باران حکمت 8 (تفسیر تمثیلی سوره حمد)
تفسیر آیه: بسم الله الرحمن الرحیم
داستان ما همان داستان مجنون عامری است که از لیلی تنها نام او را در اختیار داشت، این بود که نامش را بر خاک نوشته و با همان نام دلخوش و شاد بود.
گفت مشق نام لیلی میکنم خاطر خود را تسلی میکنم
چون میسر نیست من را کام او عشق بازی میکنم با نام او
ما هم از خدا تنها مشتی نام بلدیم و با همان نامها زندگی کرده و سرخوشیم.
نامت بمانا تا ابد ای جان ما روشن ز تو
و نام خدا مثل نام گل است وقتی میگویی گل، تمام گلها همچون: رز، سرخ، نسترن، یاس، نرگس، شببو و.... را شامل میشود، ولی وقتی میگویی نسترن دیگر شامل یاس نخواهد شد.
نام الله مثل نام گل است همینکه میگویی الله، یعنی غفّار (کسی که میآمرزد)، ستّار (کسی که می پوشاند)، مومن (کسی که ایمنی میبخشد) و... ولی هنگامی که میگویی ستار دیگر معنای مومن را نمیدهد.
بنابراین بسمالله یعنی به نام همان کسی که غفّار و ستّار و کریم و مومن و سلام و... است.
از اینرو میتوان گفت: واژه الله تنها واژهای است که به هیچ زبانی نمیتوان ترجمه کرد، زیرا این واژه اشاره به هزار نام الهی دارد.
خدایا عاشقم عاشقترم کن
رابطه ما با خدا رابطه گیلاس با درخت نیست.
وقتی گیلاسی از درختی چیده و جدا شد دیگر قابل بازگشت نیست و درخت هرگز او را نخواهد پذیرفت، بلکه رابطه ما با خدا چیزی شبیه یک کف آب با دریاست، شما اگر پیالهای آب از دریا برگیری حتی اگر این آب نجس و آلوده و لجن هم شده باشد هر گاه آن را برگردانی آغوش دریا باز و آنرا میپذیرد و هرگز پس نمیزند. و اول کاری که دریا با آن میکند زدودن تیرگیها و پاک و زلال ساختن آن است. چون خدا رحمان و رحیم است، یعنی دریا دریا رحمت و احسان و لطف است و اگر ما فقط همین یک وصف را از او میفهمیدیم عاشق یا عاشقتر از این میشدیم.
خدایا عاشقم عاشقترم کن
________________
پیوند به:
تالیف: محمد رضا رنجبر
تنظیم برای تبیان: شکوری