تبیان، دستیار زندگی
تمسك به آیات هم بایست اینگونه باشد كه وقتی می خواهیم بیاییم به طرف آیات، مختلف باشیم، و وقتی آیات را شنیدیم، می بایست یك دست باشیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امنیت خود را بیمه کنید!

راه

قرآن كریم می فرماید:فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خوفٌ عَلَیْهِم وَلاهُم یَحْزَنُون؛ (بقره/38)

آنها كه«تابع»هدایت خداوند می شوند،«خائف» و «محزون»نخواهند بود .

یعنی، غیر از اینها هر كس دیگر را كه فرض كنید از آن مدار خوف و حزن خارج نمی شود؛

یعنی، انسانهای دیگر«امنیت»ندارند، آنكه تابع این« هدایت» است امنیت دارد .

یعنی،اگر امنیت می خواهید در تبعیت همین هدایت است؛ و از هیچ راه دیگری نمی توانید به امنیت دست یابید .

معنای«تبعیت» این است كه تمامی ابعاد وجودی انسان نسبت به هدایت خدایی تابع بشود؛ یعنی«تفكر» او تابع بشود؛ «نظر» او تابع بشود؛ و خود را از همه چیز«خلع سلاح»كند، و آنگاه بیاید و از او بهره ببرد . شما در سفر حج وقت بستن احرام، اول لباس خود را بیرون می آورید و آنگاه احرام را می بندید و یا احرام را بر روی لباسهای خود می بندید، كدام ؟!

مگر نه آن است كه شما اول«خلع»می كنید و آنگاه«لَبس»؟!

یعنی، اول خودتان را از لباسهای مختلفی كه دارید خارج می كنید، و بعد آن لباس را می پوشید .

معنای«تبعیت» این است كه تمامی ابعاد وجودی انسان نسبت به هدایت خدایی تابع بشود

انسان هم وقتی كه می آید به طرف هدایت خداوند می بایست اول لباس«رأی»خودش را از تن بیرون كند، و رأی خودش را كنار بگذارد، و بعد بیاید این جامه هدایت را بر خود بپوشد .

كسی كه این كار را بكند مصداق«مَنْ تَبِعَ هُدای»خواهد بود، چنین كسی تابع هدایت شده است .

یعنی وقتی كه می خواهد بیاید به سراغ آیات مثل این است كه وارد میقات شده باشد،

چطور در آنجا ابتدا لباس خود را بیرون می آورد و بعد لباس احرام را می پوشد، در اینجا نیز ابتدا لباس رای و نظر خود را از تن بیرون می كند و...

دیده اید كه انسانها، تا به میقات نرسیده اند، و احرام نبسته اند رنگارنگند! اما وقتی كه احرام می بندند و از میقات خارج می شوند یك رنگ خواهند بود!

دعا

تمسك به آیات هم بایست اینگونه باشد كه وقتی می خواهیم بیاییم به طرف آیات، مختلف باشیم، و وقتی آیات را شنیدیم، می بایست یك دست باشیم .

یعنی وقتی به قرآن می رسیم«مختلف الجهة»باشیم، و وقتی كه به قرآن رسیدیم«متحد الجهة»باشیم . به عبارتی«قرآن»نقطه عطفی باشد در زندگی ما؛

پیش از رسیدن به قرآن مشاجره باشد، اما وقتی به قرآن رسیدیم مشاجراتمان تماماً رفع گردد .

حال اگر ما به قرآن رسیدیم اما باز هم مشاجره داشتیم این معنایش آن است كه درست به قرآن نرسیده ایم؛ یعنی لباس خود را درست بیرون نیاورده ایم و تعارف می كنیم، چون بعد از قرآن نبایست اختلاف باشد. اگر باشد مثل آن است كه ما لباس احرام را روی لباس خانگی خود پوشیده باشیم !

كه بالاخره نشان خواهد داد كه ما خودمان را« تخلیه»نكرده ایم .

پس آنهایی كه منسوب به قرآن هستند اگر از رای خودشان خالی شده باشند قرآن برای آنها نقطه عطف و وحدت خواهد بود .

تمسك به آیات هم بایست اینگونه باشد كه وقتی می خواهیم بیاییم به طرف آیات، مختلف باشیم، و وقتی آیات را شنیدیم، می بایست یك دست باشیم

قرآن«مختلف»می گیرد و«متحد»تحویل می دهد .

«انسان»ها در كارخانه قرآن با هم یكی خواهند شد، و به یكدیگر دست خواهند داد.

پس اگر مختلف آمدند، و مختلف باز گشتند این معنایش آن است كه سخن قرآن را نگرفته اند .

قرآن می گوید:.

تسبیح

فَلا وَ رَبِكَّ لا یُؤْمِنُونَ حَـَی یُحَكِّمُوكَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ وَ لا یَجِدوا فِی اَنْفُسِهِمْ حَرَجَاً مِما قَضَیْتَ وَ یَسْلِّمُو اتَسْلِیما؛( نساء65)

سوگند به پروردگار تو كه اینان مؤمن حقیقی نخواهند بود مگر اینكه در آنچه بین خودشان مشاجره شود تو را حكم قرار بدهند،

حَتی یُحَكِمُوكَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ .

و نسبت به آنچه در ارتباط با آنها رخ می دهد حكمیت را به تو واگذار كنند .

ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی اَنْفُسِهِمْ حَرَجاً وقتی كه تو حكم كردی در خودشان هیچگونه دشواری احساس نكنند،

یعنی این حكم برایشان دشوار نباشد، من اگر رای داشته باشم حكم پیامبر برایم حَرَج و دشوار خواهد بود، حالا هر چه كه من نسبت به آن رای حساستر باشم، حكم پیامبر نیز دشوارتر خواهد بود .

آیت الله حائری شیرازی

تنظیم برای تبیان: شکوری