تبیان، دستیار زندگی
در رفت و آمد و مخلوط و قاطی شدن با مردم، بیمارى و دردى سهمگین است، و كارى است سخت كه انسان را از یاد خداى جل جلاله باز مى‎دارد، و امروز این دشوارى به همانجا رسیده است كه در زمان جاهلى جریان داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زیاد با مردم قاطی نشو!

سید بن طاووس

سید بن طاووس(ره) در کتاب كشف المحجه خود سفارش‎هایی به فرزند گرامى خود داشته‎اند که دانستن آنم برای ما خالی از لطف نیست که فرازی از آن را در اینجا می‎آوریم.

اى فرزند، اى محمد، و اى كسانى كه از تبار من هستید، و اى دیگر مردمان از اهل من و اى برادران كه این نوشته را خواهید خواند - و امیدوارم خداى جل جلاله هر مراقبتى كه در نهان و آشكار اراده فرماید به شما بیاموزد – بدانیدكه:

در رفت و آمد و مخلوط و قاطی شدن با مردم، بیمارى و دردى سهمگین است، و كارى است سخت كه انسان را از یاد خداى جل جلاله باز مى‎دارد، و امروز این دشوارى به همانجا رسیده است كه در زمان جاهلى جریان داشت.

در آن روزگار مردم از اشتغال به جلالت الهى غافل بودند، و به بتان مى‎پرداختند. پس اى فرزند، چندان كه توانى از رفت و آمد بسیار با مردم بپرهیز كه من آزموده‎ام، و دیده‎ام كه رفت و آمد بسیار با مردم در دین مایه بیماری‎هاى خطرناك است، از جمله گرفتاری‎هاى آن این است كه به امر به معروف و نهى از منكر گرفتار مى‎آیى. پس اگر از سر راستى و اداى امانت به این كار پردازى به یقین همه دشمن تو گردند، و به جاى آن كه به یاد رب العالمین جل جلاله باشى به دشمنى با مردم مشغول خواهى شد و اگر با آنان به نفاق و مدارا پردازى، پس آنان در مقابل مولاى تو، خدایان و الهه تو خواهند شد، و در پیشگاه الهى رسوا خواهى بود، چرا که او ترا مى‎بیند، و مى‎داند كه در حضرت مقدس او به استهزا پرداخته‎اى و به خلاف آنچه در دل دارى تظاهر مى‎كنى، و بدینگونه حرمت او را سبك مى‎شمارى و چنین مى‎پندارى كه آگاهى مردم به ارزش تو مهمتر است تا آگاهى حق تعالى به تو و اگر شیطان ترا مغرور كرد، و نهاد بهیمى و جاذبه هوا و هوس و دنیا دوستى ترا فریفت، و در دلت انداخت كه تو نمى‎توانى با مردم از در انكار و اختلاف در آیى، و با آنان نبرد كنى، به آنان بگوى كه مى‎توانى آنچه مى‎گویند نیرنگ و فریب است، زیرا كسانى كه حرمت پروردگار ترا بشكنند، و حرمت رسول او را كه جد توست را پاس ندارند، و حرمت پیشوایان معظم ترا نپایند، و این بى حرمتى را با انجام كارهاى ناپسندى مرتكب شوند، كه حرمت مالك اولین و آخرین را و حرمت پیمبران و مرسلین را و همه عارفان را كه اولیاى خداى جل و جلاله مى‎باشند، بشكنند و هتك ناموس دین كنند، همانا حرمت ترا نیز نمى‎پایند، و حرمت هیچ یك از مردمى را كه تو گرامى مى‎شمارى پاس نمى‎دارند.

شاهد مثال بر این نكته این است كه اگر در مجلسى در مقابل مردم دستار از سر تو برگیرند، یا از روى سبك شمردن تو و اهانت به تو چیزى را به زور از تو بستانند، هرگز از آنان غفلت نمى‎كنى، و چنین بهانه نمى‎آورى كه قدرت درگیرى با آنان را ندارى، بلكه بسا كه به بهاى جان گرامى و هر چه كه دارى با آنان در افتى و براى انتقام از آنان هر كوششى كه در قول و فعل بتوانى بجاى آورى، و از آنان به هر وسیله كه باشد روى برگردانى، و عمل آنان را ناشایسته شمارى، و از دیگران در مقابله با آنان یارى جویى.

پس با اینكه مى‎دانى هتك حرمت مولاى تو "فاطر الخلایق و مالك المشارق و المغارب" مانند هتك حرمت تو نیست حرمت تو در مقایسه با حرمت عظیم كبیر حق تعالى هیچ است: پس چگونه رضا مى‎دهى كه حرم تو از حُرمت او بالاتر باشد، حال آن كه غرق نعمت اویى؟! در قبضه اختیار او مملوكى و ناتوانى؟! آیا در حضرت مقدس او گستاخى چنین اهانتى را دارى؟!


این بخش گزیده‎اى است از کتاب «كشف المحجه لثمره المهجه» تالیف سید بن طاووس كه توسط دكتر اسدالله مبشرى به فارسى ترجمه شده است. كشف المحجه را فیض كاشانى تلخیص كرد.

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.