولوژي و مكتب در جريان انقلاب و مبارزه هميشه محدوداست به بت شكستن واز قفس آزاد شدن ولي در مرحله دوم وقتي به پيروي رسيديم ايدئولوژي از آن محدوديت خارج مي شود و وسعت و گستردگي يي به وسعت و نيازها و مشكلات زندگي از فردي واجتماعي فرهنگي سياسي واقتصادي پيدا مي ند مثلا شكل خواسته ها و سئوالها و دگرگون مي شود.

طرح جمهوري اسلامي درباره زمين چيست ؟ تكليف زمينهاي مزروعي كشاورزي و زمينهاي شهري چگونه است ؟ جمهوري اسلامي درباره صنايع مادر صنايع بزرگ صنايع كوچك نقش كارگران در مديريت شورائي حقوق كارگران وارزش كار و نسبت سودي كه به كار تعلق مي گيرد تا سرمايه... چگونه مي انديشد؟ دادگاهها مجازات مراتب مختلف يك جرم و جنايت به چه شكلي است ؟ و...

بعدازانقلاب در برابر دريائي اين سئوالها قرار مي گيريم اينجا ديگر نيازمند به يك ايدئولوژي گسترده و قانوني بس وسيع مي باشيم. با چند تااصل ثابت و مشخص نمي توان بهمه اين نيازها پاسخ گفت. تا ديروز و پريروز كارخانه ها مزرعه ها وزارتخانه ها فرهنگ ارتش و دادگاه ها.. در دست ما نبود و لذا هيچ گونه مسئوليتي در برابر آنها نداشتيم... در دست ما نبود و لذا كوچكترين آئين نامه و يا ماده قانوني كه تدوين مي شود يك مرزش اسلام و مرز ديگرش نيازانقلاب و نياز جامعه است و چشم هاي فراواني نگران اين است كه درايدئولوژي خويش را چگونه عرضه مي كنيم. (شهيد باهنردرادامه مطلب گوشه اي از ناهماهنگي ها و نارسايي هاي اقتصادي و قضايي را مطرح نموده و تباين و گاه تضاد عملكردها با شعارها را يادآور شده و چنين مي گويد): آيا اينها - مردم و نسل جوان - نبايد بپرسند كه ايدئولوژي اسلام مدون نيست معيار و حساب ندارد؟ و يا بگويند هنوز نتوانسته اند بفهمند كه ايدئولوژي اسلام چيست ؟ پس ما در برابراين ايدئولوژي غير مدون كه نمي دانيم چه بايد بكنيم و خط سيرمان به چه جهتي است چگونه وفادار باشيم ؟.

سخني ديگراز:نگرانيها

اكنون مي خواهيم نگرانيهاي بحق اين شاهد تاريخ را زاويه اي ديگر موردبررسي قرار دهيم و سخني رااز (پروفسور عبدالجواد فلاطوري ) بياوريم. ويژگي سخن او نه بدان جهت است كه ( استاد دانشگاه كلن آلمان در رشته هاي فلسفه و حقوق و كلام و علوم اسلام است و مسوول آكادمي علمي اسلامي در شهر كلن است.) بلكه آنچه سخن او را عمق بخشيده و ديدگاه او را وسعت داده است شخصيت حوزه اي و سابقه طولاني او با حوزه اصفهان مشهد و تهران و آشنائي تنگاتنگ او با حال و هواي حوزه ها و نيز رجال علمي واساتيد آن مي باشد

دكتر فلاطوري در ميزگردي كه به منظور بررسي مسائل فرهنگي تشكيل شده بود در عبارتهاي آغازين سخنش چنين مي گويد :... همانطور كه دراين جلسه مطرح شده مي خواهيم ببينيم اسلام چه مي تواند به جهان امروز عرصه كند و چطور مي تواند عرضه كند؟.

... يكي ازاساتيد علوم سياسي دانشگاه ما در شهر كلن بنام آقاي پروفسور (متس )از من براي گفتگو درباره اين پديده نوجهاني ( انقلاب اسلامي ايران ) دعوت كرد...او گفت :انقلاب اسلامي ايران براي اولين بار در مقابل تمام ارزشهاي فرهنگي ما در غرب علامت سئوال قرار داده است يعني مافكر مي كنيم كه در فرهنگ ما عيب و نقصي بوده كه نتواسته در دنيا موفق بشود و در واقع اين يك عكس العملي است در مقابل جريان فرهنگي ما و به عبارت ديگر در واقع اينيك نوع شكستي براي فرهنگ غرب به حساب مي آيد.

او مي خواست بداند كه حالا اسلام خودش در مقابل اين ارزشهايي كه مي خواهد بشكند يعني ارزشهاي مطرود وي در قلمروهاي حياتي و سياسي يا فرهنگي و يا در امور ديگر چه مي تواند به دنياارائه نمايد.

مسله دوم اين بود كه بعدازانقلاب اسلامي در يكي از سخنرانيهاي خود درباره اقتصاداسلام كه در يكي از محافل بزرگان اقتصاد كشور آلمان انجام شد. پس از سخنراني يكي از آنها به بنده گفت : حقيقت اين است كه بناي اقتصاد شرق و غرب به اين صورتي كه هست اگر تغيير بنيادي نپذيرد شايد ده سال بيشتر نتواند دوام بياورد و ما به دنبال يك راه ديگر و يااستمدادازافكار ديگري هستيم.

يعني اين مرداقتصاددان انتظاراين را داشت كه اسلام بتواند حركت جديدش راه سومي را دراقتصاد به آنها نشان بدهد. و يا دراين راه به آنها كمك كند اوانتظار عرضه مطالب اقتصادي نويني دراسلام داشت.

مطلب سومي كه طرح بنده را تاكيد مي كردامري بود راجع به كل جريان غرب در هنگام و بعداز پيروزي انقلاب و آن توجه واقعا محسوس جوانها و جوامع به اسلام و به حوادث و به موفقيتهاي به نام اسلام بود منظوراين نبود كه همه قصداسلام آوردن داشتند بلكه خستگي و سرخوردگي و لزدگي و همه اين حالاتي كه ما راجع به جوانها در غرب سراغ داريم و تقريبا داشت به اينهااميداين را مي داد كه قدرت تازه اي پيدا شده است كه پاسخ گوي خواسته هاي آنهاست و يا لااقل چون توانسته است دو جريان عالم گيري كه دنيا را بين خود تقسيم كرده اند به زانو در آورد راه تازه اي در مقابل نايزمندان به آن گشوده است و همين مسئله بود ه نزد بزرگان سياست ه غرب حكم ناقوس خطر وحشتناكي را داشت كه با دقت به جستجوي راه مقابله با آن پرداختند.

در هر حال حقيقت اين است كه وقتي من بعدازانقلاب اين مطالب را درارتباط با هم در نظر مي گرفتم از طرفي اميدوار و خوشحال بودم و از طرف ديگرافسرده و بيمناك ! خوشحال ازاين جهت كه موقعيتي براي اسلام در غرب بوجود آمده است كه تاكنون در طول تاريخ خورد شرق و غرب (شرق اسلامي و غرب مسيحي ) وجود نداشته است ولي تاثر وافسردگي و بيم من ازاين بود كه آيا حاملان و مسوولان انقلاب واسلام اساسا آمادگي اين را خواهند داشت كه در حال اضر با فوريت جدي يعني قبل از بوجود آمدن ياس و سرخوردگي تمام انتظارات اين سه گروه نامبرده يا لااقل براي نمونه نيمي يا بخشي از آنرا برآورند يا خير نخواهند توانست ؟

آري حقيقتي رااز دو زاويه و دو ديدگاه نگريستم. ديدگاهي كه نظر به نيروهاي دروني جامعه اسلامي داشت و نظرگاهي كه نگاهش به احساس و انديشه هاي جوامع ديگر بود بااين خصوصيت كه در هر دو ديدگاه نگراني و دلواپسي راجع به كارآيي انقلاب وانقلابيان در صحنه جامعه خويش و نيز صحنه جهاني بروشني آشكار بود!

این بحث با موضوع (مخاطب واقعی این نگرانی ها کیست؟) ادامه می یابد
تنظیم حسن رضایی گروه حوزه علمیه


پاورقي ها

1. سوره انعام.59.

2. شهيد باهنر مسئله جوانان 13 تا 18 قم انتشارات دايره تبليغات اسلامي چاپ دوم.

3. كيهان فرهنگي خرداد 63 شماره 3.

4. پيرامون انقلاب اسلامي شهيد مطهري.

5. سوره الحجر/09

6. سوره الفتح /04

7. سوره انفال.62.

8. مقصود زمين كعبه است كه در روايات نقطه آغازين گسترش زمين معرفي شده است.

9. نهج البلاغه نامه 45.

10.امام و روحانيت صفحه 527 گردآوري دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.

11. پيام امام بمناسبت سومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي در مورخه 60/11/22.

12. شهيداستاد مطهري پيرامون جمهوري اسلامي.31.

13.استاد مطهري پيرامون جمهوري اسلامي.32.

14. مدرك سابق.34.


منبع:مجله حوزه ش. 14